• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۲۴ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



عسكري


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از خطبه های‌ آن حضرت است

فى حَثِّ اَصْحابِهِ عَلَى الْقِتال
در ترغیب یارانش به جهاد
(مفردات‌نهج‌البلاغه)۲۱

۱. التوجيه العسكري

«فَقَدِّمُوا الدَّارِعَ،»۱
زره پوش را پیش اندازید،



«وَ أَخِّرُوا الْحَاسِرَ،»۲
و بی‌ زره را پشت سر قرار دهید،



«وَ عَضُّوا عَلَى الاَْضْرَاسِ،»۳
دندانها را به هم بفشارید



«فَإِنَّهُ أَنْبَی لِلسُّیُوفِ عَنِ الْهَامِ۴
که در برابر فرود آمدن شمشیرها بر فرق سر پایدارتر است،



«وَ الْتَوُوا فِي أَطْرَافِ الرِّمَاحِ،»۵
در برابر نوک نیزه ها خود را به پچید



«فَإِنَّهُ أَمْوَرُ لِلاَْسِنَّةِ۶
که در ردّ نیزه دشمن اثرش بیشتر است،



«وَ غُضُّوا الاَْبْصَارَ»۷
به دشمن خیره نشوید



«فَإِنَّهُ أَرْبَطُ لِلْجَأْشِ،»۸
که موجب افزایش قوّت قلب



«وَ أَسْکَنُ لِلْقُلُوبِ۹
و آرامش دلهاست،



«وَ أَمِیتُوا الاَْصْوَاتَ،»۱۰
فریادها را خاموش کنید



«فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ۱۱
زیرا سستی‌ و ترس را بهتر برطرف می‌ سازد،



«وَ رَایَتَکُمْ فَلاَ تُمِیلُوهَا وَ لاَ تُخِلُّوهَا،»۱۲
پرچم را به این طرف و آن طرف متمایل و دور آن را خالی‌ ننمایید،



«وَ لاَ تَجْعَلُوهَا إِلاَّ بِأَیْدِی شُجْعَانِکُمْ، وَ الْمَانِعِینَ الذِّمَارَ مِنْكُمْ،»۱۳
و آن را جز به دست دلاوران و آنان که از مال و جان شما دفاع می‌ کنند ندهید،



«فَإِنَّ الصَّابِرِینَ عَلَى نُزُولِ الْحَقَائِقِ»۱۴
قطعاً آنان که در برابر حوادث ایستادگی‌ می‌ کنند



«هُمُ الَّذِينَ یَحُفُّونَ بِرَایَاتِهِمْ،»۱۵
همانانند که گِرد پرچم خود دور زده،



«وَ یَکْتَنِفُونَهَا: حَفَافَیْهَا، وَ وَرَاءَهَا، وَ أَمَامَهَا۱۶
آن را از هر طرف و از پس و پیش مواظب هستند،



«لاَ يَتَأَخَّرُونَ عَنْهَا فَیُسْلِمُوهَا،»۱۷
نه از آن عقب می‌ افتند تا تسلیم دشمن کنند،



«وَ لاَ یَتَقَدَّمُونَ عَلَيْهَا فَیُفْرِدُوهَا۱۸
نه از آن پیشی‌ می‌ گیرند تا تنهایش گذارند.



«أَجْزَأَ امْرُؤٌقِرْنَهُ،»۱۹
هر کس در برابر هماوردش بایستد،



«وَآسَی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ،»۲۰
و برادرش را با جان خود یاری‌ دهد،



«وَ لَمْ یَکِلْ قِرْنَهُ إِلَى أَخِیهِ فَیَجْتَمِعَ عَلَيْهِ قِرْنُهُ وَ قِرْنُ أَخِیهِ۲۱
و حریفش را به او وامگذارد که او برابر دو حریف قرار بگیرد، یکی‌ حریف خودش و دیگر حریف برادرش.

۲. التوجيه المعنوي للجنود

«وَ ايْمُ اللهِ لَئِنْ فَرَرْتُمْ مِنْ سَیْفِ الْعَاجِلَةِ (الآخر)،»۲۲
به خدا قسم اگر از شمشیر دنیا فرار کنید



«لاَ تَسْلَمُوا مِنْ سَیْفِ الاْخِرَةِ،»۲۳
از شمشیر آخرت سالم نخواهید ماند،



«وَ أَنْتُمْ لَهَامِیمُ الْعَرَبِ،»۲۴
شما اشراف عرب هستید



«وَ السَّنَامُ الاَْعْظَمُ۲۵
و از بزرگترین برجستگان،



«إِنَّ فِي الْفِرَارِ مَوْجِدَةَ اللهِ،»۲۶
در فرار از جهاد خشم خدا نهفته است.



