خَطْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَطْف (به فتح خاء و سکون طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ربودن است. این واژه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
خَطْف به معنای ربودن آمده است.
راغب گوید: خطف و اختطاف: به سرعت اخذ کردن است.
در لغت آمده: «خَطِفَهُ خَطْفاً: استلبه بسرعة».
امام علی (علیهالسلام) به یکی از عموزادگانش که
بیت المال را دزدیده و به
مکه فرار کرده بود مینویسد:
«وَاخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لاَِرَامِلِهِمْ وَأَيْتَامِهِمُ، اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الاَْزَلِّ دَامِيَةَ الْمِعْزَى الْكَسِيرَةَ» یعنی «ربودی اموال مسلمانان را که برای زنان بیوه و یتیمان انبار شده بود، مانند ربودن گرگ چالاک بز مجروح پا شکسته را.»
(شرحهای نامه:
) دامیة: به معنای مجروح است.
ایضا فرموده:
«وَلَوْ أَرَادَ اللهُ سُبْحَانَهُ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُور يَخْطَفُ الاَْبْصَارَ... لَفَعَلَ» (
خداوند اگر مىخواست آدم را از نورى كه روشناييش سوى چشمها را ببرد...مىآفريد)
(شرحهای خطبه:
)
واژه خطف سه بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خطف»، ج۱، ص۳۵۰.