• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۲۲۲ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



اخلاقی


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از خطبه های‌ آن حضرت است

قالَهُ عِنْدَ تِلاوَتِهِ (يا اَيُّهَا الاِْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ)(۱)
به هنگام تلاوت: (یا اَیُّهَا الاِْنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَریمِ)

۱. التحذير من الغرور

«أَدْحَضُ مَسْؤُول حُجَّةً،»۱
دلیل مغرورشده به کرم حق درحین بازخواستْ باطلترین دلایل،



«وَ أَقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً،»۲
و عذر آن فریب خورده بی‌ پایه ترین عذرهاست،



«لَقَدْ أَبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ۳
او در این زمینه بر جهالت خود اصرار ورزیده.



«يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَکَ عَلَى ذَنْبِکَ،»۴
ای‌ انسان، چه چیز تو را بر انجام گناه جرأت داد؟



«وَ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ،»۵
و چه چیز تو را به پروردگارت مغرور کرد؟



«وَ مَا أَنَّسَکَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ؟»۶
و چه چیز تو را به هلاکت خود واداشت؟



«أَمَا مِنْ دَائِکَ بُلُولٌ، أَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمَتِکَ یَقَظَةٌ،»۷
آیا دردت را درمان، و خوابت را بیداری‌ نیست؟



«أَمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَیْرِکَ؟»۸
چرا به همان صورتی‌ که به دیگری‌ رحم می‌ کنی‌ به خود رحم نمی‌ نمایی‌؟



«فَلَرُبَّمَا تَرَی الضَّاحِیَ مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ،»۹
چه بسا کسی‌ را در حرارت آفتاب می‌ بینی‌ پس بر او سایه می‌ اندازی‌،



«أَوْ تَرَی الْمُبْتَلَی بَأَلَم یُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْکِی رَحْمَةً لَهُ!»۱۰
یا شخصی‌ را دچار دردی‌ می‌ نگری‌ که بدنش را می‌ سوزاند و تو از روی‌ رحمت بر او گریه می‌ کنی‌،



«فَمَا صَبَّرَکَ عَلَى دَائِکَ،»۱۱
پس چه چیز تو را بر این دردت صبر داده،



«وَ جَلَّدَکَ عَلَى مُصَابِکَ (مصائبک)،»۱۲
و بر بلاهایت توانمند نموده،



«وَ عَزَّاکَ عَنِ الْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِکَ وَ هِيَ أَعَزُّ الاَْنْفُسِ عَلَيْكَ!»۱۳
و چه شادی‌ و سروری‌ تو را از گریه بر جان خود که نزد تو عزیزترین جانهاست بازداشته و دل تسلاّیت داده؟!



«وَ كَيْفَ لاَ يُوقِظُكَ خَوْفُ بَیَاتِ نِقْمَة،»۱۴
چگونه بیم شبیخون خشم حق تو را از خواب غفلت بیدار نمی‌ کند



«وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ۱۵
در صورتی‌ که به علّت گناهانت در راه های‌ قهر و سلطه او افتاده ای‌؟!

۲. الحياة المئالية

«فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِي قَلْبِکَ بِعَزِیمَة،»۱۶
درد سستی‌ دل را به قوّت اراده معالجه کن،



«وَ مِنْ کَرَی الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِکَ بِیَقَظَة،»۱۷
و به هوشیاری‌ خواب غفلت را درمان نما.



«وَ کُنْ لِلّهِ مُطِیعاً،»۱۸
خدا را بنده باش،



«وَ بِذِکْرِهِ آنِساً۱۹
و به یاد او انس بگیر،



«وَ تَمَثَّلْ فِي حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَيْكَ،»۲۰
و در حال روی‌ گرداندن از خدا روی‌ آوردن او را به سوی‌ خود مجسم کن



«یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِهِ،»۲۱
که تو را به عفوش دعوت می‌ کند،



«وَ یَتَغَمَّدُکَ بِفَضْلِهِ،»۲۲
و به فضلش می‌ پوشاند،



«وَ أَنْتَ مُتَوَلٍّ عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ.»۲۳
و تو از او روی‌ می‌ گردانی‌ و به غیر او روی‌ می‌ آوری‌!



