رُشْد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رُشْد (به ضم راء و سکون شین) و
رَشَد (به فتح راء و شین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
هدایت،
نجات،
صلاح و
کمال است.
امام علی (علیهالسّلام) در مقام
موعظه و درباره
عقل و هدایت از این ماده استفاده کرده است.
از این ماده موارد زیادی در
نهج البلاغه آمده است.
رُشْد و
رَشَد به معنای هدایت، نجات، صلاح و کمال است.
در
مفردات و
قاموس و
اقرب آمده که هر دو وزن به یک معنی است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
شخصی از آن حضرت موعظه خواست در جوابش فرمود:
«لا تَكُنْ مِمَّنْ... يُرْشِدُ غَيْرَهُ يُغْوی نَفْسَهُ فَهُوَ يُطَاعُ وَ يَعْصی وَ يَسْتَوْفی وَ لا يُوففی» «مباش از کسانی که دیگری را هدایت میکند و خود را به ضلالت میاندازد، از او
اطاعت میشود و او به
خدا گناه میکند، از دیگران
وفا میخواهد و خود وفا نمیکند.»
در جای دیگر فرموده:
«كَفاكَ مِنْ عَقْلِكَ ما أَوْضَحَ لَكَ سَبيلَ غَيِّكَ مِنْ رُشْدِكَ.» (آن مقدار از عقلت تو را كفايت مىكند، كه راههاى
گمراهی را از راه
سعادت برايت واضح سازد.)
«رشاد»
مصدر است به معنی رشد:
«رَحِمَ اللهُ عَبْداً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى وَ دُعِیَ إِلَى رَشاد فَدَنا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هاد فَنَجا» (خدا
رحمت كند آن كس كه چون سخن حكيمانهاى را بشنود خوب فرا گيرد، و چون به هدايت
ارشاد گردد نزديك شود و بپذيرد، دست به دامن
هادی و
رهبری زند و نجات يابد.)
«مرشد»
اسم مکان است جمع آن مراشد آید چنانکه فرماید:
«اللَّهُمَّ إِنْ فَهِهْتُ عَنْ مسْأَلَتی، أَوْ عَمِيتُ عَنْ طِلْبَتی، فَدُلَّنی عَلَى مَصَالِحی، وَ خُذْ بِقَلْبی إِلَى مَراشِدی» «خدایا اگر از بیان سئوالم
عاجز شدم و یا از مطلوبم نابینا گشتم (و آن را ندانستم) تو مرا به مصلحتهایم دلالت فرما و دلم را به سوی محلهای هدایت و کمال راهنمائی کن.»
«
فهه» ناتوان شدن از بیان و «
طلبه» - به کسر اول- به معنی مطلوب است.
از این ماده موارد زیادی در «نهج» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رشد»، ج۱، ص۴۴۹.