گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسية ، عقائدية ، اخلاقية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه هاى آن حضرت است
در فلسفه بعثت، حوادث آینده و پند و اندرز
۱. الغاية من بعثة النّبىّ (صلىاللهعليهوآلهوسلم)
«فَبَعَثَ اللّهُ مُحَمَّداً (صَلَّیاللّهُعَلَیْهِوَآلِهِ) بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الْأَوْثانِ اِلى عِبادَتِهِ،»۱خداوند محمّد (صلّىاللّهعلیهوآله) را به حق برانگیخت تا بندگانش را از حلقه پرستش بتها درآورده به مدار عبادت خود وارد کند،
«وَ مِنْ طاعَةِ الشَّیْطانِ اِلى طاعَتِهِ،»۲و از طاعت شیطان نجات داده به گردونه طاعت خود بیاورد،
«بِقُرْآن قَدْ بَیَّنَهُ وَ اَحْکَمَهُ»۳به وسیله قرآنى که معنایش را روشن و بنیانش را استوار کرد
«لِیَعْلَمَ الْعِبادُ رَبَّهُمْ اِذْ جَهِلُوهُ،»۴تا بندگانْ خداى خود را بعد از جهل به او بشناسند،
«وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ اِذْ جَحَدُوهُ»۵و پس از انکار (زبانى) او به وجودش اقرار نمایند
«وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ اِذْ اَنْکَرُوهُ.»۶و پس از انکار (قلبى) او وجودش را ثابت بدانند.
«فَتَجَلّی لَهُمْ سُبْحانَهُ فى کِتابِهِ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَکُونُوا رَاَوْهُ بِما اَراهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ،»۷خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد،
«وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ»۸و آنان را از سطوتش بیم داد
«وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ»۹و چگونگى هلاکت اقوام را به کیفرها
«وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِماتِ.»۱۰و درو شدنشان را به عذابها ارائه فرمود.
۲. الإخبار عن المستقبل
«وَ اِنَّهُ سَیَأْتی عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدی زَمانٌ لَيْسَ فيه شَیْءٌ اَخْفی مِنَ الْحَقِّ،»۱۱پس از من به زودى بر شما روزگارى رسد که در آن چیزى پنهان تر از حق،
«وَ لَا اَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ،»۱۲پس از من به زودى بر شما روزگارى رسد که در آن چیزى پنهان تر از حق، و آشکارتر از باطل،
«وَ لَا اَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ»۱۳و فراوان تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد!
«وَ لَيْسَ عِنْدَ اَهْلِ ذلِكَ الزَّمانِ سِلْعَةٌ اَبْوَرَ مِنَ الْکِتابِ اِذا تُلِیَ حَقَّ تِلاوَتِهِ،»۱۴پیش مردم آن زمان اگر قرآن را به درستى تلاوت کنند متاعى کسادتر از آن یافت نشود،
«وَ لَا اَنْفَقَ مِنْهُ اِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ»۱۵و اگر در معانى آن تحریف ایجاد کنند کالایى رواج تر از آن نباشد
«وَ لَا فِى الْبِلَادِ شَیْءٌ اَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ»۱۶و در شهرها چیزى بدتر از معروف،
«وَ لَا اَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَر»۱۷و بهتر از منکر پیدا نشود.
«فَقَدْ نَبَذَ الْکِتابَ حَمَلَتُهُ»۱۸قرآن را حاملانش کنارى اندازند
«وَ تَناساهُ حَفَظَتُهُ.»۱۹و حافظانش آن را از یاد ببرند.
«فَالْکِتابُ یَوْمَئِذ وَ اَهْلُهُ طَریدانِ مَنْفِیّانِ»۲۰در آن روز قرآن و تابعان حقیقى اش مطرود و در تبعیدند
«وَ صاحِبانِ مُصْطَحِبَانِ فى طَریق واحِدٍ»۲۱و چون دو یار همراه در یک راهند
«لَا یُؤْویهِما مُؤْو.»۲۲که پناه دهنده اى آن دو را پناه ندهد.
«فَالْکِتابُ وَ اَهْلُهُ فى ذلِكَ الزَّمانِ فِى النّاسِ وَ لَيْسا فيهِمْ،»۲۳بنابراین کتاب و اهلش در آن زمان میان مردمند اما بین آنها نیستند،
«وَ مَعَهُمْ وَ لَيْسا مَعَهُمْ»۲۴و با مردمند ولى با آنان نمى باشند
«لِأَنَّ الضَّلالَةَ لَا تُوافِقُ الْهُدی وَ اِنِ اجْتَمَعا.»۲۵چرا که گمراهى با هدایت توافقى ندارند گرچه یک جا جمع شوند.
«فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ»۲۶آن مردم در تفرقه متّحد
«وَ افْتَرَقُوا عَنِ الْجَماعَةِ، »۲۷و از جماعت رویگردانند،
«كَاَنَّهُمْ اَئِمَّةُ الْکِتابِ وَ لَيْسَ الْکِتَابُ اِمامَهُمْ»۲۸گویى آنان پیشواى قرآنند نه قرآن پیشواى آنان
«فَلَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ اِلَّا اسْمُهُ»۲۹از این رو از قرآن نزد آنان جز اسمى نماند
«وَ لَا یَعْرِفُونَ اِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ.»۳۰و از کتاب خدا جز خطّ و نوشته اى نشناسند.
«وَ مِنْ قَبْلُ ما مَثَّلُوا بِالصّالِحینَ كُلَّ مُثْلَة»۳۱پیش از این نیکوکاران را به هر عقوبتى دچار کردند
«وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللّهِ فِرْیَةً»۳۲و صدق آنان را بر خدا بهتان نامیدند
«وَ جَعَلُوا فِى الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّیِّئَةِ.»۳۳و کار نیکشان را کیفربد دادنـد.
«وَ اِنَّما هَلَکَ مَنْ کانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمالِهِمْ، وَ تَغَیُّبِ آجالِهِمْ،»۳۴کسانى که پیش از شما بودند به طول آرزوهایشان و نهان بودن زمان مرگشان به معرض هلاکت درآمدند،
«حَتّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوعُودُ الَّذى تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ»۳۵تا مرگشان رسید، مرگى که با فرا رسیدن آن عذرخواهى پذیرفته نمى گردد
«وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ،»۳۶و فرصت توبه از دست مى رود،
«وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقارِعَةُ وَ النِّقْمَةُ.»۷۵و به سبب آن سختى جان کندن و عذاب بر آدمى فرود مى آید.
۳. نصائح حكيمة
«اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللّهَ وُفِّقَ»۳۸اى مردم، بدون شک آن که خیر خود را از خدا خواهد موفق گشته
«وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِیلاً هُدِیَ لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ،»۳۹و هر که گفتار حق را دلیل خود قرار دهد به استوارترین راه هدایت شده،
«فَاِنَّ جارَ اللّهِ آمِنٌ»۴۰زیرا که قطعاً پناهنده خدا در امان،
«وَ عَدُوَّهُ خائِفٌ. »۴۱و دشمن خدا هراسان است.
«وَ اِنَّهُ لَا یَنْبَغی لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللّهِ اَنْ یَتَعَظَّمَ»۴۲و آن که عظمت حق را شناخت شایسته نیست خود را بزرگ شمارد،
«فَاِنَّ رِفْعَةَ الَّذينَ یَعْلَمُونَ ما عَظَمَتُهُ اَنْ یَتَواضَعُوا لَهُ،»۴۳زیرا بزرگى آنان که به عظمت حق معرفت دارند این است که در برابر او فروتنى کنند،
«وَ سَلامَةَ الَّذينَ یَعْلَمُونَ ما قُدْرَتُهُ اَنْ یَسْتَسْلِمُوا لَهُ. »۴۴و سلامت آنان که از قدرت حق آگاهند این است که تسلیم او باشند.
«فَلا تَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفارَ الصَّحیحِ مِنَ الْأَجْرَبِ، وَ الْباری مِنْ ذِى السَّقَمِ،»۴۵پس از حق نگریزید آن گونه که سالم از کچل، و تندرست از بیمار مى گریزد،
«وَ اعْلَمُوا اَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى تَرَکَهُ،»۴۶و بدانید راه حق را نشناسید مگر کسانى را که آن را ترک کردند بشناسید،
«وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمیثاقِ الْکِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَقَضَهُ،»۴۷و پیمان قرآن را محکم نگیرید مگر به آنان که عهد کتاب را شکستند شناخت پیدا کنید،
«وَ لَنْ تَمَسَّکُوا بِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ.»۴۸و متمسّک به آن نشوید مگر به وضع آنان که آن را به جانبى انداختند معرفت پیدا نمایید.
۴. خصوصيات اهل البيت(عليهمالسلام)
«فَالْتَمِسُوا ذلِكَ مِنْ عِنْدِ اَهْلِهِ»۴۹همه این واقعیات را از اهلش (که اهل بیت پیامبرند) بخواهید،
«فَاِنَّهُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ،»۵۰زیرا آنان حیات علم و مرگ جهلند،
«هُمُ الَّذينَ یُخْبِرُکُمْ حُکْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ»۵۱آنان که سخنان حکیمانه شان شما را از دانششان،
«وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ،»۵۲و سکوتشان از گفتارشان،
«وَ ظاهِرُهُمْ عَنْ باطِنِهِمْ»۵۳و ظاهرشان از باطنشان خبر مى دهد
«لَا یُخالِفُونَ الدِّینَ وَ لَا یَخْتَلِفُونَ فيهِ،»۵۴نه در مخالفت با دین اند و نه در دین اختلاف مى کنند،
«فَهُوَ بَیْنَهُمْ شاهِدٌ صَادِقٌ»۵۵دین در میان اهل بیت گواهى است راستگو
«وَ صامِتٌ ناطِقٌ.»۵۶و ساکتى اسـت گویا.