• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حجّت (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: حجت (مفردات‌قرآن)، حجت.

حُجَّتْ (به ضم حاء) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای دلیلی که مقصود را روشن می‌کند؛ که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص اهمیت نماز، روزه، حجّ و در بیانی خطاب به ابوبکر در خصوص ملاک خلافت و جانشینی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) از این واژه استفاده نموده است.



حُجَّتْ (به ضم حاء) به معنای دلیلی که مقصود را روشن می‌کند؛ آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در خصوص اهمیت نماز، روزه و حجّ فرموده است: ««الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ، وَ الْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ، وَ لِکُلِّ شَیْءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ»؛ نماز وسیله تقرب هر پرهیزگاری است و حجّ، جهاد هر ضعیف، و برای هر چیز زکاتی است و زکات بدن روزه است.»
امام (علیه‌السلام) در بیانی خطاب به ابوبکر در مورد ملاک جانشینی پیامبر می‌فرماید: ««وَا عَجَبَاهْ، اَ تَکُونُ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ الْقَرَابَةِ؟» عجبا! آیا خلافت با همنشینی پیامبر حاصل می‌شود؛ ولی با همنشینی و خویشاوندی حاصل نمی‌گردد؟» سید رضی می‌گوید: از آن حضرت (علیه‌السلام) شعری در همین زمینه نقل شده است که (خطاب به خلیفه اوّل) می‌فرماید: ««و ان کنت بالشوری ملکت امورهم فکیف بهذا و المشیرون غیّب‌ و ان کنت بالقربی حججت خصیمهم‌ فغیرک اولی بالنبّی و اقرب»؛ اگر با شورا و مشورت خلافت را به دست آورده‌ای این چطور می‌شود با آن‌که اهل شوری (از جمله من) در آن شوری غائب بودند، و اگر با قرابت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) حجّت آورده و خود را به خلافت اهل دانسته، دیگری (یعنی من) به پیامبر از تو نزدیکتر و سزاواتر است. ‌»


این واژه در موارد بسیاری در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۹۴، حکمت۱۳۶.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰۲، حکمت۱۹۰.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰۳، حکمت۱۹۰.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۸، خطبه۶۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حجت»، ج۱، ص۲۵۱.    






جعبه ابزار