• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَهَق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَهَق (به فتح زاء و هاء) از واژگان قرآن کریم به معنای خروج روح و هلاکت است.
مشتقاتزَهَق که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
تَزْهَقَ‌ (به فتح تاء، هاء و سکون زاء) به معنای بمیرند؛
زاهِقٌ‌ (به کسر هاء) به معنای هلاک‌شونده و اضمحلال پذيرنده؛
زَهُوقاً (به فتح زاء) به معنای نابود‌شدنى است.


زَهَق به معنای خروج روح و هلاکت است.
اقرب الموارد زهق و زهوق را خروج روح، هلاکت، بطلان و غيره گفته است.
در مجمع نيز هلاكت و بطلان است.
صحاح و قاموس اضمحلال را از جمله معانى آن شمرده‌اند.
ابن اثیر نيز هلاكت، موت و خروج روح گفته است.
راغب خروج روح از كثرت تأسف می‌داند.
طبرسی هلاكت را در «زَهَقَتْ‌ نَفْسُهُ» نيز جارى دانسته گويد: گويا روحش براى هلاكت خارج شده است.
خلاصه همه دو معنى است: خروج روح و هلاكت‌.


به مواردی از زَهَق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَزْهَقَ‌ (آیه ۵۵ سوره توبه)

(إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ‌ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ)
(بلكه خدا مى‌خواهد آنان را بوسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال کفر بميرند.)


۲.۲ - تَزْهَقَ‌ (آیه ۸۵ سوره توبه)

(إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ‌ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ)
يعنى «خدا می‌خواهد با اموال و اولاد آن‌ها را معذّب كند و در حال كفر جانشان در آيد و بميرند.»
ولى بهتر اين است بگویيم: در حال كفر هلاک شوند و آن همان استدراج است كه در «درج» گذشت. اموال و اولاد به تدريج استعداد هدایت را از دستشان می‌گيرد و تدريجا هلاک می‌گردند با آن‌كه پيوسته با كفر توأم‌اند على هذا هلاكت نفس در اين جهان است.
طبرسى و بیضاوی در ذيل آيه فوق زهق را خروج با صعوبت گفته‌اند.


۲.۳ - زاهِقٌ‌ (آیه ۱۸ سوره انبیاء)

(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ‌.)
يعنى «حق را بر باطل مى‌نهيم مغز آن را می‌شكند آن‌گاه بينى كه باطل پوچ و ناچيز است.»
زاهق‌ به معنى هلاک‌شونده و اضمحلال پذيرنده است‌.


۲.۴ - زَهُوقاً (آیه ۸۱ سوره اسراء)

(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ‌ زَهُوقاً)
(و بگو: حق آمد، و باطل نابود شد؛ زيرا باطل نابود‌شدنى است.)
اگر مراد از «الْباطِل» شرک و بت‌پرستی باشد با پيروزى اسلام از بين رفت و ريشه‌كن گرديد و اگر مطلق باطل مراد باشد قهرا منظور پوچ بودن و هلاكت مطلق باطل است به نظر می‌آيد منظور اين است: حق آمد و باطل پاشيده و مضمحل گرديد و در آن عجبى نيست زيرا كه شأن باطل همان پاشيدگى و اضمحلال است. و اين مخالف آن نيست كه باطل به وسيله بعضى عوامل خارجى ادامه يابد ولى نظر به ذاتش مضمحل و بى‌ثبات است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۸۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۷۹.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۵۶۷.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۶۹.    
۶. جوهری، ابونصر، الصحاح، ج۴، ص۱۴۹۳.    
۷. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ص۸۹۲.    
۸. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه، ج۲، ص۳۲۲.    
۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۶۹.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۵۵.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۶.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۱۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۰۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۲۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۷۰.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۸۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۷۷.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۵۹.    
۲۱. بیضاوی، عبدالله بن عمرو، تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۵۱.    
۲۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۶۸.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۶۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۰۷.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۷۷.    
۲۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۴۳.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۷.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۹۵.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۸۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زهق»، ج۳، ص۱۸۴.    






جعبه ابزار