حَلْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلْف (به فتح حاء و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای قسم خوردن و
قسم آمده است.
از این لفظ نه مورد در «
نهج البلاغه» آمده است.
حَلْف (بر وزن عقل) به معنای قسم خوردن و قسم است.
حلیف نیز به معنای قسم یاد کننده و ملازم شیء است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
تحلیف با
ظالم فرموده است:
«أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ. بِأَنَّهُ بَرِىءٌ مِنْ حَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ، فَإِنَّهُ إِذا حَلَفَ بِها كاذِباً عُوجِلَ الْعُقُوبَةَ، وَ إِذَا حَلَفَ بِاللهِ الَّذِي لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَمْ يُعاجَلْ، لاَِنَّهُ قَدْ وَحَّدَهُ سُبْحانَهُ» (چون بخواهید ظالم را قسم دهید، او را قسم دهید که بگوید از حول و قوّه خدا بریء است چون اگر به خدا به دروغ (این چنین) قسم خورد عقوبتش به عجله میرسد و اگر بگوید به خدایی که جز او خدایی نیست عقوبت به عجله نخواهد رسید چون خدا را به
وحدانیّت یاد کرده است.)
حضرت در فراق رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده:
«وَ لَوْ لاَ أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنا عَلَیْکَ ماءَ الشُّؤُونِ وَ لَکانَ الدّاءُ مُماطِلاً وَ الْکَمَدُ مُحالِفاً» (يعنى: اگر تو امر به صبر و نهى از جزع نكرده بودى بر غم تو به آخر مىرسانديم اشک جارى از منابع چشم را، و در دما شفا را، به تأخير مىانداخت و غصّه ملازم ما مىشد.)
انفاد: به معنای فانى كردن است. «شئون» منافع اشک چشم در سر است. «كمد» به معنای غم و اندوه است.
از این لفظ نه مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلف»، ج۱، ص۲۹۶.