«فَتَعَالَی مِنْ قَوِیٍّ مَا أَکْرَمَهُ (احکمه)!»۲۴
بلندمرتبه است خدایی‌ که با این قدرتش چه کریم است!



«وَ تَوَاضَعْتَ مِنْ ضَعِیف مَا أَجْرَأَکَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ۲۵
و تو با این ناتوانی‌ و پستی‌ چه جرأتی‌ بر معصیت او داری‌!



«وَ أَنْتَ فِي کَنَفِ سِتْرِهِ مُقِیمٌ،»۲۶
در حالی‌ که در پناه پوشش او مقیمی‌،



«وَ فِي سَعَةِ فَضْلِهِ مُتَقَلِّبٌ۲۷
و در فراخنای‌ احسانش می‌ گردی‌،



«فَلَمْ یَمْنَعْکَ فَضْلَهُ،»۲۸
فضلش را از تمنع (مفردات‌نهج‌البلاغه)و باز نداشته،



«وَ لَمْ یَهْتِکْ عَنْكَ سِتْرُهُ،»۲۹
و پرده حرمتت را ندریده است،



«بَلْ لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرِفَ عَیْن»۳۰
بلکه چشم به هم زدنی‌ از لطفش محروم نیستی‌،



«فِي نِعْمَة یُحْدِثُهَا لَكَ،»۳۱
در نعمتی‌ که برای‌ تو ایجاد می‌ کند،



«أَوْ سَیِّئَة یَسْتُرُهَا عَلَيْكَ،»۳۲
و گناهی‌ که بر تو می‌ پوشاند،



«أَوْ بَلِیَّة یَصْرِفُهَا عَنْكَ.»۳۳
و بلایی‌ که از تو دور می‌ نماید.



«فَمَا ظَنُّکَ بِهِ لَوْ أَطَعْتَهُ۳۴
پس به او چه گمان می‌ بری‌ اگر او را بندگی‌ کنی‌؟!



«وَ ایْمُ اللهِ لَوْ أَنَّ هذِهِ الصِّفَةَ کَانَتْ فِي مُتَّفِقَیْنِ فِي الْقُوَّةِ، مُتَوَازِیَیْنِ فِي الْقُدْرَةِ،»۳۵
به خدا قسم اگر این برنامه بین دو نفر بود که در قوّت و قدرت برابر بودند،



«لَکُنْتَ أَوَّلَ حَاکِم عَلَى نَفْسِکَ بِذَمِیمِ الاَْخْلاَقِ، وَ مَسَاوِئِ الاَْعْمَالِ۳۶
تو اولین کسی‌ بودی‌ که بر زشتی‌ اخلاق و بدی‌ اعمالت به زیان خود حکم می‌ کردی‌.

۳. الدنيا الغَرور

«وَ حَقّاً أَقُولُ۳۷
به حق می‌ گویم:



«مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ،»۳۸
دنیا تو را فریب نداده



«وَ لكِنْ بِهَا اغْتَرَرْتَ،»۳۹
بلکه تو فریفته آن شده ای‌،



«وَ لَقَدْ کَاشَفَتْکَ الْعِظَاتِ،»۴۰
دنیا پندها را برایت آشکار نمود،



«وَ آذَنَتْکَ عَلَى سَوَاء۴۱
و بر عدل و انصاف دعوتت کرد،



«وَ لَهِيَ بِمَا تَعِدُکَ مِنْ نُزُولِ الْبَلاَءِ بِجِسْمِکَ،»۴۲
دنیا با وعده ای‌ که از رسیدن بلا و درد بر جسمت،



«وَ النَّقْصِ (النقص) فِي قُوَّتِکَ،»۴۳
و کم شدن نیرویت به تو می‌ دهد



«أَصْدَقُ وَ أَوْفَی مِنْ أَنْ تَکْذِبَکَ، أَوْ تَغُرَّکَ۴۴
راستگوتر و وفادارتر از این است که به تو دروغ بگوید یا تو را بفریبد.



«وَ لَرُبَّ نَاصِح لَهَا عِنْدَکَ مُتَّهَمٌ»۴۵
چه بسا پنددهنده ای‌ از امور دنیا که پیش تو متّهم است،



«وَ صَادِق مِنْ خَبَرِهَا مُکَذَّبٌ۴۶
و چه بسا راستگویی‌ از اخبار آن که نزد تو دروغگو به شمار آید!



