زَهَق (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَهَقَ ( به فتح زاء و هاء و قاف) و
زُهوق (به ضم زاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خروج روح، هلاكت، بطلان و اضمحلال است.
شش مورد از این واژه در
نهج البلاغه آمده است.
زَهَقَ و
زُهوق به معنای خروج روح، هلاكت، بطلان و اضمحلال است.
بعضی از مواردی که در نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل است:
امام علی (علیهالسلام) درباره خود به اهل مصر نوشته:
«فَنَهَضْتُ في تِلْكَ الاَْحْداثِ حَتّى زاحَ الْباطِلُ وَ زَهَقَ، وَ اطْمأَنَّ الدّينُ وَ تَنَهْنَهَ.» «در اين حادثهها به پا خاستم تا
باطل رفت و روحش خارج شد و
دین، استقرار يافت و باز داشته شد.»
درباره
مرگ فرموده:
«فَيوشِكُ أَنْ تَغْشاكُمْ دَواجى ظُلَلِهِ... وَ غَواشي سَكَراتِهِ، وَ أَليمُ إِزهاقِهِ» «نزديک است احاطه كند شما را ظلمتهاى سايههايش و احاطه كننده بيهوشیهايش و جان كندن دردناكش.»
از این ماده شش مورد در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زهق»، ج۱، ص۵۰۴.