گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
اخلاقية ، سياسية
وَ مِنْ عَهْد لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از پیمانهای آن حضرت است
اِلى مُحَمَّدِ بْنِ اَبى بَكْر (رَضِىَاللّهُعَنْهُ) حينَ قَلَّدَهُ مِصْرَ.
به محمّد بن ابوبکر (رضیاللّهعنه) وقتی او را به حکومت مصر گماشت.
۱. الاخلاق الاجتماعيّة
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ،»۱با مردم فروتن،
«وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ،»۲و نرمخو،
«وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ،»۳و گشاده رو باش،
«وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ،»۴همه را به یک چشم و نظر ببین،
«حَتَّى لاَ یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَیْفِکَ لَهُمْ،»۵تا بزرگان بر تو طمع حیف و میل نبندند،
«وَ لاَ یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَيْهِمْ،»۶و ضعیفان از عدالتت مأیوس نشوند.
«فَإِنَّ اللهَ تَعَالی یُسَائِلُکُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِیرَةِ مِنْ أَعْمَالِکُمْ وَ الْکَبِیرَةِ، وَ الظَّاهِرَةِ وَ الْمَسْتُورَةِ،»۷زیرا ای بندگان حق، خداوند بزرگ از کوچک و بزرگ اعمالتان ، و ظاهر و نهانتان بازپرسی می کند،
«فَإِنْ یُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ،»۸پس اگر عذابتان کند به عذاب مستحق ترید،
«وَ إِنْ یَعْفُ فَهُوَ أَکْرَمُ.»۹و اگر عفو کند او کریم تر است.
۲. الاعتدال بين الدنيا و الآخرة
«وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الاْخِرَةِ،»۱۰ای بندگان خدا، بدانید اهل تقوا هم از دنیای گذرا و هم از آخرتی که می آید سود بردند،
«فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِي دُنْیَاهُمْ،»۱۱با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند،
«وَ لَمْ یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِي آخِرَتِهِمْ;»۱۲و اهل دنیا در آخرت آنان شریک نگشتند.
«سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ،»۱۳در دنیا از راه حلال در بهترین مسکن ساکن شدند،
«وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ،»۱۴و بهترین خوراکی را نوش جان نمودند،
«فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ،»۱۵از دنیا بهره بردند آنچنان که خوشگذرانان بهره بردند،
«وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ.»۱۶و از آن کام گرفتند بدان گونه که سرکشان گردنفراز کام گرفتند،
«ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ;»۱۷سپس با توشه ای رساننده به سر منزل نجات از دنیا گذشتند،
«وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ (المربح).»۱۸و با تجارتی پرسود به آخرت سفر کردند.
«أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْیَا فِي دُنْیَاهُمْ،»۱۹در دنیایشان به لذت بی رغبتی به دنیا رسیدند،
«وَ تَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اللهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ.»۲۰و یقین کردند که در آخرت همسایگان حقّند.
«لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ،»۲۱دعایشان بی جواب نمانَد،
«وَ لاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّة.»۲۲و نصیبشان از لذت دنیا کـاسـتـی نـیـابــد.
۳. ضرورة ذكر الموت
«فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ الْمَوْتَ وَ قُرْبَهُ،»۲۳بندگان خدا! از مرگ و نزدیک بودنش حذر نمایید،
«وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ،»۲۴و برای آن ساز و برگ آماده کنید،
«فَإِنَّهُ یَأْتِی بِأَمْر عَظِیم، وَ خَطْب جَلِیل،»۲۵مرگ با امری عظیم، و حادثه ای بزرگ می آید.
«بِخَیْر لاَ یَکُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً،»۲۶به خیری که با آن شرّی نیست،
«أَوْ شَرٍّ لاَ یَکُونُ مَعَهُ خَیْرٌ أَبَداً.»۲۷یا شرّی که با آن خیری نمی باشد.
«فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا؟!»۲۸چه کسی به بهشت از کسی که کار بهشتی کند نزدیک تر است؟!
«وَ مَنْ أَقْرَبُ إِلَى النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا؟!»۲۹و چه کسی به جهنّم از آن که عمل جهنّمی کند نزدیکتر است؟!
«وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ،»۳۰شما رانده شده های مرگ هستید،
«إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ،»۳۱اگر بایستید به دستش می افتید،
«وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ (اُدّبکم)،»۳۲و اگر فرار کنید شما را خواهد یافت،
«وَ هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ;»۳۳مرگ از سایه شما با شما همراه تر است،
«الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ;»۳۴و با زلفتان گـره خـورده،
«وَ الدُّنْیَا تُطْوَی مِنْ خَلْفِکُمْ.»۳۵و دنیـا به دنبال شـما درنَوَردیـده می شـود.
«فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِیدٌ،»۳۶برحذر باشید از آتشی که عمقش ناپیدا،
«وَ حَرُّهَا شَدِیدٌ،»۳۷و حرارتش شدید،
«وَ عَذَابُهَا جَدِیدٌ.»۳۸و عذابش تازه است.
«دَارٌ لَيْسَ فِيهَا رَحْمَةٌ،»۳۹جایی که رحمت در آن نیست،
«وَ لاَ تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَةٌ،»۴۰ناله و فریاد کسی را نمی شنوند،
«وَ لاَ تُفَرَّجُ فِيهَا کُرْبَةٌ،»۴۱و اندوهی را برطرف نمی کنند.
«وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ یَشْتَدَّ خَوْفُکُمْ مِنَ اللهِ،»۴۲اگر بتوانید که
خوفتان از خدا شدید،
«وَ أَنْ یَحْسُنَ ظَنُّکُمْ بِهِ،»۴۳و گمانتان به او نیکو باشد
«فَاجْمَعُوا بَیْنَهُمَا،»۴۴بین این دو واقعیت جمع کنید،
«فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا یَکُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ،»۴۵زیرا حسن ظنّ عبد به پروردگارش به میزان ترس او از خداست،
«وَ إِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً لِلّهِ.»۴۶و بهترین مردم در گمان نیکو به خداوند کسی است که ترسش از خداوند شدیدتر باشد.
۴. اخلاقية المسؤولين
«وَ اعْلَمْ ـ يَا مُحَمَّدُ بْنَ أَبِی بَکْر ـ أَنِّي قَدْ وَلَّیْتُکَ أَعْظَمَ أَجْنَادِی فِي نَفْسِی أَهْلَ مِصْرَ،»۴۷ای محمّد بن ابوبکر، آگاه باش که من تو را به بزرگترین لشکرم که لشکر مصر است سرپرستی دادم،
«فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَى نَفْسِکَ،»۴۸شایسته توست که با نفس خود مخالفت ورزی،
«وَ أَنْ تُنَافِحَ عَنْ دِینِکَ،»۴۹و از دینت دفاع کنی
«وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ لَكَ إِلاَّ سَاعَةٌ مِنَ الدَّهْرِ،»۵۰گرچه از زندگیت بیش از یک ساعت نمانده باشد.
«وَ لاَ تُسْخِطِ اللهَ بِرِضَی أَحَد مِنْ خَلْقِهِ،»۵۱خدا را به خاطر خشنودی احدی از مردم خشمگین مساز،
«فَإِنَّ فِي اللهِ خَلَفاً مِنْ غَیْرِهِ،»۵۲که خشنودی حق جایگزین دیگر چیزهاست،
«وَ لَيْسَ مِنَ اللهِ خَلَفٌ فِي غَیْرِهِ.»۵۳و چیزی جانشیـن رضـای خـدا نیسـت.
«صَلِّ الصَّلاَةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا،»۵۴نماز را در وقت معیّنش بخوان،
«وَ لاَ تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغ،»۵۵و به خاطر بیکاری پیش از وقت اقامه نکن،
«وَ لاَ تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لاِشْتِغَال.»۵۶و به علّت کار داشتن از وقت مقرّرش تأخیر مینداز،
«وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْء مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاَتِکَ.»۵۷و معلومت باد که هر چیزی از عملت تابع نمــاز اســت.
وَ مِنْ هذَا الْعَهْدِ
از این پیمان است
«فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَی وَ إِمَامُ الرَّدَی، وَ وَلِیُّ النَّبِیِّ، وَ عَدُوُّ النَّبِیِّ.»۵۸مسلّماً امام هدایت و امام گمراهی، و دوست پیامبر و دشمن او یکسان نیستند.
«وَ لَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ (صَلَّیاللّهُعَلَیْهِوَآلِهِ):»۵۹پیامبر خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) به من فرمود:
««إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لاَ مُشْرِکاً;»۶۰«بر امّتم از مؤمن و مشرک وحشتی ندارم.
«أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللهُ بِإِیمَانِهِ،»۶۱خداوند مؤمن را به خاطر ایمانش از فساد بازمی دارد،
«وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْکِهِ.»۶۲و مشرک را محض شرکش
قلع و قمع می نماید.
«وَ لكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ اللِّسَانِ،»۶۳ولی بر شما از کسی که در دل منافق و در زبان داناست می ترسم،
«یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ،»۶۴که می گوید آنچه را خوب می دانید،
«وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ.»»۶۵و انجام می دهد آنچه را زشت به شمار می آورید.