سَدَف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَدَف (به فتح سین و دال) و
سَدفه از
واژگان نهج البلاغه به معنای
نور و
ظلمت هر دو آمده است، اوّلی در لغت تمیم دوّمی در لغت قیس.
سُدَف (بر وزن صُرَد) جمع سدفه به معنی قطعههاست. چهار مورد از این واژه در
نهج البلاغه آمده و و همه در معنی ظلمت است.
سَدَف و
سَدفه به معنای نور و ظلمت هر دو آمده است، اوّلی در لغت تمیم دوّمی در لغت قیس.
سُدَف (بر وزن صُرَد) جمع سدفه به معنی قطعههاست.
امام علی (علیهالسلام) درباره
خفاش فرموده:
«فَهِيَ... وَجَاعِلَةُ اللَّيْلِ سِرَاجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ في الْـتَِماسِ أَرْزَاقِهَا، فَلاَ يَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ.» «اسداف» تاریک شدن یعنی: «او
شب را برای خود چراغ قرار میدهد و در آن برای
رزق خود راه میجوید، تاریک شدن شب، چشمهای او را از کار باز نمیدارد.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
خداوند فرموده:
«هُوَ الْقَادِرُ الَّذِي إِذَا ارْتَمَتِ الاَوْهَامُ لِتُدْرِكَ مُنْقَطَعَ قُدْرَتِهِ....رَدَعَهَا وَهِيَ تَجُوبُ مَهَاوِيَ سُدَفِ الْغُيُوبِ... مُعتَرِفَةً بِأَنَّهُ لاَ يُنَالُ...كُنْهُ مَعْرِفَتِهِ.» «او خدای قادری است که چون اوهام حرکت کنند تا منتهای قدرت او را بفهمند... آنها را مانع میشود در حالیکه آن اوهام مهلکههای پارههای تاریک غیوب میپیماید و اذعان دارد بر آنکه کنه
معرفت خدا رسیدنی نیست.»
(شرحهای خطبه:
)
سُدَف (بر وزن صرد) جمع سدفه به معنی قطعههاست، این کلمه در
خطبه ۸۳ «وَكُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّيَبِ...» (ظلمت و تاريكیهاى
شک و ترديد از آنها كنار زده شده...)
(شرحهای خطبه:
) و دفعه دیگر در
خطبه ۹۱ نیز آمده است.
چهار مورد از واژه سدف در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سدف»، ج۱، ص۵۲۳.