گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
وَ مِنْ کَلام لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ) لِكُمَيْلِ بْنِ زِياد النَّخَعِىِّ:
از سخنان آن حضرت است به کمیـل بن زیـاد نخعـی :
قالَ كُمَيْلُ بْنُ زِياد: اَخَذَ بِيَدى اَميرُالْمُؤْمِنينَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب (عَلَيْهِالسّلامُ) فَاَخْرَجَنى اِلَى الْجَبّانِ، فَلَمّا اَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَداءَ، ثُمَّ قالَ:
کمیل بن زیاد گفت: امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسلام) دستم را گرفت و به صحرا برد، چون به آنجا رسید آهی کشید چون آه اندوهناک، سپس فرمود:
«يَا كُمَيْل بْن زِيَاد،»۱ای کمیل بن زیاد،
«إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ،»۲این دلها ظرفهاست،
«فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا،»۳و بهترین آنها نگاهدارنده ترین آنهاست،
«فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ.»۴پس آنچه را برایت می گویم حفظ کن.
۱. أصناف النّاس
«النَّاسُ ثَلاَثَةٌ:»۵مردم سه گروهند:
«فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ،»۶دانشمند ربّانی،
«وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاة،»۷دانشجوی بر راه نجات،
«وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ،»۸و مگسانی ناتوان
«أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِق،»۹که به دنبال هر صدایی می روند،
«يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيح،»۱۰و با هر بادی حرکت می کنند،
«لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ،»۱۱به نور دانش روشنی نیافته،
«وَ لَمْ يَلْجَؤُوا إِلَى رُكْن وَثِيق.»۱۲و به رکنی محکم پناه نبرده اند.
۲. فضل العلم
«يَا كُمَيْلُ،»۱۳ای کمیل،
«الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ،»۱۴دانش بهتر از ثروت است،
«الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ»۱۵دانش تو را می پاید
«وَ أَنْتَ تَحْرُسُ المَالَ،»۱۶و تو ثروت را می پایی.
«وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ،»۱۷ثروت را خرج کردن کم می کند
«وَ الْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الاِْنْفَاقِ،»۱۸و دانش با خرج شدن افزایش می یابد.
«وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ.»۱۹نیکی کردن با ثروت با از بین رفتن ثروت از بین می رود.
«يَا كُمَيْل بْن زِيَاد،»۲۰ای کمیل بن زیاد،
«مَعْرِفَةُ الَعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ،»۲۱شناخت دانشْ دینی است که انسان به آن جزا داده می شود،
«بِهِ يَكْسِبُ الاِْنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ،»۲۲انسان با کمک معرفت کسب طاعت می کند،
«وَ جَمِيلَ الاُْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ،»۲۳و بعد از مرگش نام نیک به دست می آورد.
«وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ،»۲۴دانش حاکم،
«وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ.»۲۵و ثروت محکوم است.
۳. فضل العلماء
«يَا كُمَيْل بْن زِياد،»۲۶ای کمیل بن زیاد،
«هَلَكَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ،»۲۷ثروت اندوزان در حالی که زنده اند مرده اند،
«وَ الْعَُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ،»۲۸و دانشمندان تا جایی که روزگار باقی است باقی اند،
«أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ،»۲۹شخصشان با از دنیا رفتن گم شده،
«أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ.»۳۰و شخصیّتشان در دلهـا مـوجـود اسـت.
۴. أصناف المتعلّمين
«{{نهج:هَا إِنَّ ها هُنَا لَعِلْماً جَمّاً» (وَ اَشارَ بِيَدِهِ اِلى صَدْرِهِ)}}
۳۱بدان که در اینجا دانش فراوانی است.
(اشاره به سینه اش فرموده.)
«لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً!»۳۲اگر برای آن افراد شایسته ای می یافتم انتقال می دادم!
«بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُون عَلَيْهِ،»۳۳آری شخص
تیزفهمی را برای این علوم می یابم ولی از او بر آن ایمن نیستم،
«مُسْتَعْمِلاً آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا،»۳۴ابزار دین را برای دنیا به کارمی گیرد،
«وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمَ اللهِ عَلَى عِبادِهِ، وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ،»۳۵و با نعمت های خداوند بربندگانش، و به حجت های حق بر اولیائش بزرگی می فروشد،
«أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ،»۳۶یا کسی را می یابم که پیرو حاملان حق است
«لاَ بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ،»۳۷و او را در اطراف و جوانب آن بصیرتی نیست،
«يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لاَِوَّلِ عَارِض مِنْ شُبْهَة.»۳۸به اولین شبهه ای که عارضش می گردد آتش شک در دلش افروخته می شود.
«أَلاَ لاَ ذَا وَ لاَ ذَاكَ!»۳۹بدان که نه این را اهلیّت است نه آن را.
«أَوْ مَنْهُوماً بِالَّلذَّةِ،»۴۰یا کسی را می یابم که حریص به لذت شده،
«سَلِسَ الْقِيَادِ للشَّهْوَةِ،»۴۱و به آسانی مطیع شهوت گشته.
«أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الاِْدِّخَارِ،»۴۲یا کسی که شیفته
جمع کردن مال و انباشتن آن است،
«لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْء،»۴۳این دو نفر به هیچ وجه رعایت کننده دین نیستند،
«أَقْرَبُ شَيْء شَبَهاً بِهِمَا الاَْنَعَامُ السَّائِمَةُ!»۴۴نزدیکترین موجود از نظر شباهت به این دو طایفه چهارپایان رها شده در علفزارند.
«كَذلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ.»۴۵علم با مرگ حاملانش به این صورت می میرد.
۵. خصائص الامام
«اللَّهُمَّ بَلَى! لاَ تَخْلُو الاَْرْضُ مِنْ قَائِم لله بِحُجَّة،»۴۶خداوندا، آری زمین از کسی که به حجّت خدا برای خدا قیام نماید تهی نمی ماند،
«إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً،»۴۷قائمی آشکار و مشهور،
«أوْ خَائِفاً مَغْمُوراً،»۴۸یا ترسان و پنهان،
«لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَ بَيِّنَاتُهُ.»۴۹تا دلایل الهی و بیّناتش باطل نگردد.
«وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولئِكَ؟»۵۰اینان چند نفرند، و کجایند؟
«أُولئِكَ ـ وَ اللَّهِ ـ الاَْقَلُّونَ عَدَداً،»۵۱به خدا قسم عددشان اندک،
«وَ الاَْعْظَمُونَ قَدْراً،»۵۲و نزدخداوند از نظرمنزلت بسیاربزرگند،
«يَحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ،»۵۳خداوند دلایل و بیّناتش را به وجود آنان محافظت می کند
«حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ،»۵۴تا به افرادی شبیه خود بسپارند،
«وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ،»۵۵و بذر آن را در دلهایشان کشت کنند.
«هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ،»۵۶دانش با حقیقت بصیرت به آنان روی نموده،
«وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ،»۵۷و با روح یقین درآمیخته اند،
«وَ اسْتَلاَنُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ،»۵۸و آنچه را نازپروردگان سخت گرفته اند آسان یافته اند،
«وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ،»۵۹و به آنچه نادانان از آن وحشت کرده اند مأنوس شده اند،
«وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَان أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْـمَحَلِّ الاَْعْلَى،»۶۰و با بدنهایی که ارواحشان به محلّ برتر آویخته همنشین دنیا شده اند.
«أُولئِكَ خُلَفَاءُ اللهِ فِي أَرْضِهِ،»۶۱اینان جانشین حق در زمین،
«وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ،»۶۲و دعوت کنندگان به دین خدا هستند.
«آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ!»۶۳آه آه که چه مشتاق دیدار آنانم!
«انْصَرِفْ إذَا شِئْتَ.»۶۴ای کمیل، اگر می خواهی بازگرد.