• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۵۶ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



عقائدی ، سياسی ، اخلاقی


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از خطبه های‌ آن حضرت است

خاطَبَ بِهِ اَهْلَ الْبَصْرَةِ عَلى جِهَةِ اقْتِصاصِ الْمَلاحِمِ
خطاب به اهل بصره در خبر از پیشامدهای‌ سخت

۱. وجوب طاعة القيادة

«فَمَنِ اسْتَطَاعَ عِنْدَ ذلِكَ أَنْ یَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اللهِ، عَزَّوَجَلَّ، فَلْیَفْعَلْ۱
آن که بتواند خود را بر اطاعت خداوند وادارد باید اقدام کند.



«فَإِنْ أَطَعْتُمُونِی»۲
اگر از من پیروی‌ کنید



«فَإِنِّي حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ عَلَى سَبِیلِ الْجَنَّةِ،»۳
چنانچه خدا بخواهد شما را به بهشت خواهم برد



«وَ إِنْ کَانَ ذَا مَشَقَّة شَدِیدَة»۴
گرچه راهی‌ است دشوار



«وَ مَذَاقَة مَرِیرَة۵
و همراه با تلخی‌.



«وَ أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَکَهَا رَأْیُ (رائحة) النِّسَاءِ،»۶
فلان زن (عایشه) را رأی‌ ضعیف زنان دامنگیر شد،



«وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِي صَدْرِهَا کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ،»۷
و کینه در سینه اش چون دیگ آهنگران که به جوش آید جوشید،



«وَ لَوْ دُعِیَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَیْرِی مَا أَتَتْ إِلَيَّ، لَمْ تَفْعَلْ۸
و اگر از او خواسته می‌ شد آنچه با من انجام داد با دیگری‌ انجام دهد انجام نمی‌ داد.



«وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الاُْولَی،»۹
با این حال حرمت اولیه او باقی‌ است،



«وَ الْحِسَابُ عَلَى اللهِ تَعَالی۱۰
و حسابش با خداوند است.

۲. ثمرات الايمان

مِنْـهُ
از این کلام است

«سَبِیلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ،»۱۱
راه خدا روشن ترین راه،



«أَنْوَرُ السِّرَاجِ۱۲
و پرفروغ ترین چراغ است.



«فَبِالاِْیمَانِ یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ،»۱۳
به ایمان بر اعمال شایسته استدلال می‌ شود،



«وَ بِالصَّالِحَاتِ یُسْتَدَلُّ عَلَى الاِْیمَانِ،»۱۴
و به اعمال شایسته بر ایمان دلیل می‌ آورند،



«وَ بِالاِْیمَانِ یُعْمَرُ الْعِلْمُ،»۱۵
ساختمان علم با ایمان آباد می‌ گردد،



«وَ بِالْعِلْمِ یُرْهَبُ الْمَوْتُ،»۱۶
و انسان به سبب دانش از مرگ هراسان می‌ شود،



«وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْیَا،»۱۷
و با مرگ دنیای‌ آدمی‌ پایان می‌ پذیرد،



«وَ بِالدُّنْیَا تُحْرَزُ الاْخِرَةُ،»۱۸
و با دنیا آخرت به دست می‌ آید،



«وَ بِالْقِیَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ،»۱۹
با قیامت بهشت برای‌ پرهیزکاران نزدیک،



«وَ تُبَرَّزُ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ»(۱)۲۰
و دوزخ برای‌ گمراهان آشکار می‌ گردد،



«وَ إِنَّ الْخَلْقَ لاَ مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِیَامَةِ،»۲۱
مردمان را چاره ای‌ از قیامت نیست،



«مُرْقِلِینَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَایَةِ الْقُصْوَی۲۲
که در میدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرین جایگاه روان می‌ شوند.

۳. القيّم الاخلاقيّة و خصائص القرآن

وَ مِنْـهُ
و از این کلام است

«قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ[ [جدث (مفردات‌نهج‌البلاغه)|الاَْجْدَاثِ]]،»۲۳
از قبرها بیرون آمده،



«وَ صَارُوا إِلَى مَصَائِرِ الْغَایَاتِ۲۴
و به آخرین منزل روان شدند.
(مفردات‌نهج‌البلاغه)


«لِكُلِّ دَار أَهْلُهَا،»۲۵
آنجا برای‌ هر خانه اهلی‌ است



«لاَ یَسْتَبْدِلُونَ بِهَا»۲۶
که آن را به خانه دیگری‌ تبدیل نکنند،



«وَ لاَ یُنْقَلُونَ عَنْهَا.»۲۷
و ساکنانش به جای‌ دیگر منتقل نشوند.



«وَ إِنَّ [[|الاَْمْرَ]]بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ،»۲۸
مر به معروف و نهی‌ از منکر



«لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللهِ سُبْحانَهُ۲۹
دو صفت از صفات خداوندند،



«وَ إِنَّهُمَا لاَ یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَل،»۳۰
این دو مرگ را نزدیک نمی‌ کنند،



«وَ لاَ یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْق۳۱
و روزی‌ را کاهش نمی‌ دهند.



«وَ عَلَيْكُمْ بِکِتَابِ اللهِ،»۳۲
بر شما باد به کتاب خدا



«فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ،»۳۳
که ریسمانی‌ محکم،



«وَ النُّورُ الْمُبِینُ،»۳۴
و نوری‌ آشکار،



«وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ،»۳۵
و دارویی‌ سودمند،



«وَ الرِّیُّ النَّاقِعُ،»۳۶
و سیراب کننده ای‌ فرونشاننده عطش است،



«وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّکِ،»۳۷
نگاهدار کسی‌ است که به آن چنگ زند



«وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ۳۸
و نجات بخش کسی‌ که به آن درآویزد.



