گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدية ، علمية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
يَذْكُرُ فيها بَديعَ خِلْقَةِ الْخُفّاشِ
که در آن شگفتیهای آفرینش شب پره (خفاش) را بیان می کند
۱. صفات الخالق تعالى
«الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي انْحَسَرَتِ الْأَوْصَافُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ،»۱حمد خدایی را که
اوصاف از رسیدن به حقیقت معرفتش مانده اند،
«وَ رَدَعَتْ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ،»۲و عظمتش عقول را بازداشته
«فَلَمْ تَجِدْ مَسَاغاً إِلَى بُلُوغِ غَایَةِ مَلَکُوتِهِ!»۳پس راهی برای رسیدن به نهایت ملکوتش نیافتند.
«هُوَ اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبِینُ،»۴اوست اللّه آن پادشاه حق آشکار،
«أَحَقُّ وَ أَبْیَنُ مِمَّا تَرَی الْعُیُونُ،»۵ثابت تر و آشکارتر است از هرچه دیده ها می بیند.
«لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْدِیدٍ»۶قدرت عقول به حدّ و اندازه ای برای حضرتش نرسیده
«فَیَکُونَ مُشَبَّهاً،»۷تا مانندی برایش بیابد،
«وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ بِتَقْدِیرٍ»۸و اوهام به تقدیری برای او راه نیافتند
«فَیَکُونَ مُمَثَّلاً.»۹تا مانندش در وهم درآمده باشد.
«خَلَقَ الْخَلْقَ عَلَى غَیْرِ تَمْثِیلٍ،»۱۰موجودات را بدون نقشه قبلی،
«وَ لَا مَشُورَةِ مُشِیرٍ،»۱۱و مشورت با مشاور،
«وَ لَا مَعُونَةِ مُعِینٍ،»۱۲و کمک مددکار آفرید.
«فَتَمَّ خَلْقُهُ بِأَمْرِهِ،»۱۳آفرینش او به دستورش کامل شد،
«وَ أَذْعَنَ لِطَاعَتِهِ،»۱۴و به طاعتش گردن نهاد،
«فَأَجَابَ وَ لَمْ یُدَافِعْ،»۱۵فرمانش را اجابت کرد و ردّ ننمود،
«وَ انْقَادَ وَ لَمْ یُنَازِعْ.»۱۶و تسلیم او شد و به مخالفتش برنخاست.
۲. بديع خلقة الخفاش
«وَ مِنْ لَطَائِفِ صَنْعَتِهِ،»۱۷از لطائف صنعت
«وَ عَجَائِبِ خِلْقَتِهِ،»۱۸و شگفتیهای حکمتش
«مَا أَرَانَا مِنْ غَوَامِضِ الْحِکْمَةِ فِي هذِهِ الْخَفَافِیشِ»۱۹که به ما نشان داده همانا اسرار پیچیده حکمت آمیزی است که در این شب پره ها تدبیر نموده،
«الَّتِي یَقْبِضُهَا الضِّیَاءُ الْبَاسِطُ لِكُلِّ شَیْءٍ،»۲۰شب پره هایی که روشنی روز که گشاینده دیده هر چیزی است چشم آنها را می بندد،
«وَ یَبْسُطُهَا الظَّلَامُ الْقَابِضُ لِكُلِّ حَیٍّ;»۲۱و تاریکی شب که دیده هر زنده ای را می بندد چشم آنها را باز می کند،
«وَ کَیْفَ عَشِیَتْ أَعْیُنُهَا عَنْ أَنْ تَسْتَمِدَّ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ نُوراً»۲۲و چگونه چشمشان پوشیده شده که توان مدد گرفتن از نور آفتاب درخشان را ندارند
«تَهْتَدِی بِهِ فِي مَذَاهِبِهَا،»۲۳تا به راههای خود خود راهنمایی شوند،
«وَ تَتَّصِلُ بِعَلَانِیَةِ بُرْهَانِ الشَّمْسِ إِلَى مَعَارِفِهَا.»۲۴و در پرتو خورشید به آنچه باید بشناسند برسند،
«وَ رَدَعَهَا بِتَلَألُؤِ ضِیَائِهَا عَنِ الْمُضِیِّ فِي سُبُحَاتِ إِشْرَاقِهَا،»۲۵و چسان خداوند آنها را با تلألؤ نور خورشید از راه سپردن در امواج روشنایی آن مانع شده،
«وَ أَکَنَّهَا فِي مَکَامِنِهَا عَنِ الذَّهَابِ فِي بُلَجِ ائْتِلاَقِهَا،»۲۶و در لانه های خود از رفتن در قلب روشنایی پنهان نموده!
