• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نامه ۳ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



سياسي ، اخلاقي


مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از نامه های‌ آن حضرت است

كَتَبَهُ لِشُرَيْحِ بْنِ الْحارِثِ قاضيهِ
بـه شـریح قـاضی‌

رُوِىَ اَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحارِثِ قاضِىَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ) اشْتَرى عَلى عَهْدِهِ داراً بِثَمانينَ ديناراً، فَبَلَغَهُ ذلِكَ، فَاسْتَدْعاهُ وَ قالَ لَهُ:
گفته شده شریح بن حارث قاضی‌ امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بود. در زمان حکومت آن حضرت خانه ای‌ به مبلغ هشتاد دینار خرید، خبر این برنامه به آن جناب رسید، وی‌ را خواست و به او فرمود:

۱. المؤاخذة الصارمة للولاة الخونة

«بَلَغَنِی أَنَّكَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثََمانِینَ دِینَاراً،»۱
به من خبر رسیده خانه ای‌ به هشتاد دینار خریده،



«وَ کَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً،»۲
و برایش سند نوشته،



«وَ أَشْهَدْتَ فِيهِ شُهُوداً۳
و بر آن گواهانی‌ گرفته ای‌!

فَقالَ لَهُ شُرَيْحٌ: قَدْ كانَ ذلِكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ.
گفت: آری‌ چنین است ای‌ امیر مؤمنان.

قالَ: فَنَظَرَ اِلَيْهِ نَظَرَ مُغْضَب، ثُمَّ قالَ لَهُ:
حضرت خشم آلود به او نگریست، سپس فرمود:

«يَا شُرَیْحُ،»۴
ای شریح،



«أَمَا إِنَّهُ سَیَأْتِیکَ مَنْ لاَ یَنْظُرُ فِي کِتَابِکَ،»۵
به زودی‌ کسی‌ به نزدت می‌ آید (ملک الموت) که به سند خانه نظر نمی‌ کند،



«وَ لاَ یَسْأَلُکَ عَنْ بَيِّنَتِكَ،»۶
و از گواه آن نمی‌ پرسد،



«حَتَّى یُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً،»۷
تا آنکه تو را از آن خانه بیرون می‌ کند،



«وَ یُسْلِمَکَ إِلَى قَبْرِکَ خَالِصاً۸
و تنها تسلیم خانه قبر می‌ نماید.



«فَانْظُرْ يَا شُرَیْحُ لاَ تَکُونُ ابْتَعْتَ هذِهِ الدَّارَ مِنْ غَیْرِ مَالِکَ،»۹
ی‌ شریح، مواظب باش که این خانه را از غیر مال خود نخریده،



«أَوْ نَقَدْتَ الَّثمَنَ مِنْ غَیْرِ حَلاَلِکَ۱۰
یا قیمت آن را از غیر مال حلال نداده باشی‌،



«فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْیَا وَ دَارَ الاْخِرَةِ۱۱
که در این صورت دچار خسارت دنیا و آخرت شده ای‌.



«أَمَا إِنَّكَ لَوْ کُنْتَ أَتَیْتَنِی عِنْدَ شِرَائِکَ مَا اشْتَرَیْتَ،»۱۲
آگاه باش، اگر زمان خرید خانه نزد من آمده بودی‌،



«لَکَتَبْتُ لَكَ کِتَاباً عَلَى هذِهِ النُّسْخَةِ،»۱۳
برای‌ تو سندی‌ مانند این سند می‌ نوشتم،



«فَلَمْ تَرْغَبْ فِي شِرَاءِ هذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَم فَمَا فَوْقُ۱۴
که در خرید این خانه به یک درهم چه رسد بالاتر از آن رغبت نمی‌ کردی‌.

۲. التحذير من الدّنيا

وَ النُّسْخَةُ هذِهِ:
و آن سـند این است :

«هذَا مَا اشْتَرَی عَبْدٌ ذَلِیلٌ، مِنْ مَیِّت قَدْ أُزْعِجَ لِلرَّحِیلِ،»۱۵
این خانه ای‌ است که آن را بنده ای‌ خوار، از مرده ای‌ که برای‌ کوچ کردن به سرای‌ دیگر از این خانه بیرونش کرده اند خریده است،



«اشْتَرَی مِنْهُ دَاراً مِنْ دَارِ الْغُرُورِ، مِنْ جَانِبِ الْفَانِینَ، وَ خِطَّةِ الْهَالِکِینَ۱۶
از او خانه ای‌ از خانه های‌ فریب از جانب فانی‌ شوندگان، و سرزمین اهل هلاکت خریده.



