• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حدر (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: حدر.

حَدر (به فتح حاء) یا حَدور (به فتح حاء) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای از بالا به پایین آوردن (ریختن، غلطانیدن)، که حضرت علی (علیه‌السلام) در بیان سکوت خود درباره خلافت ابوبکر، رعایت حقوق حیوانات، توبیخ خیانتکار در بیت‌المال و پاداش شاد کردن دیگران، از این واژه استفاده نموده است.



حَدید (به فتح حاء) یا حدد به معنای از بالا به پایین آوردن (ریختن، غلطانیدن)، آمده است. چنان‌که گفته می‌شود:«حدر الشی‌ء حدورا: انزله من علو الی اسفل.»
واژه «انحدار» به معنای ریخته شدن، آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در خطبه شقشقیه در مورد خودش فرموده است: ««یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَی اِلَیَّ الطَّیْرُ»؛ سیل خروشان (علم و فضیلت) ازدامنه کوهسار وجودم پیوسته جاری است.»
امام (علیه‌السلام) در نامه ۲۵، درمورد رعایت حقوق حیوانات، می‌فرماید: ««وَ لَا تَاْمَنَنَّ عَلَیْهَا اِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِینِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِینَ، حَتَّی یُوَصِّلَهُ اِلَی وَلِیِّهِمْ فَیَقْسِمَهُ بَیْنَهُمْ وَ لاَ تُوَکِّلْ بِهَا اِلاَّ نَاصِحاً شَفِیقاً وَ اَمِیناً حَفِیظاً غَیْرَ مُعْنِفٍ وَ لاَ مُجْحِفٍ وَ لاَ مُلْغِبٍ وَ لاَ مُتْعِبٍ ثُمَّ احْدُرْ اِلَیْنَا مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ نُصَیِّرْهُ حَیْثُ اَمَرَ اللَّهُ بِهِ»؛ آن‌ها (حیوانات زکات) را به غیر از کسی که به دینش اطمینان داری و نسبت به اموال مسلمین دلسوزتر است مسپار تا آن را (سالم) به ولی مسلمین برساند و او در میان مسلمانان تقسیم کند. تنها کسانی را مامور این کار کن که خیرخواه و مهربان و امین و حافظ باشند، سخت‌گیر و اجحاف‌گر نباشند، حیوانات را خسته نکنند و به زحمت نیندازند، سپس آنچه را نزد تو جمع شده فوراً به سوی ما روانه کن تا آن را در مصارفی که خداوند امر فرموده صرف کنیم.»
آن حضرت (علیه‌السلام) همچنین در نامه ۴۱ در جریان توبیخ خیانتکار در بیت‌المال، فرموده‌اند: ««فَحَمَلْتَهُ اِلَی الْحِجَازِ رَحِیبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ غَیْرَ مُتَاَثِّمٍ مِنْ اَخْذِهِ، کَاَنَّکَ لَا اَبَا لِغَیْرِکَ حَدَرْتَ اِلَی اَهْلِکَ تُرَاثَکَ مِنْ اَبِیکَ وَ اُمِّکَ»؛ آن‌گاه آن را با خاطری آسوده به سوی حجاز حمل کردی بی‌آنکه در این کار احساس گناه کنی! دشمنت بی‌پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را برای خانواده‌ات می‌بردی.»
در بیانی دیگری نسبت به پاداش شاد کردن دیگران، آن حضرت می‌فرماید: «ای کمیل قسم به خدایی که گوش او همه صداها را می‌شنود، هر کس در قلبی سروری وارد کند خداوند از آن لطفی می‌آفریند، چون بلایی بر آن شخص نازل شود؛ آن لطف مانند جاری شدن آب بر آن بلا فرود آید تا آن‌را بِراند مانند: رانده شدن شتر غیر از چراگاهی.(«جَرَی اِلَیْهَا کَالْمَاءِ فِی انْحِدَارِهِ».)»


این واژه چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. حیدری، سیدمحمد، معجم الأفعال المتداولة، ص۱۳۰.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۸، خطبه۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین (علیه‌السّلام، ج۱، ص۳۲۳.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۸۱، نامه۲۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین (علیه‌السّلام)، ج۹، ص۳۱۷.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۳، نامه۴۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین (علیه‌السّلام)، ج۱۰، ص۱۱۸.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۱۳، حکمت۲۵۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حدر»، ص۲۵۷.    






جعبه ابزار