• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کَوْن (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کَوْن (به فتح کاف) از واژگان نهج البلاغه به معنای بود، هست، واقع شد و غير آن است.
تَكْوين (به فتح تاء و سکون کاف) به معنای احداث و به وجود آوردن است.
مَكْان (به فتح میم و سکون کاف) اسم مکان و به معنى محلّ كون و محلّ بودن، جمع آن اَماكن (به فتح الف) است.
کون به طور گسترده در نهج البلاغه آمده است.



کَوْن كان از افعال ناقصه به معنای بود، هست، واقع شد و غير آن می‌آيد.
تَكْوين به معنای احداث و به وجود آوردن است.
مَكْان اسم مكان و به معنى محلّ كون و محلّ بودن، جمع آن اَماكن است.


یکی از مواردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل می باشد:

۲.۱ - أَكونُ - خطبه ۶ (طلحه و زبیر)

امام (صلوات‌الله‌علیه) آن‌گاه که به ایشان گفتند: درباره طلحه و زبیر عجله نکن و به فکر کوبیدن آن‌ها نباش فرمود:
«وَ اللهِ لا أَكونُ كالضَّبُعِ تَنامُ عَلى طولِ اللَّدْمِ، حَتَّى يَصِلَ إِلَيْها طالِبُها، وَ يَخْتِلَها راصِدُها، وَ لكِنّي أَضْرِبُ بِالمُقْبِلِ إِلَى الحَقِّ المُدْبِرَ عَنْهُ.»
«به خدا قسم مانند کفتار نخواهم بود که بر طول صدا بخوابد تا شکارچی به او برسد و کمین‌کننده او را بفریبد و بگیرد، بلکه با کسی که به حق رو آورده اعراض کننده از حق را، می‌زنم.»


کون به طور گسترده در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۹۲۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۳۰.    
۳. جوهری، أبونصر، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۶، ص۲۱۸۹.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۵۱، خطبه ۶.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ص۳۶، خطبه ۶.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۳، خطبه ۶.    
۷. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۶، ص۱۶۲.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۵۶    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۵۷    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱، ص۴۵۳    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۴۳    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۲۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کون»، ج۲، ص۹۲۲.    






جعبه ابزار