گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
اخلاقي ، سياسي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
اِلَيْهِ اَيْضاً
به معـاویه
۱. الكشف عن نفاق معاوية
«وَ كَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَکَشَّفَتْ عَنْكَ جَلاَبِیبُ مَا أَنْتَ فِيهِ؟»۱اگر از دنیایی که در آن هستی پرده ها برداشته شود چه خواهی کرد؟
«مِنْ دُنْیَا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزِینَتِهَا،»۲دنیایی که با زینت هایش خود را برابر تو آراسته،
«وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا.»۳و به خوشی هایش فریبت داده،
«دَعَتْکَ فَأَجَبْتَهَا،»۴دعوتت نموده اجابت کردی،
«وَ قَادَتْکَ فَاتَّبَعْتَهَا،»۵به سوی خودش کشانده به دنبالش شدی،
«وَ أَمَرَتْکَ فَأَطَعْتَهَا.»۶فرمانت داده اطاعتش کردی.
«وَ إِنَّهُ یُوشِکُ أَنْ یَقِفَکَ وَاقِفٌ عَلَى مَا لاَ یُنْجِیکَ مِنْهُ مِجَنٌّ (منج)،»۷مسلّماً نزدیک است که نگهدارنده ای بر موقفی نگاهت دارد که نجات دهنده ای از آن نجاتت ندهد.
«فَاقْعَسْ عَنْ هذَا الاَْمْرِ،»۸پس از حکومت دست بردار،
«وَ خُذْ أُهْبَةَ الْحِسَابِ،»۹و برای حساب آماده شو،
«وَ شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ،»۱۰و برای بلاهایی که به تو می رسد مهیّا باش،
«وَ لاَ تُمَکِّنِ الْغُوَاةَ مِنْ سَمْعِکَ،»۱۱سخن گمراهان را مشنو،
«وَ إِلاَّ تَفْعَلْ أُعْلِمْکَ مَا أَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِکَ،»۱۲و اگر بدین صورت عمل نکنی تو را به آنچه نسبت به خودغفلت داری آگاه سازم،
«فَإِنَّكَ مُتْرَفٌ قَدْ أَخَذَ الشَّیْطَانُ مِنْكَ مَأْخَذَهُ،»۱۳زیرا ناز و نعمت به طغیانت انداخته و شیطان راه خود را در تو پیش گرفته،
«وَ بَلَغَ فِيكَ أَمَلَهُ،»۱۴و با اوضاع تو به آرزویش رسیده،
«وَ جَرَی مِنْكَ مَجْرَی الرُّوحِ وَ الدَّمِ.»۱۵و در وجودت همچون روح و خون روان گشته.
«وَ مَتَى کُنْتُمْ يَا مُعَاوِیَةُ سَاسَةَ الرَّعِیَّةِ، وَ وُلاَةَ أَمْرِ الاُْمَّةِ؟»۱۶معاویه! از چه زمانی شما زمامدار رعیت، و والی امر امّت بوده اید؟
«بِغَیْرِ قَدَم سَابِق،»۱۷بدون پیشی داشتن در دین،
«وَ لاَ شَرَف بَاسِق؟!»۱۸و منهای شرفی بلندمرتبه؟!
«وَ نَعُوذُ بِاللهِ مِنْ لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاءِ،»۱۹پناه به خدا از دچار بودن به شقاوت دیرینه،
«وَ أُحَذِّرُکَ أَنْ تَکُونَ مُتََمادِیاً فِي غِرَّةِ الاُْمْنِیَّةِ،»۲۰تو را از اینکه روزگارت را در فریب آرزوهایت ادامه دهی،
«مُخْتَلِفَ الْعَلاَنِیَةِ وَ السَّرِیرَةِ.»۲۱و ظاهر و باطنت دو تا باشد بر حذر می دارم.
