گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، عقائدي ، اخلاقي
وَ مِنْ خطبة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از سخنان آن حضرت است
لَمّا بُويِعَ بِالْمَدينَةِ
هنگامی که در مدینه با او بیعت شد
۱. سياسية النّظام
«ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ.»۱عهده ام در گرو درستی سخنم قرار دارد،
«وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ.»۲و نسبت به آن ضامن و پای بندم.
«إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلاَتِ،»۳کسی که عبرتهای روزگار کیفرهای پیش رویش را بر او آشکار کند
«حَجَزَتْهُ التَّقْوی عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ.»۴تقوا او را از درافتادن در اشتباهات مانع گردد.
«أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِیَّهُ (صَلَّىاللّهُعَلَيهِوَآلِهِ).»۵هشیار باشید که روزگارِ آزمایش به همان شکل خود در روز بعثت پیامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم) به شما بازگشته.
«وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً،»۶به خدایی که او را به حق فرستاد هر آینه همه درهم ریخته می شوید،
«وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً،»۷و هر آینه غربال می گردید،
«وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ،»۸و همچون محتوای دیگ جوشان درهم و برهم گشته
«حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلَاکُمْ،»۹تا آنجا که ذلیل شما گرامی
«وَ أَعْلَاکُمْ أَسْفَلَکُمْ،»۱۰و بالانشینتان پست شوید.
«وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَّرُوا،»۱۱واپس مانده ها که کوتاهی کردند پیش افتند،
«وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا.»۱۲و پیش افتاده های گذشته پس مانند.
۲. استقامة الامام (عليهالسلام) و صدقه
«وَ اللهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَةً،»۱۳به خدا قسم سخنی را مخفی ننموده،
«وَ لَا کَذَبْتُ کِذْبَةً،»۱۴و دروغی بر زبان نیاورده ام،
«وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهذَا الْمَقَامِ وَ هـذَا الْیَوْمِ.»۱۵و به این اوضاع و چنین زمانی آگاهیم دادهاند.
«أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَایَا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا، وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا،»۱۶بدانید خطاها اسبان سرکشند که افسارگسیخته سواره های خود را به پیش می برند
«فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ.»۱۷تا به جهنم وارد کنند.
«أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَی مَطَایَا ذُلُلٌ،»۱۸آگاه باشید که تقوا مرکب های راهوار است
«حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا، وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَها،»۱۹که مهارشان به دست سواره های آنها سپرده شده،
«فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ.»۲۰در نتیجه آنان را وارد بهشت می نمایند.
«حَقٌّ وَ بَاطِلٌ،»۲۱این وضع حق و
باطل است،
«وَ لِكُلٍّ أَهْلٌ،»۲۲که هر یک را خریداری است،
«فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِیماً فَعَلَ،»۲۳اگر
باطل بسیار باشد از گذشته چنین بوده،
«وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ،»۲۴و اگر حق اندک باشد زیاد شدنش را امید است.
«وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَیْءٌ فَأَقْبَلَ !»۲۵هر آینه کم است جریانی که از دست رفته به جای اصلی خود برگردد.
اَقُولُ: اِنَّ فى هذَا الْكَلامِ الْأَدْنى مِنْ مَواقِعِ الاِْحْسانِ ما لا تَبْلُغُهُ مَواقِعُ الاِْسْتِحْسانِ، وَ اِنَّ حَظَّ الْعَجَبِ مِنْهُ اَكْثَرُ مِنْ حَظِّ الْعَجَبِ بِهِ. فيهِ مَعَ الْحالِ الَّتى وَصَفْنا زَوائِدُ مِنَ الْفَصاحَةِ لا يَقُومُ بِها لِسانٌ، وَ لا يَطَّلِعُ فَجَّها اِنْسانٌ. وَ لا يَعْرِفُ ما اَقُولُ اِلاّ مَنْ ضَرَبَ فى هذِهِ الصِّناعَةِ بِحَقٍّ، وَ جَرى فيها عَلى عِرْق، «وَ ما يَعْقِلُها اِلَّا الْعالِمُونَ».
می گویم: در این سخن کوتاه جایگاهی از زیبایی است که از هر گونه توصیف بیرون است، بهره ای که از شگفتی در این کلام به انسان می رسد بیش از درک حقایقی است که در آن وجود دارد. در این سخن علاوه بر آنچه گفتیم اضافاتی از فصاحت هست که زبان از بیانش عاجز، و اندیشه از رسیدن به ژرفایش ناتوان است. این گفتار مرا نمی فهمد مگر کسی که عمرش را در صنعت فصاحت صرف کرده،و اندیشه اش به ریشه های آن نفوذ کرده باشد، «و جز دانایان احدی قدرت تعقّل این کلام را ندارد».
وَ مِنْ هذِهِ الْخُطْبَةِ
و از همین خطبه است
۳. حقيقة الضلال و ضرورة التقوى
«شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ!»۲۶کسی که بهشت و دوزخ را پیش رو دارد آسوده نیست.
«سَاع سَرِیعٌ نَجَا،»۲۷کوشنده باشتاب نجات یافت
«وَ طَالِبٌ بَطِیءٌ رَجَا،»۲۸و جوینده کندرو را امید هست.
«وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَی.»۲۹و مقصّر در آتش سرنگون است.
«ألْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ،»۳۰راست و چپ گمراهی است،
«وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَی هِيَ الْجَادَّةُ،»۳۱و راه میانه جاده اصلی است،
«عَلَيْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ،»۳۲کتابِ ماندگار الهی و آثار نبوت بر این راه است،
«وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ،»۳۳و گذرگاه سنّت از این راه است،
«وَ إلَيْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَةِ.»۳۴و بازگشت کار همه به این جایگاه است.
«هَلَکَ مَنِ ادَّعَی،»۳۵مدّعیِ به ناحق هلاک شد،
«وَ خَابَ مَنِ افْتَرَی.»۳۶و دروغباف زیان دید.
«مَنْ أَبْدَی صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَکَ.»۳۷آن که در برابر حق بایستد به هلاکت رسد.
«وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلاً أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ.»۳۸و در جهالت انسان همین بس که اندازه خود را نشناسد.
«لَا یَهْلِکُ عَلَى التَّقْوَی سِنْخُ أَصْلٍ،»۳۹ریشه ای که بر تقوا روییده نابود نگردد،
«وَ لَا یَظْمَأُ عَلَيْهَا زَرْعُ قَوْمٍ.»۴۰و زراعت قومی که آب تقوا خورده تشنه نشود.
«فَاسْتَتِرُوا فِي بُیُوتِکُمْ،»۴۱پس (برای دوری از فتنه) درخانه ها بمانید،
«وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ،»۴۲و امور بین خود را اصلاح کنید،
«وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِکُمْ،»۴۳توبه پیش روی شماست.
«وَ لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ،»۴۴نباید هیچ ستایشگری جز خدا را بستاید،
«وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَهُ.»۴۵و هیچ ملامتگری جز خود را ملامت نماید.