• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنّ - به فتح جیم (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جَنّ (به فتح جیم) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای پوشیدن که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص خدای تعالی، خشم و غضب، مردگان، جهاد و ... از این واژه استفاده نموده است.



جَنّ به معنای پوشیدن، آمده است. چنان‌که گفته می‌شود: «جنّه جنّا و جنونا: ستره.»
فعل آن لازم و متعدی بنفسه و متعدی بغیره آمده است.
به قلب انسان جنان گویند که در میان بدن پوشیده است.
باغ و مزرعه را جنت و جنّات گویند که روی زمین را می‌پوشانند.
بچه را در شکم مادر جنین گویند که شکم مادر او را پوشانده است.
دیوانه را مجنون گویند که عقلش پوشانده شده است.

امام (صلوات‌الله‌علیه) در رابطه با حق تعالی فرموده است: «لا یلهیه صوت عن صوت ... و لا یشغله غضب عن رحمة و لا تولهه رحمة عن عقاب و لا یجنّه البطون عن الظهور و لا یقطعه الظهور عن البطون؛ خداوند را و آوازی او را از آواز دیگر مشغول نسازد. آنجا که خشم گیرد از رحمت چشم نپوشد و آمرزش یکی از عقاب دیگری بازش ندارد. پنهان بودنش، پرده آشکار شدنش نیست و آشکار بودنش او را از نهان بودنش جدا نکند.»
امام (علیه‌السلام) درباره‌ی غضب فرموده‌اند: «الحدّة ضرب من الجنون لانّ صاحبها یندم فان لم یندم‌ فجنونه مستحکم.»
به قبر از آن جهت جنن (بر وزن شرف) گفته می‌شود که انسان را می‌پوشاند. جمع این واژه «اجنان» است.
امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره مردگان فرموده است: «و جعل لهم من الصفیح اجنان و من التراب اکفان و من الرّفات جیران؛ برای آن‌ها از روی زمین قبرها قرار داده شد و از خاک کفن‌ها و از استخوان‌های پوسیده همسایگان معین گردید.» محمد عبده در این خصوص آورده است: «کفن بودن خاک آن است که کفن‌ها می‌پوسد، سپس خاک کفن آن‌ها می‌گردد. که مانند کفن آن‌ها را می‌پوشاند.
سپر را از این جهت «جنّة و مجنّ» می‌گویند که انسان را به وقت جنگ می‌پوشاند.
همچنین امام (علیه‌السلام) درباره جهاد می‌فرماید: «و هو لباس التقوی و درع اللّه الحصینة و جنّته الوثیقة.»
آن حضرت در نامه‌ای به یکی از عموزادگانش می‌نویسد: «قلبت لابن عمّک ظهر المجنّ ففارقته مع المفارقین؛ برای عموزاده‌ات پشت سپر را رو کردی و با جدا شدگان از او جدا شدی.»
جمع واژه «جنّة» جُنن (به ضم جیم و فتح نون) است. چنان‌که در خطبه ۱۱۸،«أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَی الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِی الدِّینِ وَ الْجُنَنُ یَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَهُ دُونَ النَّاسِ.» آمده است.
جمع واژه «مجنّ»، مجانّ (به فتح میم) می‌آید چنان‌که درباره مغول فرموده است: «کانّی اراهم قوما کانّ وجوههم المجانّ المطرقه؛ گویا می‌بینم آن‌ها را که صورتشان را سپرهای پوست چسبیده است.» محمد عبده در این خصوص نوشته است: «طراق پوستی است که بر سپر از روی پوست آن می‌چسبانند تا محکم شود.»


این واژه در موارد بسیاری در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۰۹، خطبه۱۹۵.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۱۳، حکمت۲۵۵.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۶۶، خطبه۱۱۱.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۱۹.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۶۹، خطبه۲۷.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۳، نامه۴۱.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۷۵، خطبه۱۱۸.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۸۶، خطبه۱۲۸.    
۹. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جنّ»، ص۲۳۳-۲۳۴.    






جعبه ابزار