• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هجر - به فتح هاء (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





هَجْر (به فتح هاء) و هِجران از واژگان نهج البلاغه به معنای جدا شدن انسان از انسانی است خواه با بدن یا با زبان یا با قلب باشد. هُجْر (به ضم هاء) به معنی هذیان می‌باشد. امام علی (علیه‌السّلام) درباره فریب در دین، ضلالت اصحاب رسول خدا، بیان ویژگی مردگان و... از این واژه استفاده کرده است.



هَجْر و هِجران به معنای جدا شدن انسان از انسانی خواه با بدن باشد یا با زبان یا با قلب: «هجر الشی‌ء: ترکه و اعرض عنه» آمده است.


کاربردهای مختلف هَجْر و هُجْر در نهج البلاغه:

۲.۱ - مذمت پرگویی

به اشعث بن قیس كه رشوه‌اى براى حضرت آورده بود فرمود: «أَعَنْ دِينِ اللهِ أَتَيْتَنِي لِتَخْدَعَنِي؟ أَمُخْتَبِطٌ (أَنْتَ ) أَمْ ذُوجِنَّة أَمْ تَهْجُرُ» «آيا آمده‌اى مرا از دين خدا به فريبى آيا اختلال مغز دارى يا دیوانه هستى و يا هذيان (و حرف بی‌معنى) مى‌گوئى» (شرح‌های خطبه: )
به حضرت مجتبی (علیه‌السّلام) مى‌نويسد: «ربّ ساع فيما يضرّه من اكثر اهجر و من تفكر ابصر» «اى بسا كسی كه تلاش مى‌كند براى ضرر خود هركس زياد سخن گويد كارش به هذيان مى‌كشد، هر كس فكر كند بينا مى‌شود.» (شرح‌های نامه: )

۲.۲ - شب زنده داری

در نامه ۴۵ صفحه ۴۲۰ فرموده: «طُوبَى لِنَفْس... وَهَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَا» (خوشا به حال آن كس... خواب را در شب كنار گذارده) (شرح‌های نامه: ) غمض (مثل‌ صرد) به معنى خواب است يعنى از خواب كنار شود.

۲.۳ - ضلالت صحابه

درباره ضلالت اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) بعد از رحلت آن حضرت فرمود: «حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللهُ رَسُولَهُ (صلى الله عليه وآله)، رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَْعْقَابَ... وَهَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ...» «چون خدا رسولش را به طرف خود برد قومی به عقب برگشتند... و از سبب و وسیله هدایت (اهل بیت (علیهم‌السّلام)) که به مودّت آن مامور بودند هجرت کردند و کنار رفتند.» (شرح‌های خطبه: )
معاویه به آن حضرت نوشت من با مهاجرین و انصار به جنگ تو خواهم آمد، امام (صلوات‌الله‌علیه) در جواب نوشت: «وَقَدِ انْقَطَعَتِ الْهِجْرَةُ يَوْمَ أُسِرَ أَخُوكَ» (هجرت از آن روزى كه برادرت (یزید بن ابوسفیان روز فتح مکّه) اسير شد، پايان يافت.) (شرح‌های نامه: ) برادر معاویه به نام یزید بن ابی‌سفیان که در روز فتح مکّه اسیر گردید یعنی روز فتح مکه برادرت به جنگ با اسلام برخاست و اسیر شد، تو و پدرت به اجبار مسلمان شدید، دیگر مهاجر بودن قطع گردید، مشروح این مطلب در «اسر» دیده شود، محمد عبده اشتباه کرده و گفته: «برادر معاویه عمرو بن ابی‌سفیان روز «بدر» اسیر گردید».

