سَيْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَيْف (به فتح سین و سکون یاء) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای شمشیر است. مواردی زیاد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
سَيْر به معنای شمشیر است.
در
اقرب الموارد آمده است: سلاحٌ ذو حدٍّ يُعلق من الكتف الى الجنب الآخر و يُضرَب بهِ باليد.
مواردی که در «نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد.
درباره ستمگران فرمود:
«وَمَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ.»«و آن كس كه تيغ
ستم بركشد با آن كشته مىشود.»
(شرح های حکمت:
)
آنگاه که
مالک اشتر را به
مصر فرستاد به اهلمصر نوشت:
«فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا أَمْرَهُ فِیمَا طَابَقَ الْحَقَّ فَإِنَّهُ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللَّهِ.»«سخنش را بشنويد و فرمانش را در آنجا كه مطابق
حق است
اطاعت كنيد، چرا كه او شمشيرى است از شمشيرهاى
خدا.»
(شرح های نامه:
)
در ميدان
صفین به يارانش فرمود:
«وَالَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِب بِيَدِهِ، لاََلْفُ ضَرْبَة بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ مِنْ مِيتَة عَلَى الْفِرَاشِ (فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللهِ!).»«
سوگند به آن كس كه جان فرزند
ابوطالب در اختيار اوست، هزار ضربه
شمشیر بر من آسانتر است تا
مرگ در بستر در غير طاعت
پروردگار.»
(شرح های خطبه:
)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در حکمت ۸۴ میفرمایند:
«بَقِيَّةُ السَّيْفِ أَبْقَى عَدَداً، وَأَكْثَرُ وَلَداً.»«باقيماندگان شمشير (آنها كه پس از يک
جنگ خونين براى حفظ
عقیده و
ایمان و
استقلال و
شرف باقى مىمانند) دوام و بقايشان زيادتر و فرزندانشان بيشتر است.»
(شرح های حکمت:
)
آنگاه كه
زیاد بنابیه را حكومت
فارس داد در ضمن كلامى به وى نوشت:
«اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ، وَاحْذَرِ الْعَسْفَ والْحَيْف، فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلاَءِ، وَالْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ.»«
عدالت را پيشه كن و از خشونت و سختگيرى بىجا و ستمگرى بپرهيز، چرا كه سختگيرى موجب فرار
مردم از منطقه و
ظلم و ستم،
دعوت به
مبارزه مسلّحانه مىكند.»
(شرح های حکمت:
)
مواردی زیاد از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سیف»، ج۱، ص۵۶۸.