عقد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقْد (به فتح عین و سکون قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بستن و گرهزدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
ابوبکر،
طلحه و
زبیر از این واژه استفاده نموده است.
عَقْد به معنای بستن و گرهزدن آمده است. «عقد الحبل عقدا: شدّه»
وضع آن برای اجسام است و در معانی به طور
استعاره میآید، مثل عقد
بیع و
عهد و غیره. «عقده» اسم مصدر است به معنای
گره. مادّی باشد یا معنوی. جمع آن عقد (بر وزن هنر) است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره ابوبکر که
خلافت را بعد از خود به
عمر واگذار کرد فرموده است:
«فَيَا عَجَباً!! بَيْنَا هُوَ يَسْتَقِيلُها في حَيَاتِهِ إِذْ عَقَدَهَا لاخَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ» یعنی عجیب است که او از خلافت در حیات خود
اقاله میخواست و میگفت: «اقیلونی فلست بخیرکم» (خلافت را از من بگیرید من بهترین شما نیستم) ولی بعد از وفات خودش آن را به عقد دیگری درآورد.
(شرحهای خطبه:
)
درباره طلحه و زبیر در
دعا فرموده است:
«اللَّهُمَّ إنَّهُمَا قَطَعَاني وَظَلَمَاني، وَنَكَثَا بَيْعَتِي، وَأَلَّبَا النَّاسَ عَلَيَّ; فَاحْلُلْ مَا عَقَدَا.» «خدایا آن دو نسبت به من قطع
طاعت و
ظلم کردند،
بیعت مرا شکستند مردم را بر من شوراندند،
خدا آنچه گره کردهاند باز کن.»
(شرحهای خطبه:
)
«تعاقد» بین الاثنین است عهد کردن و پیمان بستن با هم دیگر. درباره تاسّف از مؤمنان حقیقی فرموده است:
«أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَأَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَأَيْنَ ذُوالشَّهَادَتَيْنِ؟ وَأَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ» «کجاست
عمّار یاسر، کجاست
ابو هیثم مالک بن تیّهان کجاست
خزیمة بن ثابت ذو الشهادتین... آنانکه بر مرگ در راه خدا پیمان بستند.»
(شرحهای خطبه:
)
معقد: اسم مکان است محل عقد. جمع آن معاقد است چنانکه فرموده است:
«إنَّ اللهَ شَدَّ بِالاِْخْلاَصِ وَالتَّوحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا» (حفظ حقوق
مسلمانان را به وسيله
اخلاص و
توحید، تضمين كرده است.)
(شرحهای خطبه:
)
موارد زیادی از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عقد»، ج۲، ص۷۳۴.