گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدية ، سياسية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
بَعْدَ لَيْلَةِ الْهَريرِ
بعد از لیلة الهریر
وَ قَدْ قامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ اَصْحابِهِ فَقالَ: نَهَيْتَنا عَنِ الْحُكُومَةِ ثُمَّ اَمَرْتَنا بِها، فَلَمْ نَدْرِ اَىُّ الاَْمْرَيْنِ اَرْشَدُ؟
مردی از یارانش به پا خاست و گفت: ما را از قبول حَکَمیت نهی کردی سپس به آن امر نمودی، ما نفهمیدیم کدام دستور شما صحیح است؟
فَصَفَّقَ (عَلَيهِالسَّلامُ) اِحْدى يَدَيْهِ عَلَى الاُْخْرى ثُمَّ قالَ:
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) یکی از دو دست مبارک را بر دیگری زد و فـرمـود:
۱. أسباب القبول بالتحكيم
«هذَا جَزَاءُ مَنْ تَرَکَ الْعُقْدَةَ!»۱این است جزای کسی که پیمان محکم را واگذارد.
«أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنِّي حِینَ أَمَرْتُکُمْ بِهِ حَمَلْتُکُمْ عَلَى الْمَکْرُوهِ»۲بدانید به خدا قسم اگر وقتی که شما را امر به ادامه جنگ کردم وادار به کاری می نمودم که به آن بی میل بودید
«الَّذِي یَجْعَلُ اللهُ فِيهِ خَیْراً،»۳ولی خداوند در آن خیر قرار داده بود،
«فَإِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَیْتُکُمْ،»۴س اگر به امر من استقامت میورزیدید شما را راهنمایی می کردم،
«وَ إِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُکُمْ،»۵و اگر به کژی می رفتید راستتان می کردم،
«وَ إِنْ أَبَیْتُمْ تَدَارَکْتُکُمْ،»۶و اگر امتناع می نمودید به راه حق بازتان می آوردم
«لَکَانَتِ الْوُثْقَی.»۷هرآینه این روش مطمئن تر بود،
«وَ لكِنْ بِمَنْ؟ وَ إِلَى مَنْ؟»۸اما با کمک که و با چه کس؟
«أُرِیدُ أَنْ أُدَاوِیَ بِكُمْ»۹می خواهم بیماریها را به وسیله شما مداوا کنم
«وَ أَنْتُمْ دَائِی،»۱۰ولی خود درد من هستید;
«کَنَاقِشِ الشَّوْکَةِ بِالشَّوْکَةِ،»۱۱وضع من مانند کسی است که می خواهد خاری را که در عضوی فرو رفته با خاری دیگر درآورد
«وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا!»۱۲و حال اینکه می داند آن خار در جای خار اول بشکند.
«اللَّهُمَّ،»۱۳بارخدایا،
«قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِیِّ،»۱۴طبیبان این درد بی درمان ملول شدند،
«وَ کَلَّتِ النَّزْعَةُ بِأَشْطَانِ الرَّکِیِّ!»۱۵و بالاآورندگان آب از چاهها با این طنابها به خستگی رسیدند.
۲. صفات الشهّداء من أصحابه
«أَيْنَ الْقَوْمُ الَّذِينَ دُعُوا إِلَى الاِْسْلاَمِ فَقَبِلُوهُ،»۱۶کجایند آنان که به اسلام دعوت شدند و آن را پذیرفتند،
«وَ قَرَؤُوا الْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ،»۱۷قرآن خواندند و با استقامت به آن عمل کردند،
«وَ هِیجُوا إِلى الْجِهَادِ»۱۸به جهاد ترغیب شدند
«فَوَلِهُوا وَ لَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلاَدِهَا،»۱۹و مانند شوق شتران شیرده به فرزندانشان به هیجان آمدند،
«وَ سَلَبُوا السُّیُوفَ أَغْمَادَهَا،»۲۰شمشیرها از نیام کشیدند،
«وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الاَْرْضِ زَحْفاً زَحْفاً، وَ صَفّاً صَفّاً.»۲۱و دور زمینِ (جنگ) را گروه گروه و صف به صف (برای اعتلای اسلام) احاطه کردند،
«بَعْضٌ هَلَکَ،»۲۲بعضی شهید شدند،
«وَ بَعْضٌ نَجَا.»۲۳و عده ای نجات یافتند،
«لاَ یُبَشَّرُونَ بِالاَْحْیَاءِ،»۲۴از زنده ماندن زنده ها خوشحال نمی شدند،
«وَ لاَ یُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتی (القتلی).»۲۵و بر شهادت شهیدان توقع تسلیت نداشتند،
«مُرْهُ الْعُیُونِ مِنَ الْبُکَاءِ،»۲۶چشمشان از گریه بی نور،
«خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّیَامِ،»۲۷شکمشان از روزه لاغر،
«ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ،»۲۸لبانشان از کثرت دعا خشکیده،
«صُفْرُ الاَْلْوَانِ مِنَ السَّهَرِ.»۲۹رنگشان از بیداری شب زرد،
«عَلَى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِینَ.»۳۰و بر صورتشان غبار خشوع کنندگان نشسته بود.
«أُولئِكَ إِخْوَانِی الذَّاهِبُونَ.»۳۱آنان برادرانم بودند که از دنیا رفتند،
«فَحَقَّ لَنَا أَنْ نَظْمَأَ إِلَيْهِمْ،»۳۲سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم،
«وَ نَعَضَّ الاَْیْدِیَ عَلَى فِرَاقِهِمْ.»۳۳و بر فراقشان دست به دندان گزیم.
۳. التحذير من خدع الشيطان
«إِنَّ الشَّیْطَانَ یُسَنِّی لَكُمْ طُرُقَهُ،»۳۴بدون شک شیطان راههای خود را برای شما هموار می کند،
«وَ یُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً،»۳۵و می خواهد گره های محکم دینتان را از پی هم باز کند،
«وَ یُعْطِیَکُمْ بِالْجَمَاعَةِ الْفُرْقَةَ،»۳۶و به جای اتفاق پراکندگی ایجاد نماید،
«وَ بِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ.»۳۷و از پراکندگی فتنه به پا کند،
«فَاصْدِفُوا عَنْ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ،»۳۸از وساوس و اِفساد او روی بگردانید،
«وَ اقْبَلُوا النَّصِیحَةَ مِمَّنْ أَهْدَاهَا إِلَيْهِمْ،»۳۹و از آنان که پند و خیرخواهی به شما هدیه می دهند پذیرش داشته باشید،
«وَ اعْقِلُوهَا عَلَى أَنْفُسِکُمْ.»۴۰و آن را محکم بر خود ببندید.