• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قَضاء (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَضاء (به فتح قاف) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای در اصل فیصله دادن به کار است، قولی باشد یا فعلی، از خدا باشد یا از بشر. طبرسی می‌گوید: قضاء و حکم نظیر هم هستند اصل آن فیصله دادن و محکم کردن شی‌ء است. قاموس به معنای حکم، حتم، بیان و صنع گفته است.
حضرت علی (علیه‌السلام) درباره حقّ تعالی، قضا و قدر و ... از این واژه استفاده نموده است.



قَضاء در اصل فیصله دادن به کار است، قولی باشد یا فعلی، از خدا باشد یا از بشر.
طبرسی آورده است: قضاء و حکم نظیر هم هستند اصل آن فیصله دادن و محکم کردن شی‌ء است.
قاموس به معنای حکم، حتم، بیان و صنع گفته است.


به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - قَضاءٌ - خطبه ۶۴ (درباره خداوند)

امام علی (علیه‌السلام) درباره حقّ تعالی فرموده است:
«وَل اَ وَقَفَ بِهِ عَجْرٌ عَمَّا خَلَقَ، وَ لاَ وَلَجَتْ عَلَيْهِ شُبْهُةٌ فِيَما قَضَى وَ قَدَّرَ، بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ، وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ»؛
«هیچ ناتوانی او را از آنچه خلق کرده باز نداشته است و هیچ اشتباهی در آنچه حکم کرده و مقدّر فرموده، به او وارد نشده است، بلکه کارش قضاء استوار و علم محکمی است».

۲.۲ - لِقَضَاءِ - حکمت ۲۱۸ (درباره رذیله اخلاقی)

حضرت (علیه‌السلام) در حکمت ۲۱۸ فرموده است:
«مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللهِ سَاخِطاً»؛
«چون حریص که نتواند به خواسته خود برسد، قهراً به قضاء و خواست خدا که غیر از خواست او است خمشگین خواهد شد».

۲.۳ - قَضَى - حکمت ۱۵۴ (درباره ادای حق)

امام (علیه‌السلام) در حکمت ۱۵۴ فرموده است:
«مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لاَ يَقْضِي حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ»؛
«هر که ادا کند حق کسی را که حق او را ادا نمی‌کند، حقّا که او را بنده خود کرده است». «قضاء فریضة» یعنی خواندن ان بعد از فوت وقت آن است «انقضاء» تمام شدن. «قاضی» داور، جمع آن قضاة است.

۲.۴ - مُقْتَضَوْنَ خطبه ۱۲۹ (موعظه)

حضرت علی (علیه‌السلام) در مقام موعظه فرموده است:
«عِبَادَ اللهِ، إِنَّكُمْ ـ وَمَا تَأْمُلُونَ مِنْ هذِهِ الدُّنْيَا ـ أَثْوِيَاءُ مُؤَجَّلُونَ، وَ مَدِينُونَ مُقْتَضَوْنَ»؛
«بندگان خدا شما و آنچه در دنیا آرزو دارید، میهمانان وقت‌دارید، و مقروضانی که اداء قرض از آنها خواسته شده است». «مقتضون» جمع مقتضی (به صیغه مفعول) یعنی طلب شده‌گان. «قضا و قدر»،‌ اندازه گیری‌های خداوند در نظام خلقت است که در «قدر- قضاء» آمده است.

۲.۵ - قَضَاءً حکمت ۷۳ (درباره قضا و قدر)

خداوند را دو نوع قضاء است حتمی و غیر حتمی، اولی غیر قابل تخلّف است و باید به وقوع بپیوندد، اما غیر حتمی قابل تخلّف است چنانکه در احکام عملیّه و چنانکه حضرت در جواب آنکه پرسید: آیا رفتن با قضا و قدر الهی بود فرمود:
«وَيْحَكَ! لَعَلَّكَ ظَنَنْتُ قَضَاءً لاَزِماً، وَ قَدَراً حَاتِماً! وَ لَوْ كَانَ ذلِكَ كَذلِكَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ و الْعِقَابُ، وَ سَقَطَ الْوَعْدُ وَالْوَعِيدُ...»؛
«...اگر رفتن با قضا و قدر حتمی بوده باشد، ثواب و عقاب باطل گشته و وعده خوب و بد ساقط می‌شد».
مواردی زیادی از این ماده در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۶۷.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۱، ص۳۴۳.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۸.    
۴. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۳۷۸.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۱۲۴، خطبه ۶۴.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ص۱۰۹، خطبه ۶۳.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۶، خطبه ۶۵.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۲۷، خطبه ۶۵.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۶۲.    
۱۰. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۷۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۸۵.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹.    
۱۳. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۳.    
۱۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۲۶، حکمت ۲۱۸.    
۱۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۰۳، حکمت ۲۲۸.    
۱۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۰۸، حکمت ۲۲۸.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۸۷، حکمت ۲۲۸.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۰۵.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۰۵.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۳، ص۷۳۹.    
۲۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۲۹۷.    
۲۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۵۲.    
۲۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص، حکمت ۱۵۴.    
۲۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۱۹۲، حکمت ۱۶۴.    
۲۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰۰، حکمت ۱۶۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۷.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۶۵.    
۲۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۶۶.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۳، ص۳۳۷.    
۳۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۲۴۴.    
۳۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۳۸۸.    
۳۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۲۹۰، خطبه ۱۲۹.    
۳۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۵، خطبه ۱۲۵.    
۳۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص، خطبه ۱۲۹.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۷۹.    
۳۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۵۸.    
۳۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۵۸.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۵، ص۳۷۸.    
۳۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۳۰.    
۴۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۴۵.    
۴۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۷۸۶، حکمت ۷۳.    
۴۲. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۶۷، حکمت ۷۸.    
۴۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۴۸۱، حکمت ۷۸.    
۴۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۴۹، حکمت ۷۸.    
۴۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۷۱.    
۴۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۷۳.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۲، ص۴۶۴.    
۴۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۱۸.    
۴۹. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۲۲۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قضاء»، ج۲، ص۸۶۷.    






جعبه ابزار