سَلْب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَلْب (به فتح سین و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گرفتن با قهر است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
اِسْتِلاب (به کسر الف و سکون سین و کسر تاء) به معنای اختلاس و گرفتن و ربودن است. هیجده مورد از این واژه در نهج البلاغه آمده است.
سَلْب به معنای گرفتن با قهر آمده است. «سلبه سلبا: انتزعه من غیره قهرا»
اِسْتِلاب به معنای اختلاس و گرفتن و ربودن است.
امام علی (علیهالسلام) درباره
فقر و بیچارهگی فرموده:
«إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيا عَلى أحَد أَعارَتْهُ مَحاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِهِ.» «چون
دنیا به کسی روی آورد خوبیهای دیگران را به او
عاریه میآورد (همه او را تحسین کرده و خوبیها را به او نسبت میدهند) و چون از کسی روی گرداند خوبیهای خودش را نیز سلب میکند، (آری این چنین است).»
(شرحهای حکمت:
)
به آن حضرت گفته شد:
خوارج همهاش کشته شدند، فرمود:
«كَلاَّ وَ الله، إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِي أَصْلابِ الرِّجالِ، وَ قَراراتِ النِّساءِ، كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ، حَتَّى يَكُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلاَّبينَ.» یعنی: «نه به
خدا تمام نشدهاند بلکه آنها نطفههایند در پشتهای مردان و رحمهای زنان، هر موقع شاخی (فرماندهی) از آنها آشکار شود بریده میشود تا آخر به صورت
سارق مسلّح در میآیند.»
(شرحهای خطبه:
)
«اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ» یعنی «
غفلت او را ربود.»
(شرحهای حکمت:
)
هیجده مورد از واژه نجو در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سلب»، ج۱، ص۵۴۳.