کَوْن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَوْن (به فتح کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بود، هست، واقع شد و غير آن است.
تَكْوين (به فتح تاء و سکون کاف) به معنای
احداث و به
وجود آوردن است.
مَكْان (به فتح میم و سکون کاف)
اسم مکان و به معنى محلّ كون و محلّ بودن، جمع آن
اَماكن (به فتح الف) است.
کون به طور گسترده در
نهج البلاغه آمده است.
کَوْن كان از
افعال ناقصه به معنای بود، هست، واقع شد و غير آن میآيد.
تَكْوين به معنای احداث و به وجود آوردن است.
مَكْان اسم مكان و به معنى محلّ كون و محلّ بودن، جمع آن
اَماكن است.
یکی از مواردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل می باشد:
امام (صلواتاللهعلیه) آنگاه که به ایشان گفتند: درباره
طلحه و
زبیر عجله نکن و به
فکر کوبیدن آنها نباش فرمود:
«وَ اللهِ لا أَكونُ كالضَّبُعِ تَنامُ عَلى طولِ اللَّدْمِ، حَتَّى يَصِلَ إِلَيْها طالِبُها، وَ يَخْتِلَها راصِدُها، وَ لكِنّي أَضْرِبُ بِالمُقْبِلِ إِلَى الحَقِّ المُدْبِرَ عَنْهُ.» «به خدا
قسم مانند کفتار نخواهم بود که بر طول
صدا بخوابد تا شکارچی به او برسد و کمینکننده او را بفریبد و بگیرد، بلکه با کسی که به
حق رو آورده اعراض کننده از حق را، میزنم.»
کون به طور گسترده در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کون»، ج۲، ص۹۲۲.