«فَهِيَ مُسْدَلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهَارِ عَلَى حِدَاقِهَا،»۲۷در روز روشن پلکهای دیدگانشان را به روی هم می اندازند،
«وَ جاعِلَةُ اللَّیْلِ سِرَاجاً»۲۸و شب تار را برای خود چراغ روشن قرار داده اند
«تَسْتَدِلُّ بِهِ فِي الِْتمَاسِ أَرْزَاقِهَا;»۲۹که بدان واسطه به دنبال رزق خود می روند.
«فَلَا یَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ،»۳۰تاریکی شب آنها را از دیدن باز نمی دارد،
«وَ لَا تَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِیِّ فِيهِ لِغَسَقِ دُجُنَّتِهِ.»۳۱و آنها نیز در سیاهی شب از حرکت بازنمی ایستند.
«فَإِذَا أَلْقَتِ الشَّمْسُ قِنَاعَهَا،»۳۲اما همین که خورشید نقاب از چهره بیندازد،
«وَ بَدَتْ أَوْضَاحُ نَهَارِهَا،»۳۳و روشنی روز آشکار شود،
«وَ دَخَلَ مِنْ إِشْرَاقِ نُورِهَا عَلَى الضَّبَابِ(الضّلوع) فِي وِجَارِهَا،»۳۴و نورش تا درون لانه سوسمارها وارد گردد،
«أَطْبَقَتِ الْأَجْفَانَ عَلَى مَآقِیهَا،»۳۵شب پره ها پلکهای دیده را روی هم اندازند،
«وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اکْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعَاشِ فِي ظُلَمِ لَیَالِیهَا.»۳۶و از معاش به آنچه در تاریکی شب به دست آورده اند تغذیه کنند.
«فَسُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لَهَا نَهَاراً وَ مَعَاشاً،»۳۷پاک است خدایی که شب را برای آنها روز و سبب جلب معاش قرار داد،
«وَ النَّهَارَ سَکَناً وَ قَرَاراً!»۳۸و روز را برای آنها زمان آرامش و استراحت مقرر فرمود،
«وَ جَعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا»۳۹و برای آنها بالهایی از گوشتشان قرار داد
«تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ الْحَاجَةِ إِلَى الطَّیَرَانِ،»۴۰تا در وقت نیاز به پرواز آیند،
«كَأَنَّهَا شَظَایَا الْآذَانِ،»۴۱گویی بالشان لاله های گوشند
«غَیْرَ ذَوَاتِ رِیشٍ وَ لَا قَصَبٍ،»۴۲اما بدون پر و چوبه آن،
«إِلَّا أَنَّكَ تَرَی مَوَاضِعَ الْعُرُوقِ بَیِّنَةً أَعْلَاماً.»۴۳ولی جای رگها را در آن بالها می بینی.
«لَهَا جَنَاحَانِ»۴۴دو بال دارند
«لَمَّا یَرِقَّا فَیَنْشَقَّا،»۴۵که نه آنقدر ظریف اند که وقت پرواز پاره شوند،
«وَ لَمْ یَغْلُظَا فَیَثْقُلَا.»۴۶و نه آنچنان سخت که مانع پرواز گردند.
«تَطِیرُ وَ وَلَدُهَا لَاصِقٌ بِهَا»۴۷پروازمی کنند درحالی که جوجه هایشان به آنان متّصل
«لاَجِئٌ إِلَيْهَا،»۴۸و به مادران پناهنده اند،
«یَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ،»۴۹هرگاه بنشینند جوجه ها هم می نشینند،
«وَ یَرْتَفِعُ إِذَا ارْتَفَعَتْ،»۵۰و هر وقت پرواز کنند با آنان در حرکتند،
«لَا یُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْکَانُهُ،»۵۱و از مادران جدا نشوند تا هنگامی که اعضای آنها محکم گردد،
«وَ یَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ،»۵۲و بالها برای پرواز آماده باشد،
«وَ یَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَیْشِهِ، وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ.»۵۳و راه کسب روزی و اقدام به مصالح خود را بدانند.
«فَسُبْحَانَ الْبَارِئِ لِكُلِّ شَیْءٍ،»۵۴پاک است خدایی که پدیدآورنده هر موجودی است
«عَلَى غَیْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَیْرِهِ!»۵۵بدون نمونه ای که پیش از او از غیر او آفریده شده باشد.