کَسْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَسْر (به فتح کاف و سکون سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای شكستن است. از مشتقات این کلمه در
نهج البلاغه كِسْر (به کسر کاف و سکون سین) به معنای گوشه منزل و طرف پایين خيمه است و این لفظ فقط يک بار در نهج البلاغه آمده است.
كَسْر به معنای شكستن است.
كِسْر (مثل فكر) به معنی گوشه منزل و طرف پایين خيمه است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره خودش فرموده:
«أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرَ بَكَلاَكِلِ الْعَرَبِ وَكَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَمُضَرَ» «من در كوچكى سينههاى (بزرگان) عرب را به خاک انداختم و شاخههاى بلند (سرگردان) قبيله ربيعه و مضر را شكستم.»
حضرت در جایی دیگر فرموده:
«كَقَيْضِ بَيْض في أَدَاح يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً» (همچون تخم افعى در لانه پرندگان (نباشيد) كه شكستن آن گناه است (زيرا گمان مىرود تخم پرنده باشد) امّا جوجه آن شرّ و زيانبار است.)
و آن در «بيض- دحو» مشروحا گذشت.
در
صفین به ياران خود فرمود:
«وَعَلَيْكُمْ بِهذَا السَّوَادِ الاَْعْظَمِ وَالرِّوَاقِ المُطَنَّبِ فَاضْرِبُوا ثَبَجَهُ فإِنَّ الشَّيْطَانَ كَامِنٌ فِي كِسْرِهِ» «حمله كنيد به اين اهل شام و به آن خيمه طنابدار، از وسط آن بزنيد كه شيطان در پایين آن موضع گرفته است.» منظور از «
شیطان»
معاویه است و مراد از «الرواق» چادر معاويه مىباشد.»
در جایی دیگر فرموده:
«دَامِيَةَ الْمِعْزَى الْكَسِيرَةَ» يعنى «بز پا شكسته و مجروح كه در «دم» گذشت.»
لفظ
كِسْر فقط يک بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کسر»، ج۲، ص۹۰۱.