سِلاح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَلح (به فتح سین) و
سِلاح (به کسر سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای هر چیزی است که با آن میجنگند. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
مَسلَحه (به فتح میم) به معنای محلّ سلاح است. پنج مورد از این واژه در نهج البلاغه آمده است.
سَلح و
سِلاح به معنای هر چیزی است که با آن میجنگند. مسلحه: محلّ سلاح، جمع آن مسالح است، ثغور و مرزها را از آن جهت مسالح نامند که سلاح در آنها برای دفاع ذخیره میشود و نیز گروه مسلّح را «مسلحه» گویند.
امام علی (علیهالسلام) در
نامه ۵۰ خطاب به فرماندهان چنین شروع میکند:
«مِنْ عَبْدِاللهِ عَليِّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ إِلَى أَصْحابِ الْمَسالِحِ» «نامهای است از بنده خدا علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین به مرزداران (اصحاب ثغور).»
(شرحهای نامه:
)
و در مقام
نصیحت فرموده:
«وَ اتَّخِذُوا التَّواضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْليسَ» «
تواضع را مرزی قرار بدهید میان خود و دشمنتان
ابلیس.»
(شرحهای خطبه:
)
در
نامه ۵۱ به اهل خراج فرموده:
«إِلاَّ أَنْ تَجِدوا فرَساً أَوْ سِلاحاً يُعْدى بِهِ عَلى أَهْلِ الاِْسْلامِ» «به مال کسی دست نزنید خواه
مسلمان باشد یا
اهل ذمّه مگر آنکه در نزد او اسبی یا سلاحی پیدا کنید که با آن به اهل اسلام تجاوز میشود.»
(شرحهای نامه:
)
در ملامت
کمیل بن زیاد فرموده:
«وَ تَعْطيلَكَ مَسالِحَكَ... لَرَأْيٌ شَعاعٌ» «اینکه مرزهای خود را تعطیل کرده و بلا دفاع گذاشتهای رای پراکنده است (رای درستی نیست).»
(شرحهای نامه:
)
پنج مورد از واژه سلح در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سلح»، ج۱، ص۵۴۴.