قیام (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قیام (به کسر قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای برخاستن و ضدّ نشستن است.
مواردی متعدد از این مادّه در
نهج البلاغه آمده است.
قیام به معنای برخاستن و ضدّ نشستن آمده است.
مشتقات زیادی از این ماده در نهج البلاغه استفاده شده است، مانند:
• اِقامه (به کسر الف) به معنای بر پا داشتن و ادامه چیزی است.
• اِستقامت (به کسر الف) به معنای اعتدال است. استقامت انسان آن است که ملازم طریق حق باشد.
• تَقویم (به فتح تاء) به معنای بر پا داشتن است.
• قیام (به کسر الف) جمع قائم است.
• قَویم (به فتح قاف) به معنای محکم است.
• قَیّم (به فتح قاف) به معنای کسی است که قائم و ایستاده به کارهای یتیم است.
• قَیّوم (به فتح قاف) به معنای قائم تامّ به تدبیر عالم است.
• قُوّام (به ضم قاف) جمع قائم است.
به برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) در
خطبه ۱۴۹ فرموده است:
«رَبٌّ رَحيمٌ وَ دينٌ قَويمٌ، وَ إِمامٌ عَليمٌ.» «پروردگارى
رحیم، دينى استوار و
امام و پيشوايى آگاه داريد.»
«قَوِيم» یعنی محکم.
«قیّم» کسی که قائم و ایستاده به کارهای یتیم است. «قیّوم» قائم تامّ به تدبیر عالم. آن فقط یک بار در «نهج» آمده است:
«نَعْلَمُ أَنَّكَ: حَيٌّ قَيّومٌ.» «فقط اين قدر مىدانيم كه
زنده حقيقى هستى.»
قیمت را از آن قیمت گویند که در جای
متاع ایستاده است.
قوّام جمع قائم چنانکه فرموده است:
«وَ إِنَّما الاَئِمَّةُ قُوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ عُرَفاؤُهُ عَلَى عِبادِهِ، لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاّ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفوهُ.» «امامان قائمان به امر
خدا و نمایندگان خدا بر
خلق هستند و شناخته شدهاند برای بندگان، داخل
بهشت نمیشود مگر آنکه امامان را بشناسد و امامان او را بشناسند.»
موارد متعددی از این ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قیام»، ج۲، ص۸۸۴.