«وَ لَئِنْ تَعَرَّفْتَهَا فِي الدِّیَارِ الْخَاوِیَةِ وَ الرُّبُوعِ الْخَالِیَةِ،»۴۷
اگر دنیا را از روی‌ مناطق خراب شده، و خانه های‌ خالی‌ مانده بشناسی‌



«لَتَجِدَنَّهَا مِنْ حُسْنِ تَذْکِیرِکَ، وَ بَلاَغِ مَوْعِظَتِکَ بِمَحَلَّةِ الشَّفِیقِ عَلَيْكَ، وَ الشَّحِیحِ بِكَ.»۴۸
آن را با پند نیکویی‌ که به تو می‌ دهد و موعظه رسایی‌ که به گوش تو می‌ رساند همچون دوست مهربانی‌ خواهی‌ یافت که در رسیدن زیان و ضرر به شخص تو به شدّت خودداری‌ می‌ کند.



«وَ لَنِعْمَ دَارُ مَنْ لَمْ یَرْضَ بِهَا دَاراً،»۴۹
دنیا سرای‌ خوبی‌ است برای‌ آن که آن را خانه خود نداند،



«وَ مَحَلُّ مَنْ لَمْ یُوَطِّنْهَامَحَلاًّ۵۰
و محل نیکویی‌ است برای‌ کسی‌ که آن را به عنوان وطن انتخاب ننماید.



«وَ إِنَّ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْیَا غَداً هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْیَوْمَ۵۱
نیک بختان دنیا در قیـامت آنانی‌ هستند که امـروز از دنیا فرارینـد.

۴. الانسان و القيامة

«إِذَا رَجَفَتِ الرَّاجِفَةُ،»۵۲
به وقتی‌ که زمین بلرزد،



«وَ حَقَّتْ بِجَلاَئِلِهَاالْقِیَامَةُ،»۵۳
و رستاخیز با سختی‌ ها و شدائدش محقق شود،



«وَ لَحِقَ بِكُلِّ مَنْسَک أَهْلُهُ وَ بِكُلِّ مَعْبُود عَبَدْتُهُ، وَ بِكُلِّ مُطَاع أَهْلُ طَاعَتِهِ،»۵۴
و به هر یینی‌ اهلش، و به هر معبودی‌ بندگانش، و به هر امامی‌ پیروانش ملحق شوند،



«فَلَمْ یُجْزَ فِي عَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ يَوْمَئِذ خَرْقُ بَصَر فِي الْهَوَاءِ، وَ لاَ هَمْسُ قَدَم فِي الاَْرْضِ إِلاَّ بِحَقِّهِ،»۵۵
در آن روز هیچ نگاه خلافی‌، و قدم نابجایی‌ کیفر داده نشود مگر به عدل و درستی‌.



«فَكَمْ حُجَّة یَوْمَ ذَاكَ دَاحِضَةٌ،»۵۶
چه دلیل ها که در آن روز باطل شود،



«وَ عَلاَئِقِ عُذْر مُنْقَطِعَةٌ۵۷
و چه عذرها که شخص به آن دلگرم بود مردود گردد!



«فَتَحَرَّ مِنْ أَمْرِکَ مَا یَقُومُ بِهِ عُذْرُکَ،»۵۸
پس به برنامه ای‌ روی‌ آور که عذرت به آن پذیرفته شود،



«وَ تَثْبُتُ بِهِ حُجَّتُکَ،»۵۹
و برهانت به آن استوار گردد،



«وَ خُذْ مَا یَبْقَی لَكَ مِمَّا لاَ تَبْقَی لَهُ;»۶۰
و از دنیایی‌ که برای‌ آن باقی‌ نمی‌ مانی‌ برای‌ آخرتت انتخاب کن آنچه را برایت ماندنی‌ است



«وَ تَیَسَّرْ لِسَفَرِکَ۶۱
و برای‌ سفرآخرت آماده باش،



«وَ شِمْ بَرْقَ النَّجَاةِ۶۲
به برق نجات دیده بگشا،



«وَ ارْحَلْ مَطَایَا التَّشْمِیرِ۶۳
و بار وتوشه آخرت را برپشت مرکبهای‌ همّت محکم ببند.



(۱) انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    




جعبه ابزار