خوف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَوْف (به فتح خاء و سکون واو) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
ترس است.
خیفَة (به فتح فاء) حالتی است که از خوف عارض میشود و در جای خوف به کار میرود.
خَوْف به معنای ترس است.
راغب در
مفردات گوید: خوف توقّع مکردهی است از روی علامت مظنون یا معلوم، چنانکه
رجاء و
طمع توقّع محبوبی است
از روی آن، دو ناگفته نماند: خوف از جنود عقل و یکی از صفات است مثل خوف از خدا، خوف از عذاب آخرت و... چنانکه
جبن از ضعف نفس و از صفات ناپسند است.
امام علی (علیهالسّلام) فرموده:
«رَحِمَ اللهُ عَبْداً ... راقَبَ رَبِّهُ وَ خافَ ذَنْبَهُ» (از مراقبت پروردگارش لحظهاى غفلت نورزد، و همواره از
گناهان خود بترسد.)
(شرحهای خطبه:
)
خیفَة حالتی است که از خوف عارض میشود و در جای خوف به کار میرود چنانکه فرموده:
«لَمْ يُوجِسْ مُوسى خيفَةً عَلى نَفْسِهِ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الجُهّالِ وَ دُوَلِ الضَّلالِ» «
موسی (علیهالسّلام) از
سحر ساحران بر خود نترسید آنجا که فرموده:
(فاوجس فی نفسه خیفة موسی) بلکه از غلبه نادانان و دولهای ضلال ترسید.»
(شرحهای خطبه:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خوف»، ج۱، ص۳۶۷-۳۶۸.