مفضل بن صالح نخاس، از راویان شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود که از آن دو بزرگوار، امام باقر و امام رضا (علیهماالسلام) روایت نقل کرده است. برخی رجالنویسان وی را ضعیف و برخی دیگر ثقه دانستهاند.
مفضل بن سلمه کوفی (م پس از ۲۷۰ق)، ادیب، عالم به نحو و لغت، دارای سبک کوفی در نحو و از نزدیکان وزرای عباسی در قرن سوم هجری قمری بود.
قاعدۀ إنَّما یُحَلِّلُ الکلامُ و یُحَرِّمُ الکلام[ویرایش] [ادامه] قاعدۀ انما یُحَلّلُ الکلامُ و یُحَرّمُ الکلام از قواعد فقهی به معنای این است که تحلیل و تحریم تنها با لفظ تحقق مییابد، مگر آنچه به دلیل خارج شده است. برخی از این عنوان به قاعده تعبیر کردهاند. در فقه در مسائل مختلف به آن استناد شده است.
غَوْل (به فتح غین) از واژگان نهج البلاغه به معنای هلاککردن و مستی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند: اِغْتِيَال (به کسره همزه) هلاککردن، و کشتن با حیله یا به طور غفلت، غَائِلَة (به فتح غین) به معنای شرّ، فساد، حادثه ناگوار است. مواردی از این واژه در نهج البلاغه آمده است.
قاعدۀ انقلاب نسبت از قواعد اصولی، کاربردی در فقه به معنای ملاحظۀ نسبت جدید میان چند دلیل متعارض پس از تخصیص یکی از آنها به دیگری است. از آن در اصول فقه، بحث تعارض سخن گفتهاند و در فقه، در مسائل مختلف بدان استناد کردهاند.