• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نامه ۶۱ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



سياسي


وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از نامه های‌ آن حضرت است

اِلى كُمَيْلِ بْنِ زِياد النَّخَعِىِّ، وَ هُوَ عامِلُهُ عَلى هيت، يُنْكِرُ عَلَيْهِ تَرْكَهُ دَفْعَ مَنْ يَجْتازُ بِهِ مِنْ جَيْشِ الْعَدُوِّ طالِباً لِلْغارَةِ.
به کمیل به زیاد نَخَعی‌، به وقتی‌ که عامل او در هیت بود، او را به علت واگذاشتن دشمن که از منطقه او گذشته و برای‌ تاراج مسلمانان رفته اند توبیخ می‌ کند.

ذمّ القائد غير اللاّئق

«أمَّا بَعْدُ،»۱
اما بعد،



«فَإِنَّ تَضْيِيعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّيَ،»۲
ضایع نمودن آدمی‌ آنچه را برعهده اش نهاده اند،



«وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ،»۳
و بر دوش کشیدن زحمت کاری‌ که به دیگری‌ واگذار شده،



«لَعَجْزٌ حَاضِرٌ،»۴
ناتوانی‌ آشکار،



«وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ.»۵
و نظریه ای‌ هلاک کننده است.



«وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا،»۶
تاخت و تازت به اهل قرقیسیا،



«وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ الَّتِي وَلَّيْنَاكَ»۷
و واگذاری‌ مرزهایی‌ که تو را بر آنها حکومت داده ایم



«لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا،»۸
و کسی‌ نیست که آنها را حفظ کند



«وَ لاَ يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْهَا»۹
و سپاه دشمن را از آنها برگرداند



«لَرَأْيٌ شَعَاعٌ.»۱۰
فکری‌ است نادرست.



«فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِكَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ،»۱۱
برای‌ دشمنانت که خواهان غارت دوستانت بودند پل شده ای‌،



«غَيْرَ شَدِيدِ الْمَنْكِبِ،»۱۲
نه تو را بازوی‌ توانایی‌ است،



«وَ لاَ مَهِيبِ الْجَانِبِ،»۱۳
و نه دشمن را از ناحیه تو ترسی‌،



«وَ لاَ سَادٍّ ثُغْرَةً،»۱۴
نه مرزی‌ را بستی‌



«وَ لاَ كَاسِر لِعَدُوٍّ شَوْكَةً،»۱۵
و نه شوکت دشمن را شکستی‌،



«وَ لاَ مُغْن عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ،»۱۶
و نه حاکمی‌ بودی‌ که به درد اهل شهرش بخورد،



«وَ لاَ مُجْز عَنْ أَمِيرِهِ.»۱۷
و نه می‌ توانی‌ از امیر خود کاری‌ را کفایت کنی‌.




جعبه ابزار