گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، اقتصادي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
اِلى بَعْضِ عُمّالِهِ (و هو عبدالله بن العباس )
به یکی از کارگزارانش
۱. أسباب ذمّ احد الولاة الخونة
«أَمَّا بَعْدُ،»۱اما بعد،
«فَإِنِّي کُنْتُ أَشْرَکْتُکَ فِي أَمَانَتِی،»۲من تو را در امانتم (حکومت) شریک خود نمودم،
«وَ جَعَلْتُکَ شِعَارِي وَ بِطَانَتِی،»۳و نسبت به خویش از همه نزدیکتر قرار دادم،
«وَ لَمْ یَکُنْ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِی أَوْثَقَ مِنْكَ فِي نَفْسِی لِمُوَاسَاتِی وَ مُوَازَرَتِی وَ أَدَاءِ الاَْمَانَةِ إِلَيَّ;»۴هیچ یک از خاندانم، برای موافقت و مدد کردن به من و رساندن امانت به سویم در نظر من مطمئن تر از تو نبود.
«فَلَمَّا رَأَیْتَ الزَّمَانَ عَلَى ابْنِ عَمِّکَ قَدْ کَلِبَ،»۵چون دیدی زمانه بر پسرعمویت سخت شد،
«وَ الْعَدُوَّ قَدْ حَرِبَ،»۶و دشمن بر او کینه ورزید،
«وَ أَمَانَةَ النَّاسِ قَدْ خَزِیَتْ (خربت)،»۷و امانت مردم تباه شد،
«وَ هذِهِ الاُْمَّةَ قَدْ فَنَکَتْ وَ شَغَرَتْ،»۸و این امّت به فتنه دچار و به خونریزی دلیر و پراکنده و بی پناه شدند،
«قَلَبْتَ لاِبْنِ عَمِّکَ ظَهْرَ الِْمجَنِّ»۹پیمانت را با پسرعمویت دگرگون نمودی،
«فَفَارَقْتَهُ مَعَ الْمُفَارِقِینَ،»۱۰و همراه جداشدگان از او جدا شدی،
«وَ خَذَلْتَهُ مَعَ الْخَاذِلِینَ،»۱۱و با آنان که دست از یاریش برداشتند همراه گشتی،
«وَ خُنْتَهُ مَعَ الْخَائِنِینَ!»۱۲و با خیانت کنندگان به او خیانت نمودی!
«فَلاَ ابْنَ عَمِّکَ آسَیْتَ،»۱۳نه با پسرعمویت همراهی نمود
«وَ لاَ الاَْمَانَةَ أَدَّیْتَ.»۱۴نه امانت را ادا کردی.
«وَ كَأَنَّكَ لَمْ تَکُنِ اللهَ تُرِیدُ (اردت) بِجِهَادِکَ،»۱۵گویا تلاشت برای خدا نبود،
«وَ كَأَنَّكَ لَمْ تَکُنْ عَلَى بَیِّنَة مِنْ رَبِّکَ،»۱۶و انگار از جانب پروردگارت حجّتی نداشتی،
«وَ كَأَنَّكَ إِنَّمَا کُنْتَ تَکِیدُ هذِهِ الاُْمَّةَ عَنْ دُنْیَاهُمْ،»۱۷و مثل اینکه در مقام بودی تا این امت را به خاطر اموالشان فریب دهی،
«وَ تَنْوِی غِرَّتَهُمْ عَنْ فَیْئِهِمْ،»۱۸و قصد داشتی غافلگیرشان کرده و بیت المال آنان را غارت کنی.
«فَلَمَّا أَمْکَنَتْکَ الشِّدَّةُ فِي خِیَانَةِ الاُْمَّةِ أَسْرَعْتَ الْکَرَّةَ،»۱۹چون زمینه تشدید خیانت به امت برایت فراهم شد به سرعت حمله کرده،
«وَ عَاجَلْتَ الْوَثْبَةَ،»۲۰و به شتاب از جای جَستی،
«وَ اخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لاَِرَامِلِهِمْ وَ أَیْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الاَْزَلِّ دَامِیَةَ الْمِعْزَی الْکَسِیرَةِ،»۲۱و آنچه توانستی از اموالی که برای بیوه زنان و یتیمان نگهداری می شد مانند گرگ تیزرو که بزغاله مجروح از پا افتاده را برباید ربودی،
«فَحَمَلَتْهُ إِلَى الحِجَازِ رَحِیبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ،»۲۲و آن مال را با خیال راحت به حجاز منتقل کردی،
«غَيْرَ مُتَأَثِّم مِنْ أَخْذِهِ.»۲۳بدون اینکه در این
غارتگری احساس گناه کنی!
۲. ذمّ الخيانة في بيت المال
«كَأَنَّكَ لاَ أَبَا لِغَیْرِکَ!»۲۴دشمنت بی پدر باد!