«لاَ یَعْوَجُّ فَیُقَامَ،»۳۹
کژ نشود تا راستش کنند،



«وَ لاَ یَزِیغُ فَیُسْتَعْتَبَ،»۴۰
و منحرف نگردد تا از او بخواهند که بازگردد،



«وَ لاَ تُخْلِقُهُ کَثْرَةُ الرَّدِّ، وَ وُلُوجُ السَّمْعِ۴۱
و از خواندن بسیار و به گوش خوردن کهنه نگردد.



«مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ،»۴۲
آن که با قرآن سخن گوید راست گفته،



«وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ۴۳
و هر که به آن عمل کند پیش افتاده است.

وَ قامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ فَقالَ: يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ، اَخْبِرْنا عَنِ الْفِتْنَةِ هَلْ سَاَلْتَ رَسُولَ اللّهِ (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ) عَنْها؟
مردی‌ از جای‌ برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین، ما را از فتنه خبر ده، و آیا درباره فتنه از رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) پرسیده ای‌؟

فَقالَ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ):
فرمود:

۴. الإخبار عن الفتن و عن الاستشهاد الدّامى

«إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللهُ سُبْحانَهُ، قَوْلَهُ۴۴
وقتی‌ خدای‌ سبحان این آیه را فرستاد:



(المأَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ)(۲)۴۵
«الم، آیا مردم گمان کرده اند همین که بگویند ایمان آورده ایم، رها می‌ شوند و به آزمایش درنمی‌ آیند؟»



«عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لاَ تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی‌اللّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ) بَیْنَ أَظْهُرِنَا۴۶
دانستم تا زمانی‌ که رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) در میان ماست فتنه بر ما فرود نمی‌ آید،



«فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، مَا هذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَکَ اللهُ تَعَالی بِهَا؟»۴۷
رسیدم: یا رسول اللّه منظور از این فتنه که خداوند تو را به آن خبر داده چیست؟



«فَقَالَ: «يَاعَلِيُّ، إِنَّ أُمَّتِی سَیُفْتَنُونَ مِنْ بَعْدِی»»۴۸
فرمود: «یا علی‌، به زودی‌ امتم پس از من آزمایش می‌ شوند.»



«فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ،»۴۹
گفتم: یا رسول اللّه،



«أَوَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي یَوْمَ أُحُد حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ،»۵۰
مگر نه این است که در روز احد افرادی‌ از مسلمانان شهید شدند



«وَ حِیزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ،»۵۱
و من از فیض شهادت ماندم،



«فَشَقَّ ذلِكَ عَلَيَّ،»۵۲
و از این بابت غمگین شدم،



«فَقُلْتَ لِي:»۵۳
شما به من فرمودی‌:



««أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟»»۵۴
«بر تو بشارت باد که عاقبت به شهادت می‌ رسی‌؟»



«فَقَالَ لِي: «إِنَّ ذلِكَ لَكَذلِكَ، فَكَيْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟»»۵۵
در پاسخم فرمود: «آنچه گفتی‌ صحیح است، ولی‌ بگو به هنگام شهادت صبرت چگونه است؟»



«فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، لَيْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ،»۵۶
گفتم: این از موارد صبر نیست،



«وَ لكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَی (الیسری) وَ الشُّکْرِ۵۷
بلکه جای‌ مژده و شکرگزاری‌ است!



«وَ قَالَ: «يَا عَلِیُّ،»۵۸
و فرمود: «یا علی‌،



«إِنَّ الْقَوْمَ سَیُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ،»۵۹
به زودی‌ مسلمانان پس از من به ثروتشان آزمایش می‌ شوند،



«وَ یَمُنُّونَ بِدِینِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ،»۶۰
و با دینداری‌ خود بر خدا منّت می‌ نهند،



«وَ یَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ،»۶۱
رحمتش را آرزو دارند،



«وَ یَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ،»۶۲
و خود را از خشمش در امان دانند،



«وَ یَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْکَاذِبَةِ، وَ الاَْهْوَاءِ السَّاهِیَةِ،»۶۳
و با شبهات دروغ و هوسهای‌ غفلت زا حرام او را حلال شمارند،



«فَیَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِیذِ،»۶۴
شراب را به اسم آب انگور و خرما،



«وَ السُّحْتَ بِالْهَدِیَّةِ،»۶۵
و رشوه را به عنوان هدیّه،



«وَ الرِّبَا بِالْبَیْعِ»»۶۶
و ربا را به نام تجارت حلال دانند.»



«قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ،»۶۷
گفتم: یا رسول اللّه،



«فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذلِكَ؟»۶۸
در آن وقت این چنین مردم را از کدام گروه حساب کنم؟



«أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّة،»۶۹
در موضع ارتداد،



«أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَة؟»۷۰
یا در مرتبه فتنه؟



«فَقَالَ: «بِمَنْزِلَةِ فِتْنَة.»»۷۱
فرمود: «در مرتبه فتنه.»



(۱) به آیه ۹۱ سوره شعراء     اشاره دارد.
(۲) عنکبوت/سوره۲۹، آیات۱-۲.    




جعبه ابزار