«وَ الذُّلَّ اللاَّزِمَ،»۲۷
و ذلّت قطعی‌



«وَ الْعَارَ الْبَاقِیَ۲۸
و ننگ ابدی‌.



«وَ إِنَّ الْفَارَّ لَغَیْرُ مَزِید فِي عُمُرِهِ،»۲۹
فراری‌ بر عمر خود نیفزاید،



«وَ لاَ مَحْجُوز (محجوب) بَیْنَهُ وَ بَیْنَ یَوْمِهِ۳۰
و بین فراری‌ و روز مرگش مانعی‌ ایجاد نشود.



«مَنِ الرَّائِحُ إِلَى اللهِ کَالظَّمْآنِ یَرِدُ الْمَاءَ،»۳۱
آن که با جهاد به جانب خدا روی‌ کند چون تشنه ای‌ است که به چشمه آب وارد می‌ شود.



«الْجَنَّةُ تَحْتَ أَطْرافِ الْعَوَالِی۳۲
بهشت در سایه نیزه هاست!



«الْیَوْمَ تُبْلَی الاَْخْبَارُ (الاخیار)!»۳۳
امروز خبرهای‌ پنهان (از باطن بددلان و روحیه شجاعان) آشکار می‌ شود!



«وَاللهُ لاََنَا أَشْوَقُ إِلَى لِقَائِهِمْ مِنْهُمْ إِلَى دِیَارِهِمْ۳۴
به خدا قسم من به رویارویی‌ با دشمن از اشتیاق آنان به وطنهایشان مشتاق ترم.



«اللَّهُمَّ فَإِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَمَاعَتَهُمْ،»۳۵
خداوندا، اگر دشمنان ما حق را ردّ کردند جمعیّتشان را پریشان ساز،



«وَ شَتِّتْ کَلِمَتَهُمْ،»۳۶
و اتّحادشان را قرین تفرقه گردان،



«وَ أَبْسِلْهُمْ بِخَطَایَاهُمْ۳۷
و آنان را به خاطر خطاهایشان به هلاکت انداز.

۳. ضرورة مواصلة القتال

«إِنَّهُمْ لَنْ یَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْن دِرَاک یَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِیمُ۳۸
بدانید دشمن جای‌ خود را از دست ندهد جز با نیزه های‌ پی‌ درپی‌ شما که زخم کاری‌ به آنان بزند،



«وَ ضَرْب یَفْلِقُ الْهامَ،»۳۹
و ضربه ای‌ که فرقشان را بشکافد،



«وَ یُطِیحُ الْعِظامَ»۴۰
و استخوانها را بشکند،



«وَ یُنْدِرُ السَّوَاعِدَ وَ الاَْقْدَامَ۴۱
و بازوها و قدمها را جدا سازد،



«وَ حَتَّى یُرْمَوْا بِالْمَنَاسِرِ تَتْبَعُهَا الْمَنَاسِرُ۴۲
و تا وقتی‌ که گروهها پی‌ درپی‌ به آنان حمله برند،



«وَ یُرْجَمُوا بِالْکَتَائِبِ»۴۳
و سواران بر آنان هجوم کنند



«تَقْفُوهَا الْحَلاَئِبُ (الجلائب);»۴۴
و صفهایشان را درهم شکنند،



«وَ حَتَّى یُجَرَّ بِبِلاَدِهِمُ الْخَمِيسُ یَتْلُوهُ الْخَمِيسُ;»۴۵
و لشکریان از پس لشکریان به شهرهایشان درآیند،



«وَ حَتَّى تَدْعَقَ الْخُیُولُ فِي نَوَاحِرِ أَرْضِهِمْ،»۴۶
و سم اسبانتان سرزمین های‌ متصل و روبروی‌ هم آنها را درهم بکوبد،



«وَ بِأَعْنَانِ مَسَارِبِهِمْ وَ مَسَارِحِهِمْ۴۷
و اطراف کشتزارها و مراتعشان را زیر لگد قرار دهد.

اَقُولُ: الدَّعْقُ: الدَّقُّ، اَىْ تَدُقُّ الْخُيُولُ بِحَوافِرِها اَرْضَهُمْ.
می‌ گویم: «دعق» به معنای‌ کوبیدن است، یعنی‌ اسبان زمین های‌ ایشان را به سم خود بکوبد.

وَ نَواحِرُ اَرْضِهِمْ: مُتَقابِلاتُها، يُقالُ: مَنازِلُ بَنى فُلان تَتَناحَرُ، اَىْ تَتَقابَلُ.
«نواحر الأرض» زمین های‌ روبروی‌ هم است گفته می‌ شود: «منازل بنی‌ فلان تتناحر»: یعنی‌ منزلهای‌ فلان طایفه برابر یکدیگر است.





جعبه ابزار