• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بلد (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بلد (مفردات‌قرآن)، بلد.

بَلَد (به فتح باء و لام) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای سرزمین یا مکانی محدود و معین می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در موارد گوناگونی از این واژه استفاده نموده است.



بَلَد به معنای سرزمین یا مکانی محدود و معین آمده است. در قاموس آمده است: «البلد و البلدة ...کل قطعة من الارض مستخیرة عامرة او غامرة.» همچنین راغب می‌نویسد: «بلد مکانی است محدود و معین و محل انس با اجتماع ساکنین و اقامتشان.»
جمع این واژه، بلاد و بلدان است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در بیانی فرموده است: «لیس بلد باحقّ بک من بلد، خیر البلاد ما حملک؛ همه محل‌ها برای ساکن شدن صلاحیت دارد، ولی بهترین آن‌ها بلدی است که در آن راحت هستی گویا به آن سوار شده‌ای و تو را راه می‌برد.» یعنی: این کلمه در معنای سرزمین و دیار و شهر به کار رفته است.


این واژه به صورت مفرد و جمع ۳۰ بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۲۵.    
۲. راغب أصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۴۲.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۵۴، حکمت۴۴۲.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۳۸، نامه۵۳.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۳۶، نامه۵۳.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۷، خطبه۹۳.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۷۲، خطبه۱۱۵.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۲۷، نامه۵۳.    
۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۵۶، خطبه۱۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بلد»، ص۱۵۲.    






جعبه ابزار