• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۶۴ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



تاريخی ، سياسی


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از خطبه های‌ آن حضرت است

لَمَّا اجْتَمَعَ النّاسُ اِلَيْهِ وَ شَكَوْا ما نَقِمُوهُ عَلى عُثْمانَ وَ سَاَلُوهُ مُخاطَبَتَهُ عَنْهُمْ وَ اسْتِعْتابَهُ لَهُمْ، فَدَخَلَ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ) عَلى عُثْمانَ فَقالَ:
به هنگامی‌ که نزد آن حضرت آمدند و از اعمال ناپسند عثمان شکایت کردند، و درخواست داشتند از طرف آنان با عثمان وارد گفتگو شود و بخواهد که رضایت مردم را جلب کند. پس امام نزد عثمان رفت و فرمود:

تحذير عثمان

«إِنَّ النَّاسَ وَرَائِی»۱
مردم به دنبال من هستند،



«وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ،»۲
و مرا بین خود و تو واسطه قرار داده اند،



«وَ وَاللهِ مَا أَدْرِی مَا أَقُولُ لَكَ!»۳
به خدا قسم نمی‌ دانم با تو چه بگویم؟



«مَا أَعْرِفُ شَیْئاً تَجْهَلُهُ،»۴
چیزی‌ را نمی‌ دانم که تو از آن بی‌ خبر باشی‌،



«وَ لَا أَدُلُّکَ عَلَى أَمْر لَا تَعْرِفُهُ۵
و به چیزی‌ که ندانی‌ تو را دلالت نمی‌ کنم،



«إِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نَعْلَمُ۶
تو می‌ دانی‌ آنچه را ما می‌ دانیم،



«مَا سَبَقْنَاکَ إِلَى شَیْءٍ فَنُخْبِرَکَ عَنْهُ،»۷
به چیزی‌ سبقت نگرفته ایم که تو را به آن آگاهی‌ دهیم،



«وَ لَا خَلَوْنَا بِشَیْءٍ فَنُبَلِّغَکَهُ۸
در پنهان به کاری‌ نپرداخته ایم که آن را به تو برسانیم،



«وَ قَدْ رَأَیْتَ كَمَا رَأَیْنَا،»۹
آنچه ما دیده ایم تو هم دیده ای‌،



«وَ سَمِعْتَ كَمَا سَمِعْنَا،»۱۰
و آنچه ما شنیده ایم تو هم شنیده ای‌،



«وَ صَحِبْتَ رَسُولَ اللهِ (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌آلِهِ) كَما صَحِبْنَا»۱۱
و با رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) مصاحبت داشتی‌ چنانکه ما مصاحبت داشتیم.



«وَ مَا ابْنُ أبِی قُحَافَةَ وَ لَا ابْنُ اَلْخَطَّابِ بِاَوْلی بِعَمَلِ الحَقِّ مِنْكَ»۱۲
پسر ابوقحافه و پسر خطّاب از تو به عمل به حق سزاوارتر نبودند،



«وَ اَنْتَ اَقْرَبُ اِلى اَبِی رَسُولِ اللّهِ (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌آلِهِ) وَشِیجَةَ رَحِم مِنْهُمَا;»۱۳
تو به رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) از نظر خویشاوندی‌ از آن دو نزدیک تری‌،



«وَ قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَالَمْ یَنَالاَ(۱)۱۴
و از دامادی‌ او به جایی‌ رسیدی‌ که آن دو نفر نرسیدند.



«فَاللهَ اللهَ فِي نَفْسِکَ۱۵
پس خدا را خدا را در حفظ جانت،



«فَإِنَّكَ ـ وَاللهِ ـ مَا تُبَصَّرُ مِنْ عَمًی،»۱۶
که سوگند به خدا کور نیستی‌ تا بینایت کنند،



«وَ لَا تُعَلَّمُ مِنْ جَهْلٍ،»۱۷
و جاهل نیستی‌ تا دانایت نمایند،



«وَ إِنَّ الطُّرُقَ لَوَاضِحَةٌ،»۱۸
راهها آشکار است،



«وَ إِنَّ أَعْلاَمَ الدِّینِ لَقَائِمَةٌ۱۹
و نشانه های‌ دین برپاست.



«فَاعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ عِبَادِ اللهِ عِنْدَ اللهِ إِمَامٌ عَادِلٌ،»۲۰
آگاه باش که برترین بندگان خدا نزد خدا پیشوای‌ عادلی‌ است



«هُدِیَ وَ هَدَی،»۲۱
که هدایت شده و هدایت کند،



«فَأَقَامَ سُنَّةً مَعْلُومَةً،»۲۲
سنّت معلومی‌ را به پا دارد،



«وَ أَمَاتَ بِدْعَةً مَجْهُولَةً۲۳
و بدعت مجهولی‌ را بمیراند.



«وَ إِنَّ السُّنَنَ لَنَیِّرَةٌ،»۲۴
سنّت ها نورانی‌ هستند



«لَهَا أَعْلاَمٌ،»۲۵
و دارای‌ نشانه های‌ مشخّص،



«وَ إِنَّ الْبِدَعَ لَظَاهِرَةٌ،»۲۶
و بدعتها آشکارند



«لَهَا أَعْلاَمٌ۲۷
و دارای‌ علائم معلوم.