۲.۴ - شناخت حجت خدا

در یک جا فرموده: «وَالْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الاَْوَّلِ، مَا كَانَ لله تعالى فِي أَهْلِ الاَْرْضِ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ الاُْمَّةِ وَمُعْلِنِهَا، لاَ يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَد إلاَّ بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ في الاَْرْضِ، فَمَنْ عَرَفَهَا وَأَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ...» (امّا مهاجرت بر همان حد نخست خود باقى است. (زيرا) خداوند به مردم روى زمين از اين كه ...ايمانشان را پنهان دارند و يا آشكار كنند نيازى ندارد. نام هجرت را بر كسى نمى‌توان گذارد جز آن كس كه حجّت خدا را بر روى زمين بشناسد، بنابراين آن كس كه حجّت خدا را شناخت و به آن اقرار نمود او «مهاجر» است.) (شرح‌های خطبه: ) محمد عبده گوید «امّة» به کسر اول به معنی حالت است ولی در لغت پیدا نشد، امام (صلوات‌الله‌علیه) در اینجا یک مطلب دیگری فرموده و آن اینکه هجرت به طرف حق و امام معصوم برای دانستن حق و پیوستن به امام واجب است چنانکه هجرت به طرف رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) واجب بود و این برای مصلحت مردم است وگرنه خدا به کسی از اهل ارض نیازی ندارد، نه به کسی که ایمان خدا را کتمان می‌دارد و نه به کسی که اظهار می‌کند، بعد فرمود: اسم هجرت و اطلاق مهاجر به کسی صحیح است که حجت خدا را بشناسد و اگر او را شناخت و به امامت او اقرار کرد، او را در واقع به سوی حق هجرت کرده است و اینکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: و این برای مصلحت مردم است وگرنه خدا به کسی از اهل ارض نیازی ندارد، نه به کسی که ایمان خود را کتمان می‌دارد و نه به کسی که اظهار می‌کند، بعد فرمود: اسم هجرت و اطلاق مهاجر به کسی صحیح است که حجت خدا را بشناسد و اگر او را شناخت و به امامت او اقرار کرد، او در واقع به سوی حق هجرت کرده است و اینکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «لا هجرة بعد الفتح» منظور هجرت از مکه به مدینه است قبل از فتح مکّه، درباره مهاجرین و انصار رجوع شود به «نصر- انصار».

۲.۵ - توصیف مردگان

درباره مردگان فرموده: «فَكُلُّهُمْ وَحِيدٌ وَهُمْ جَمِيعٌ، وَبِجَانِبِ الْهَجْرِ وَهُمْ أَخِلاَّءُ» ، «همه‌اش تنهایند در حالی که با هم هستند، و از هم کنار هستند در حالی که دوستانند.» (شرح‌های خطبه: )


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۰۸۷.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۳، ص۵۱۷.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۵۵۵، خطبه۲۲۳.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۲۴۵، خطبه۲۱۹.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۴۳، خطبه۲۲۴.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۵۵.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۶۰.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۸، ص۴۱۹.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۹۶.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۴۹.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۶۴۹، نامه۳۱.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۵۸، نامه۳۱.    
۱۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۰۲، نامه۳۱.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۲۷، نامه۳۱.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۴.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۴.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۹، ص۶۳۴.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۰.    
۲۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۹۹.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۶۸۵، نامه۴۵.    
۲۲. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۸۴، نامه۴۵.    
۲۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۲۰، نامه۴۵.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۷، نامه۴۵.    
۲۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۹.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹۵.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۰، ص۲۳۸.    
۲۸. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۲۵.    
۲۹. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۹۵.    
۳۰. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۳۲۱، خطبه۱۵۰.    
۳۱. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۴۸-۴۹، خطبه۱۴۶.    
۳۲. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۰۹، خطبه۱۵۰.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۱۷، خطبه۱۵۰.    
۳۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۹۶.    
۳۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۴۰۰.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۵، ص۷۳۵.    
۳۷. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۴۲.    
۳۸. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۳۳.    
۳۹. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۷۴۷، نامه۶۴.    
۴۰. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۱۳۵، نامه۶۴.    
۴۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۵۴، نامه۶۴.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۱۱، نامه۴۵.    
۴۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۴۷.    
۴۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۴۶. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۷۲.    
۴۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۵۶.    
۴۸. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۳۶، خطبه۱۸۹.    
۴۹. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۵۲، خطبه۱۸۴.    
۵۰. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۷۹، خطبه۱۸۹.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۳۵، خطبه۱۸۹.    
۵۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۳۶.    
۵۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۳۹-۳۴۲.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۲۸۴.    
۵۵. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶۱.    
۵۶. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۰۳-۱۰۴.    
۵۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۵۳۹، خطبه۲۲۰.    
۵۸. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۲۳۳، خطبه۲۱۶.    
۵۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۳۹، خطبه۲۲۱.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۳۱، خطبه۲۲۱.    
۶۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۹.    
۶۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۱۶.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۸، ص۳۲۳.    
۶۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۲۵.    
۶۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۵۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «هجر»، ج۲، ص۱۰۸۷.    






جعبه ابزار