• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَدیٰ (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَدَی (به فتح میم) از واژگان نهج البلاغه به معنای غايت و نهايت شى‌ء است. از مشتقات این کلمه در نهج‌البلاغه، تَمادى (به فتح تاء) به معنای ادامه لجاجت است. مُدْيه (به ضم میم و سکون دال) به معنى چاقو است و جمع آن مُدى (به ضم میم) است.



مَدَى به معنای غايت و نهايت شى‌ء است. «بلغ مُدْيَةَ‌ الحياة» يعنى به آخر زندگى رسيد. تَمادى به معنای ادامه لجاجت است. مُدْيه (به ضم، فتح و كسر میم) به معنى چاقو است، جمع آن مُدى است. مواردى از اين ماده در نهج البلاغه آمده است.


حضرت علی (علیه‌السلام) درباره جريان صفین به اهل شهرها نوشت: «وَ مَنْ لَجَّ وَ تَمَادَى فَهُوَ الرَّاكِسُ الَّذِي رَانَ اللهُ عَلَى قَلْبِهِ» «هر كه به عهد خود پاىبند ماند او كسى است كه خدا از هلاكت نجاتش داده و هر كه لجاجت كرد و آن را ادامه داد او آدم عهد شكنى است كه خداوند در قلبش زنگار گذاشته است» (شرح‌های نامه: )
درباره عذاب ظلم در روز قیامت فرموده:«لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِالْمُدَى وَ لاَ ضَرْباً بِالسِّيَاطِ، وَ لكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذلِكَ مَعَهُ» «آن عذاب زخم زدن با چاقوها نيست و تازيانه زدن نيست بلكه عذابى است كه اينها در مقابل آن كوچک است.» (شرح‌های خطبه: )
حضرت به عمو زاده‌اش كه اموال را دزديد نوشت: «فَضَحِّ رُوَيْداً فَكَأنَّكَ قَدْ بَلَغَتَ الْمَدَى، وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّرَى» «آهسته بچران گويا كه به آخر عمرت رسيده و در زير خاک دفن شده‌اى.» (شرح‌های نامه: )


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۹۶۹.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۱، ص۳۸۷.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۱۷۸.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۳۶، نامه ۵۸.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۱۲۶، نامه ۵۸.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۴۸، نامه ۵۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۰۱، نامه ۵۸.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲۴.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۱، ص۲۰۱.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۳.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۹۴، خطبه ۱۷۶.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۱۱۶، خطبه ۱۷۱.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۵۵، خطبه ۱۷۶.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۹۳، خطبه ۱۷۶.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۴۶.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۶۶.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۶، ص۵۹۹.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۳۳.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۳۵.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۱، نامه ۴۱.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۷۵، نامه ۴۱.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۴، نامه ۴۱.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۴۷، نامه ۴۱.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۴۵.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۰، ص۱۳۱.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۸، ص۷۸.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۶۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «مدی»، ج۲، ص۹۶۹.    






جعبه ابزار