«وَ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ عِنْدَ اللهِ إِمَامٌجَائِرٌ،»۲۸
و بدترین مردم نزد خداوند حاکم ستمکاری‌ است



«ضَلَّ وَ ضُلَّ بِهِ،»۲۹
که گمراه است و گمراه کننده،



«فَأَمَاتَ سُنَّةً مَأْخُوذَةً،»۳۰
سنّتِ در دست عمل را از بین ببرد،



«وَ أَحْیَا بِدْعَةً مَتْرُوکَةً۳۱
و بدعتهای‌ متروکه را زنده کند.



«وَ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صَلَّى‌اللّهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌آلِهِ) یَقُولُ۳۲
من از رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) شنیدم می‌ فرمود:



«یُؤْتَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِالْإِمَامِ الْجَائِرِ»۳۳
«پیشوای‌ ستمکار را به عرصه گاه قیامت می‌ آورند



«وَ لَيْسَ مَعَهُ نَصِیرٌ وَ لَا عَاذِرٌ،»۳۴
در حالی‌ که او را نه یاوری‌ است و نه عذرخواهی‌،



«فَیُلْقَی فِي نَارِ جَهَنَّمَ،»۳۵
پس او را به آتش دوزخ می‌ اندازند



«فَیَدُورُ فِيهَا كَمَا تَدُورُ الرَّحَی،»۳۶
و چون سنگ آسیا در آتش می‌ چرخد،



«ثُمَّ یَرْتَبِطُ فِي قَعْرِهَا۳۷
سپس در قعر جهنّم به زنجیر می‌ کشند.»



«وَ إِنِّي أَنْشُدُکَ اللهَ»۳۸
و تو را به خدا سوگند می‌ دهم



«أَلَّا تَکُونَ إِمَامَ هذِهِ الْأُمَّةِ الْمَقْتُولَ،»۳۹
نکند پیشوای‌ مقتول این امت باشی‌،



«فَإِنَّهُ کَانَ یُقَالُ۴۰
زیرا سابقاً گفته می‌ شد:



«یُقْتَلُ فِي هذِهِ الْأُمَّةِ إِمَامٌ»۴۱
در این امت پیشوایی‌ کشته خواهد شد



«یَفْتَحُ عَلَيْهَا الْقَتْلَ وَ الْقِتَالَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ،»۴۲
که با کشته شدن او راه کشت و کشتار تا قیامت به روی‌ این امت بازمی‌ گردد،



«وَ یَلْبِسُ أُمُورَهَا عَلَيْهَا،»۴۳
و امور امت را بر امت مشتبه سازد،



«وَ یَبُثُّ الْفِتَنَ فِيهَا،»۴۴
و فتنه را در میان آنان می‌ گستراند،



«فَلَا یُبْصِرُونَ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ۴۵
در آنوقت حق را از باطل تشخیص نمی‌ دهند،



«یَمُوجُونَ فِيهَا مَوْجاً،»۴۶
و در آن فتنه موج می‌ زنند چه موجی‌،



«وَ یَمْرُجُونَ فِيهَا مَرْجاً۴۷
و آشوب می‌ نمایند چه آشوبی‌!



«فَلَا تَکُونَنَّ لِمَرْوَانَ سَیِّقَةً یَسُوقُکَ حَيْثُ شَاءَ بَعْدَ جَلاَلِ السِّنِّ وَ تَقَضِّی الْعُمُرِ۴۸
در این کهولت سن و پایان عمر، آلت دست مروان نباش که تو را به هـر جـا بخواهد براند!

فَقَالَ لَهُ عُثَْمانُ: «كَلِّمِ النَّاسَ فِي أَنْ يُؤَجِّلُونِي، حَتَّى أَخْرُجَ إِلَيْهِمْ مِنْ مَظَالِمِهِمْ.»
عثمان در پاسخ حضرت گفت: «از مردم بخواه به من مهلت دهند تا ستمهای‌ رفته بر آنان را برطرف کنم.»

فَقَالَ (عَلَيْهِ السَّلامُ):
امام فرمود:

«مَا کَانَ بِالْمَدِینَةِ فَلَا أَجَلَ فِيهِ،»۴۹
آنچه در رابطه با مدینه است مهلت لازم ندارد،



«وَ مَا غَابَ فَأَجَلُهُ وُصُولُ أَمْرِکَ إِلَيْهِ.»۵۰
و آنچه در ارتباط با خارج از مدینه است مهلتش تا وقتی‌ است که فرمان تو برای‌ رفع ظلم برسد.



(۱) بر اساس مدارک محکم و متقن، عثمان داماد خواهر حضرت خدیجه بوده، زیرا رقیّه و امّ کلثوم دختران خواهر حضرت خدیجه بوده اند که در خانه پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) بزرگ شدند و ربیبه آن حضرت شدند. (برای‌ تفصیل رجوع کنید به عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی‌ (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله)، ج۲، ص۲۱۳.    )




جعبه ابزار