• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



سياسية ، عقائدية


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از خطبه های‌ آن حضرت است

يُومِىءُ فيها اِلَى الْمَلاحِمِ
که در آن اشاره به فتنه ها دارد

۱. المستقبل و ظهور المهدى (عليه‌السلام)

«وَ أَخَذُوا یَمِیناً وَ شِمَالا»۱
راه راست و چپ را گرفتند



«ظَعْناً (طعناً) فِي مَسَالِکِ الْغَیِّ،»۲
برای‌ رفتن در جادّه های‌ گمراهی‌،



«وَ تَرْکاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ۳
و ترک مسیرهای‌ هدایت.



«فَلاَ تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ کَائِنٌ مُرْصَدٌ،»۴
در آنچه واقع خواهد شد و انتظار پدید آمدنش می‌ رود شتاب نکنید،



«وَ لاَ تَسْتَبْطِئُوا مَا یَجِیءُ بِهِ الْغَدُ۵
و آنچه را که فردا پیش می‌ آورد دیر ندانید.



«فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِل بِمَا إِنْ أَدْرَکَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ یُدْرِکْهُ۶
چه بسا شتاب کننده به چیزی‌ که چون آن را بیابد دوست دارد که کاش آن را نمی‌ یافت،



«وَمَا أَقْرَبَ الْیَوْمَ مِنْ تَبَاشِیرِ غَد۷
و امروز به فرارسیدن فردا چه نزدیک است!



«يَا قَوْمِ،»۸
ای‌ جامعه،



«هذَا إِبَّانُ (إيّان) وُرُودِ كُلِّ مَوْعُود،»۹
این وقتْ زمان آمدن هر موعودی‌ است،



«وَ دُنُوِّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لاَ تَعْرِفُونَ۱۰
و نزدیک پدید آمدن آنچه نمی‌ دانید.

۲. الغيبة الكبرى و حكومة المهدى (عليه‌السلام)

«أَلاَ وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِيهَا بِسِرَاج مُنِیر،»۱۱
بدانید از ما آن کسی‌ که فتنه های‌ آینده را درک کند با چراغی‌ روشن در آن حرکت کند،



«وَ یَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِینَ،»۱۲
و به روش نیکان قدم بردارد،



«لِیَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً،»۱۳
تا در آن فتنه ها بندی‌ را بگشاید،



«وَ یُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً،»۱۴
و اسیری‌ را آزاد کند،



«وَ یَصْدَعَ شَعْباً،»۱۵
و جمع گمراهان را پراکنده،



«وَ یَشْعَبَ صَدْعاً۱۶
و پراکندگی‌ حق را جمع کند.



«فِي سُتْرَة عَنِ النَّاسِ،»۱۷
او به دور از دیده مردم است،



«لاَ یُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ۱۸
جویندگان نشانش را نبینند هرچند پیاپی‌ نظر کنند.



«ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ۱۹
آن گاه در آن فتنه ها بصیرت قومی‌ چون تیز شدن شمشیر به دست آهنگر تیز گردد،



«تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ،»۲۰
دیده هایشان به نور قرآن جلا گیرد،



«وَ یُرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِي مَسَامِعِهِمْ،»۲۱
و حقیقت آیات در گوشهاشان طنین افکند،



«وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَالصَّبُوحِ۲۲
و شبانگاه از جام حکمت نوشند پس از آنکه در صبحگاهان آشامیده باشند.

۳. المسلمون بعد رسول اللّه (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم)

مِنْـها
از این خطبه است

«وَ طَالَ الاَْمَدُ بِهِمْ»۲۳
ایّام مهلت تبهکاران طولانی‌ گشت



«لِیَسْتَکْمِلُوا الْخِزْیَ،»۲۴
تا سبب ذلّت را کامل نمایند،



«وَ یَسْتَوْجِبُوا الْغِیَرَ۲۵
و مستوجب حوادث ناگوار گردند،



«حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الاَْجَلُ،»۲۶
تا آنکه مدّتشان کهنه شد و زمانشان به سر آمد،



«وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ،»۲۷
و گروهی‌ برای‌ به دست آوردن راحتی‌ به فتنه ها وصل شدند،



«وَ أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ،»۲۸
و مهیّای‌ جنگ افرزوی‌ گشتند،



«لَمْ یَمُنُّوا عَلَى اللهِ بِالصَّبْرِ،»۲۹
و مسلمانان حقیقی‌ پایداری‌ خود را در حوادث بر خداوند منّت ننهادند،



«وَ لَمْ یَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ۳۰
و جانبازی‌ در راه حق را بزرگ نشمردند،



«حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلاَءِ،»۳۱
تا چون قضای‌ الهی‌ به پایان دادن زمان امتحان و گرفتاری‌ موافق شد،



«حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْیَافِهِمْ،»۳۲
از روی‌ بصیرت دست به اسلحه بردند،



«وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ۳۳
و به دستور راهبرشان تن به فرمان خدا دادند.



«حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللهُ رَسُولَهُ (صَلَّی‌اللّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ)،»۳۴
تا چون خداوند پیامبرش (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) را از دنیا برد



«رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَْعْقَابِ،»۳۵
گروهی‌ به جاهلیت بازگشتند،



«وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ،»۳۶
راههای‌ باطل آنان را هلاک کرد،



«وَ اتَّکَلُوا عَلَى الْوَلاَئِجِ،»۳۷
بر آراء نادرست تکیه کردند،



«وَ وَصَلُوا غَیْرَ الرَّحِمِ،»۳۸
و به بیگانگان پیوستند،



«وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ،»۳۹
و از وسیله ای‌ که مأمور به مودّت آن بودند جدا شدند،



«وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ،»۴۰
ساختمان (دین و حکومت) را از بنیادش انتقال دادند،



«فَبَنَوْهُ فِي غَیْرِ مَوْضِعِهِ۴۱
و آن را در غیر جای‌ خودش بنا کردند.



«مَعَادِنُ كُلِّ خَطِیئَة،»۴۲
آنان معادن هر خطایی‌ هستند،



«وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِب فِي غَمْرَة۴۳
و درهای‌ گام نهادگان در وادی‌ گمراهیند.



«قَدْ مَارُوا فِي الْحَیْرَةِ،»۴۴
غوطه ور در دریای‌ حیرت،



«وَ ذَهَلُوا فِي السَّکْرَةِ،»۴۵
و افتاده در مستی‌ و جهالت اند،



«عَلَى سُنَّة مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ۴۶
به روش فرعونیان:



«مِنْ مُنْقَطِع إِلَى الدُّنْیَا رَاکِن،»۴۷
که گروهی‌ از آخرت دل بریده و به دنیا دلبسته اند،



«أَوْ مُفَارِق لِلدِّینِ مُبَایِن۴۸
و عدّه ای‌ پیوند خود را با دین بریده و از آن جدا گشته اند.




جعبه ابزار