«حَدَرْتَ إِلَى أَهْلِکَ تُرَاثَکَ مِنْ أَبِیکَ وَ أُمِّکَ.»۲۵انگار میراث رسیده از پدر و مادرت را به جانب خانواده ات بردی.
«فَسُبْحَانَ پاللهِ!»۲۶سبحان اللّه!
«أَمَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ؟»۲۷آیا به قیامت ایمان نداری؟
«أَوَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ؟!»۲۸و از حسابرسی خدا نمی ترسی؟!
«أَيُّهَا الْمَعْدُودُ ـ کَانَ ـ عِنْدَنَا مِنْ أُولِي الاَْلْبَابِ،»۲۹ای کسی که نزد ما از خردمندان شمرده می شدی،
«كَيْفَ تُسِیغُ شَرَاباً وَ طَعَاماً،»۳۰چگونه آشامیدن و خوردن این مال را بر خود گوارا می دانی
«وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّكَ تَأْکُلُ حَرَاماً، وَ تَشْرَبُ حَرَاماً،»۳۱در حالی که می دانی حرام می خوری و حرام می آشامی؟!
«وَ تَبْتَاعُ الاِْمَاءَ»۳۲کنیزان می خری،
«وَ تَنْکِحُ النِّسَاءَ»۳۳و با زنان ازدواج می کنی
«مِنْ أَمْوَالِ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الُْمجَاهِدِینَ،»۳۴آن هم از مال یتیمان و مساکین و مؤمنان جهادکننده ای
«الَّذِينَ أَفَاءَ اللهُ عَلَيْهِمْ هذِهِ الاَْمْوَالَ،»۳۵که خداوند این اموال را به آنان بخشیده،
«وَ أَحْرَزَ بِهِمْ هذِهِ الْبِلاَدَ!»۳۶و به وسیله آنان این شهرها را حفظ کرده.
۳. المواجهة الصّارمة للخونة
«فَاتَّقِ اللهَ،»۴۰از خدا پروا کن،
«وَ ارْدُدْ إِلَى هؤُلاَءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ،»۴۱به این قوم اموالشان را برگردان،
«فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللهُ مِنْكَ»۴۲اگر برنگردانی آن گاه خداوند به من قدرت دست یابی به تو را بدهد
«لاَُعْذِرَنَّ إِلَى اللهِ فِيكَ،»۴۳چنانت عقوبت کنم که عذرخواهم نزد حق باشد،
«وَ لاََضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی»۴۴و با شمشیرم گردنت را بزنم
«الَّذِي مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلاَّ دَخَلَ النَّارَ!»۴۵شمشیری که احدی را با آن نزدم جز اینکه وارد جهنّم شد.
«وَ وَاللهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَعَلاَ مِثْلَ الَّذِي فَعَلْتَ،»۴۶به خدا قسم اگر حسن و حسینم آنچه را تو انجام دادی انجام می دادند،
«مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِي هَوَادَةٌ،»۴۷از من نرمشی نمی دیدند،
«وَ لاَ ظَفِرَا مِنِّي بِإِرَادَة،»۴۸و به مرادی نمی رسیدند،
«حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا،»۴۹تا اینکه حق را از آنان بازستانم،
«وَ أُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا،»۵۰و باطلی را که از ستمشان به وجود آمده نابود سازم.
«وَ أُقْسِمُ بِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ،»۵۱به خدای جهانیان قسم
«مَا یَسُرُّنِی أَنَّ مَا أَخَذْتَهُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَلاَلٌ لِي،»۵۲آنچه از مال ایشان برده ای اگر برایم حلال بود شادم نمی کرد
«أَتْرُکُهُ مِیرَاثاً لِمَنْ بَعْدِی;»۵۳که آن را برای اولادم به ارث گذارم.
«فَضَحِّ رُوَیْداً،»۵۴در این
غارتگری آهسته بران،
«فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدَی،»۵۵که گویی به مرگ رسیده ای،
«وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّرَی،»۵۶و زیر خاک دفن شده ای،
«وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ أَعْمَالُکَ»۵۷و اعمالت بر تو عرضه شده
«بِالَْمحَلِّ الَّذِي یُنَادِی الظَّالِمُ فِيهِ بِالْحَسْرَةِ،»۵۸آن هم در جایی که ستمکار به حسرت فریاد برمی دارد،
«وَ یَتَمَنَّی الْمُضَیِّعُ فِيهِ الرَّجْعَةَ،»۵۹و ضایع کننده عمر درخواست برگشت به دنیا دارد،
(وَ لاَتَ حِینَ مَنَاصِ)(۱)۶۰در حالی که آن زمان، زمان رهایی نیست.
(۱)
ص/سوره۳۸، آیه۳.