• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَوَج (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَوَج (به فتح عین و واو) از واژگان نهج البلاغه به معنای کجی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، مانند: عِوَج (به کسر عین) و اِعوِجاج (به کسر الف و واو) به معنای شی‌ء کج. حضرت علی (علیه‌السلام) در توصیف خداوند متعال از این واژه استفاده نموده است.



عَوَج به معنای کجی و عِوَج و اِعوِجاج به معنای شی‌ء کج آمده و نوعاً در اعوجاج و انحراف از حق و حقیقت استفاده می‌شود.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در وصف خداوند فرموده است: «لَمْ يَزَلْ قَائِماً دَائِماً; إِذْ لاَ سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاج... وَلاَ جَبَلٌ ذُوفِجَاج، وَلاَ فَجٌّ ذُواعْوِجَاج» «او قائم و دائم بوده است آن گاه که نه آسمان پر از ستاره بود و نه کوهی با راه‌های گشاده و نه درّه‌ای پیچ و خم‌دار.» (شرح‌های خطبه: )


این ماده ده بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۶۱.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۲، ص۳۱۹.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۷۷، خطبه ۸۹.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۱، ص۱۵۷، خطبه ۸۸.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۲۳، خطبه ۹۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۷۵.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۳.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۶۳۷.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۲۷۲.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۳۹۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عوج»، ج۲، ص۷۶۱.    






جعبه ابزار