۲. الرّد على التّهديد العسكري
«وَ قَدْ دَعَوْتَ إِلَى الْحَرْبِ،»۲۲مرا به جنگ دعوت کردی،
«فَدَعِ النَّاسَ جَانِباً وَ اخْرُجْ إِلَيَّ،»۲۳مردم را واگذار و خود به جانب من بیا،
«وَ أَعْفِ الْفَرِیقَیْنِ مِنَ الْقِتَالِ،»۲۴و هر دو لشگر را از جنگ معاف کن،
«لِتَعْلَمَ أَيُّنَا الْمَرِینُ عَلَى قَلْبِهِ،»۲۵تا معلوم شود زنگ گناه قلب کدام یک از ما دو نفر را سیاه کرده،
«وَ الْمُغَطَّی عَلَى بَصَرِهِ!»۲۶و بر دیده کدام یک پرده افتاده!
«فَأَنَا أَبُو حَسَن»۲۷منم ابوالحسن،
«قَاتِلُ جَدِّکَ وَ أَخِیکَ وَ خَالِکَ شَدْخاً یَوْمَ بَدْر،»۲۸قاتل جدّ و دایی و برادرت که آنان را در جنگ بدر درهم کوبیدم،
«وَ ذلِكَ السَّیْفُ مَعِي،»۲۹هم اکنون آن شمشیر با من است،
«وَ بِذلِكَ الْقَلْبِ أَلْقَی عَدُوِّی،»۳۰و با همان قلب دشمنم را دیدار می کنم،
«مَا اسْتَبْدَلْتُ دِیناً،»۳۱دینم را تبدیل ننموده،
«وَ لاَ اسْتَحْدَثْتُ نَبِیّاً.»۳۲و پیامبر تازه ای انتخاب نکرده ام،
«وَ إِنِّي لَعَلَى الْمِنْهَاجِ الَّذِي تَرَکْتُمُوهُ طَائِعِینَ،»۳۳و در همان راه حقّی هستم که شما آن را به اختیار خود واگذاشتید،
«وَ دَخَلْتُمْ فِيهِ مُکْرَهِینَ.»۳۴و ورودتان در آن به اجبار و اکراه بود.
۳. الرّد على مطالبة معاوية بدم عثمان
«وَ زَعَمْتَ أَنَّكَ جِئْتَ ثَائِراً بِدَمِ عُثَْمانَ.»۳۵به خیال خود به خونخواهی عثمان آمده ای
«وَ لَقَدْ عَلِمْتَ حَيْثُ وَقَعَ دَمُ عُثَْمانَ»۳۶در حالی که خبر داری عثمان کجا کشته شد،
«فَاطْلُبْهُ مِنْ هُنَاكَ إِنْ کُنْتَ طَالِباً،»۳۷اگر خونخواه او هستی از همانجا خونخواهی کن.
«فَكَأَنِّي قَدْ رَأَیْتُکَ تَضِجُّ مِنَ الْحَرْبِ إِذَا عَضَّتْکَضَجِیجَ الْجِمَالِ بِالاَْثْقَالِ،»۳۸گویی تو را می بینم همچون شترانی که زیر بار گران ناله می زنند از گَزِش جنگ ناله و فریاد می زنی،
«وَ كَأَنِّي بِجَمَاعَتِکَ تَدْعُونِی جَزَعاً مِنَ الضَّرْبِ الْمُتَتَابِعِ، وَ الْقَضَاءِ الْوَاقِعِ، وَ مَصَارِعَ بَعْدَ مَصَارِعَ، إِلَى کِتَابِ اللهِ،»۳۹و انگار لشگرت را می نگرم که از ضربت های پی درپی، و قضای بدی که بر سرشان فرود می آید، و نیز از افتادن برخاک آن هم به دنبال هم، با جزع و زاری مرا به کتاب خدا می خوانند،
«وَ هِيَ کَافِرَةٌ جَاحِدَةٌ،»۴۰لشگری که یا از نظر عقیده کافر و منکر حقّند،
«أَوْ مُبَایِعَةٌ حَائِدَةٌ.»۴۱یا بیعت نموده و عهد بیعت را شکسته اند.