گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، عقائدي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
اِلى اَهْـلِ مِصْـرَ مَعَ مالِـك الاَْشْـتَرِ رَحِمَهُ اللّهُ لَمّـا وَلاّهُ اِمـارَتَها.
به اهل مصر که با مالک اشتر فرستاد، زمانی که او را به حکومت مصر منصوب کرد.
۱. مظلوميّة الامام في الخلافة
«أَمَّا بَعْدُ،»۱اما بعد،
«فَإِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ، وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ.»۲خداوند سبحان محمّد (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) را ترساننده جهانیان از عذاب فردا، و گواه بر انبیا فرستاد.
«فَلَمَّا مَضَى (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِهِ.»۳چون از جهان درگذشت پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند.
«فَوَاللهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي،»۴به خدا قسم در قلبم نمی افتاد،
«وَ لاَ يَخْطُرُ بِبَالِي،»۵و بر خاطرم نمی گذاشت
«أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هذَا الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِهِ (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ،»۶که عرب پس از پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) خلافت را از خاندانش بیرون برند،
«وَ لاَ أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ!»۷یا آن را بعد از او از من دور دارند.
«فَمَا رَاعَنِي إِلاَّ انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلاَن يُبَايِعُونَهُ.»۸چیزی مرا شگفت زده نکرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان که با او بیعت می کردند.
«فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الاِْسْلاَمِ،»۹از مداخله در کار دست نگاه داشتم تا آنکه مشاهده نمودم گروهی از اسلام بازگشته،
«يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دِينِ مُحَمَّد (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ)»۱۰و مردم را به نابود کردن دین محمّد (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) دعوت می کنند،
«فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الاِْسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً،»۱۱ترسیدم اگر به یاری اسلام و اهلش برنخیزم رخنه ای در دین ببینم یا شاهد نابودی آن باشم
«تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلاَيَتِكُمُ»۱۲که مصیبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حکومت بر شماست،
«الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّام قَلاَئِلَ،»۱۳حکومتی که متاع دوران کوتاه زندگی است،
«يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ، كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ،»۱۴و همچون سراب از بین می رود،
«أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ;»۱۵یا همچون ابر از هم می پاشد.
«فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الاَْحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ،»۱۶بنابراین در میان آن فتنه ها قیام کردم تا باطل از بین رفت و نابود شد،
«وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ.»۱۷و دین به استواری و استحکام رسید.
۲. شجاعة الامام (عليه‌السلام)
وَ مِنْ هذَا الْكِتابِ
و قسمتی از این نامه است
«إِنِّي وَ اللهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلاَعُ الاَْرْضِ كُلِّهَا»۱۸به خدا قسم اگر به تنهایی با دشمنان روبرو شوم در حالی که تمام زمین را پر کرده باشند،
«مَا بَالَيْتُ وَ لاَ اسْتَوْحَشْتُ،»۱۹مرا نه باک است و نه ترس.
«وَ إِنِّي مِنْ ضَلاَلِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ»۲۰من بر گمراهی آنان
«وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ»۲۱و هدایت خویش از جانب خود
«لَعَلَى بَصِيرَة مِنْ نَفْسِي وَ يَقِين مِنْ رَبِّي.»۲۲بر بصیرت از سوی پروردگارم بر یقینم.
«وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللهِ لَمُشْتَاقٌ،»۲۳هرآینه من آرزومند لقای خدایم
«وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاج.»۲۴و به پاداش نیک او در انتظار و امید،
«وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هذِهِ الاُْمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا،»۲۵اما تأسّفم از این است که حکومت این امت به دست بی خردان و تبهکاران افتد،
«فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللهِ دُوَلا،»۲۶و مال خدا را در بین خود دست به دست کنند،
«وَ عِبَادَهُ خَوَلا،»۲۷و عباد حق را به بردگی گیرند،
«وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً،»۲۸و با شایستگان به جنگ خیزند،
«وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً،»۲۹و فاسقان را همدست خود نمایند،
«فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ،»۳۰زیرا از اینان کسی است که در میان شما شراب حرام نوشید،
«وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الاِْسْلاَمِ،»۳۱و حدّی که در اسلام مقرر بود بر او جاری گشت،
«وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الاِْسْلاَمِ الرَّضَائِخُ.»۳۲و هم از اینان کسی است که مسلمان نشد تا اینکه برای اسلام آوردنش به او بخشش کمی شد.
«فَلَوْلاَ ذلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ،»۳۳اگر از حکومت این نابکاران بر شما نمی ترسیدم این مقدار شما را ترغیب و توبیخ نمی کردم،
«وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ،»۳۴و در جمع و تحریک شما کوشش روا نمی داشتم،
«وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ.»۳۵و زمانی که سر باززدید و سستی نمودید رهایتان می کردم.
«أَلاَ تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ،»۳۶آیا شما نمی بینید سرزمین شما با حمله دشمن کم شده،
«وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ،»۳۷و شهرهایتان تحت فرمان آنان درآمده،
«وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى،»۳۸و کشورهایتان ربوده شده،
«وَ إِلَى بِلاَدِكُمْ تُغْزَى!»۳۹و در شهرهای شما جنگ درگرفته؟!
«انْفِرُوا ـ رَحِمَكُمُ اللهُ ـ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ،»۴۰خدا شما را بیامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان کوچ کنید،
«وَ لاَ تَثَّاقَلُوا إِلَى الاَْرْضِ»۴۱و خود را بر زمین سنگین مسازید
«فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ،»۴۲که تن به خواری بسپارید،
«وَ تَبُوؤوا بِالذُّلِّ،»۴۳و به ذلّت برگردید،
«وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الاَْخَسَّ،»۴۴و پست ترین برنامه نصیب شما شود.
«وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الاَْرِقُ،»۴۵مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است،
«وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ،»۴۶و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت.
«وَالسَّلام.»۴۷والسلام.
