• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نامه ۲۷ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



اخلاقية ، سياسية


وَ مِنْ عَهْد لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از پیمانهای‌ آن حضرت است

اِلى مُحَمَّدِ بْنِ اَبى بَكْر (رَضِىَ‌اللّهُ‌عَنْهُ) حينَ قَلَّدَهُ مِصْرَ.
به محمّد بن ابوبکر (رضی‌اللّه‌عنه) وقتی‌ او را به حکومت مصر گماشت.

۱. الاخلاق الاجتماعيّة

«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ،»۱
با مردم فروتن،



«وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ،»۲
و نرمخو،



«وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ،»۳
و گشاده رو باش،



«وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ،»۴
همه را به یک چشم و نظر ببین،



«حَتَّى لاَ یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَیْفِکَ لَهُمْ،»۵
تا بزرگان بر تو طمع حیف و میل نبندند،



«وَ لاَ یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَيْهِمْ،»۶
و ضعیفان از عدالتت مأیوس نشوند.



«فَإِنَّ اللهَ تَعَالی یُسَائِلُکُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِیرَةِ مِنْ أَعْمَالِکُمْ وَ الْکَبِیرَةِ، وَ الظَّاهِرَةِ وَ الْمَسْتُورَةِ،»۷
زیرا ای‌ بندگان حق، خداوند بزرگ از کوچک و بزرگ اعمالتان ، و ظاهر و نهانتان بازپرسی‌ می‌ کند،



«فَإِنْ یُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ،»۸
پس اگر عذابتان کند به عذاب مستحق ترید،



«وَ إِنْ یَعْفُ فَهُوَ أَکْرَمُ۹
و اگر عفو کند او کریم تر است.

۲. الاعتدال بين الدنيا و الآخرة

«وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الاْخِرَةِ،»۱۰
ای‌ بندگان خدا، بدانید اهل تقوا هم از دنیای‌ گذرا و هم از آخرتی‌ که می‌ آید سود بردند،



«فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِي دُنْیَاهُمْ،»۱۱
با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند،



«وَ لَمْ یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِي آخِرَتِهِمْ۱۲
و اهل دنیا در آخرت آنان شریک نگشتند.



«سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ،»۱۳
در دنیا از راه حلال در بهترین مسکن ساکن شدند،



«وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ،»۱۴
و بهترین خوراکی‌ را نوش جان نمودند،



«فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ،»۱۵
از دنیا بهره بردند آنچنان که خوشگذرانان بهره بردند،



«وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ۱۶
و از آن کام گرفتند بدان گونه که سرکشان گردنفراز کام گرفتند،



«ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ۱۷
سپس با توشه ای‌ رساننده به سر منزل نجات از دنیا گذشتند،



«وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ (المربح).»۱۸
و با تجارتی‌ پرسود به آخرت سفر کردند.



«أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْیَا فِي دُنْیَاهُمْ،»۱۹
در دنیایشان به لذت بی‌ رغبتی‌ به دنیا رسیدند،



«وَ تَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اللهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ۲۰
و یقین کردند که در آخرت همسایگان حقّند.



«لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ،»۲۱
دعایشان بی‌ جواب نمانَد،



«وَ لاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّة۲۲
و نصیبشان از لذت دنیا کـاسـتـی‌ نـیـابــد.

۳. ضرورة ذكر الموت

«فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ الْمَوْتَ وَ قُرْبَهُ،»۲۳
بندگان خدا! از مرگ و نزدیک بودنش حذر نمایید،



«وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ،»۲۴
و برای‌ آن ساز و برگ آماده کنید،



«فَإِنَّهُ یَأْتِی بِأَمْر عَظِیم، وَ خَطْب جَلِیل،»۲۵
مرگ با امری‌ عظیم، و حادثه ای‌ بزرگ می‌ آید.



«بِخَیْر لاَ یَکُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً،»۲۶
به خیری‌ که با آن شرّی‌ نیست،



«أَوْ شَرٍّ لاَ یَکُونُ مَعَهُ خَیْرٌ أَبَداً۲۷
یا شرّی‌ که با آن خیری‌ نمی‌ باشد.



«فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا؟!»۲۸
چه کسی‌ به بهشت از کسی‌ که کار بهشتی‌ کند نزدیک تر است؟!



«وَ مَنْ أَقْرَبُ إِلَى النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا؟!»۲۹
و چه کسی‌ به جهنّم از آن که عمل جهنّمی‌ کند نزدیکتر است؟!



«وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ،»۳۰
شما رانده شده های‌ مرگ هستید،



«إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ،»۳۱
اگر بایستید به دستش می‌ افتید،



«وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ (اُدّبکم)،»۳۲
و اگر فرار کنید شما را خواهد یافت،



«وَ هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ۳۳
مرگ از سایه شما با شما همراه تر است،



«الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ۳۴
و با زلفتان گـره خـورده،



«وَ الدُّنْیَا تُطْوَی مِنْ خَلْفِکُمْ۳۵
و دنیـا به دنبال شـما درنَوَردیـده می‌ شـود.



«فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِیدٌ،»۳۶
برحذر باشید از آتشی‌ که عمقش ناپیدا،



«وَ حَرُّهَا شَدِیدٌ،»۳۷
و حرارتش شدید،



«وَ عَذَابُهَا جَدِیدٌ۳۸
و عذابش تازه است.



«دَارٌ لَيْسَ فِيهَا رَحْمَةٌ،»۳۹
جایی‌ که رحمت در آن نیست،



«وَ لاَ تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَةٌ،»۴۰
ناله و فریاد کسی‌ را نمی‌ شنوند،



«وَ لاَ تُفَرَّجُ فِيهَا کُرْبَةٌ،»۴۱
و اندوهی‌ را برطرف نمی‌ کنند.



«وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ یَشْتَدَّ خَوْفُکُمْ مِنَ اللهِ،»۴۲
اگر بتوانید که خوفتان از خدا شدید،



«وَ أَنْ یَحْسُنَ ظَنُّکُمْ بِهِ،»۴۳
و گمانتان به او نیکو باشد



«فَاجْمَعُوا بَیْنَهُمَا،»۴۴
بین این دو واقعیت جمع کنید،



«فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا یَکُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ،»۴۵
زیرا حسن ظنّ عبد به پروردگارش به میزان ترس او از خداست،



«وَ إِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً لِلّهِ۴۶
و بهترین مردم در گمان نیکو به خداوند کسی‌ است که ترسش از خداوند شدیدتر باشد.

۴. اخلاقية المسؤولين

«وَ اعْلَمْ ـ يَا مُحَمَّدُ بْنَ أَبِی بَکْر ـ أَنِّي قَدْ وَلَّیْتُکَ أَعْظَمَ أَجْنَادِی فِي نَفْسِی أَهْلَ مِصْرَ،»۴۷
ای‌ محمّد بن ابوبکر، آگاه باش که من تو را به بزرگترین لشکرم که لشکر مصر است سرپرستی‌ دادم،



«فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَى نَفْسِکَ،»۴۸
شایسته توست که با نفس خود مخالفت ورزی‌،



«وَ أَنْ تُنَافِحَ عَنْ دِینِکَ،»۴۹
و از دینت دفاع کنی‌



«وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ لَكَ إِلاَّ سَاعَةٌ مِنَ الدَّهْرِ،»۵۰
گرچه از زندگیت بیش از یک ساعت نمانده باشد.



«وَ لاَ تُسْخِطِ اللهَ بِرِضَی أَحَد مِنْ خَلْقِهِ،»۵۱
خدا را به خاطر خشنودی‌ احدی‌ از مردم خشمگین مساز،



«فَإِنَّ فِي اللهِ خَلَفاً مِنْ غَیْرِهِ،»۵۲
که خشنودی‌ حق جایگزین دیگر چیزهاست،



«وَ لَيْسَ مِنَ اللهِ خَلَفٌ فِي غَیْرِهِ۵۳
و چیزی‌ جانشیـن رضـای‌ خـدا نیسـت.



«صَلِّ الصَّلاَةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا،»۵۴
نماز را در وقت معیّنش بخوان،



«وَ لاَ تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغ،»۵۵
و به خاطر بیکاری‌ پیش از وقت اقامه نکن،



«وَ لاَ تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لاِشْتِغَال۵۶
و به علّت کار داشتن از وقت مقرّرش تأخیر مینداز،



«وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْء مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاَتِکَ۵۷
و معلومت باد که هر چیزی‌ از عملت تابع نمــاز اســت.

وَ مِنْ هذَا الْعَهْدِ
از این پیمان است

«فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَی وَ إِمَامُ الرَّدَی، وَ وَلِیُّ النَّبِیِّ، وَ عَدُوُّ النَّبِیِّ۵۸
مسلّماً امام هدایت و امام گمراهی‌، و دوست پیامبر و دشمن او یکسان نیستند.



«وَ لَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ (صَلَّی‌اللّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ)۵۹
پیامبر خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) به من فرمود:



««إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لاَ مُشْرِکاً۶۰
«بر امّتم از مؤمن و مشرک وحشتی‌ ندارم.



«أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللهُ بِإِیمَانِهِ،»۶۱
خداوند مؤمن را به خاطر ایمانش از فساد بازمی‌ دارد،



«وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْکِهِ۶۲
و مشرک را محض شرکش قلع و قمع می‌ نماید.



«وَ لكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ اللِّسَانِ،»۶۳
ولی‌ بر شما از کسی‌ که در دل منافق و در زبان داناست می‌ ترسم،



«یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ،»۶۴
که می‌ گوید آنچه را خوب می‌ دانید،



«وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ.»»۶۵
و انجام می‌ دهد آنچه را زشت به شمار می‌ آورید.




جعبه ابزار