«وَ تَجْمَعُ هذِهِ الدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ۱۷
این خانه را چهار حدّ است:



«الْحَدُّ الاَْوَّلُ ـ یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی الاْفَاتِ،»۱۸
حدّ اوّل به آفات و بلاها،



«وَ الْحَدُّ الثَّانِی ـ یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی الْمُصِیبَاتِ،»۱۹
حدّ دوم به مصائب،



«وَ الْحَدُّ الثَّالِثُ ـ یَنْتَهِی إِلَى الْهَوَی الْمُرْدِی،»۲۰
حد سوم به هوسهای‌ تباهی‌ آور،



«وَ الْحَدُّ الرَّابِعُ ـ یَنْتَهِی إِلَى الشَّیْطَانِ الْمُغْوِی،»۲۱
و حد چهارم به شیطان گمراه کننده،



«وَ فِيهِ یُشْرَعُ بَابُ هذِهِ الدَّارِ۲۲
و درِ این خانه به همین حد چهارم باز می‌ شود.



«اشْتَرَی هذَا الْمُغْتَرُّ بِالاَْمَلِ،»۲۳
این خریدار فریفته به آرزو،



«مِنْ هذَا الْمُزْعَجِ بِالاَْجَلِ،»۲۴
این خانه را از شخصی‌ که اجلْ او را به کوچ از دنیا برانگیخته خریداری‌ کرده،



«هذِهِ الدَّارَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عِزِّ الْقَنَاعَةِ،»۲۵
به قیمت بیرون شدن از عزّت قناعت،



«وَ الدُّخُولِ فِي ذُلِّ الطَّلَبِ وَ الضَّرَاعَةِ۲۶
و ورود در پستی‌ و ذلّت،



«فَمَا أَدْرَکَ هذَا الْمُشْتَرِی فِيَما اشْتَرَی مِنْهُ مِنْ دَرَک،»۲۷
و هر خسارتی‌ که بر این خریدار در آنچه که خریده وارد شود بر عهده ملک الموت است،



«فَعَلَى مُبَلْبِلِ (مبلى) أَجْسَامِ الْمُلُوکِ،»۲۸
همان خراب کننده بدنهای‌ پادشاهان،



«وَ سَالِبِ نُفُوسِ الْجَبَابِرَةِ،»۲۹
و گیرنده جان گردنکشان،



«وَ مُزِیلِ مُلْکِ الْفَرَاعِنَةِ،»۳۰
و نابودکننده سلطنت فرعونیان،



«مِثْلِ کِسْرَی وَ قَیْصَرَ،»۳۱
همچون شاهان ایران و روم،



«وَ تُبَّع وَ حِمْیَرَ۳۲
و یمن و حِمْیَر

۳. العبرة من الماضين

«وَ مَنْ جَمَعَ الْمَالَ عَلَى الْمَالِ فَأَکْثَرَ،»۳۳
و آنهایی‌ که ثروت بر ثروت افزودند،



«وَ مَنْ بَنَی وَ شَیَّدَ،»۳۴
و آنان که ساختند و محکم کردند،



«وَ زَخْرَفَ وَ نَجَّدَ،»۳۵
و زینت دادند و بیاراستند،



«وَ ادَّخَرَ وَ اعْتَقَدَ، وَ نَظَرَ بِزَعْمِهِ لِلْوَلَدِ،»۳۶
و ذخیره نمودند و به اعتقاد و گمان خود نسبت به برنامه اولاد توجه کردند،



«إِشْخَاصُهُمْ جَمِیعاً إِلَى مَوْقِفِ الْعَرْضِ وَ الْحِسَابِ،»۳۷
ملک الموت همگی‌ را به جایگاه بازپرسی‌ و حساب،



«وَ مَوْضِعِ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ،»۳۸
و محل مزد و جریمه روانه کند،



«إِذَا وَقَعَ الاَْمْرُ بِفَصْلِ الْقَضَاءِ»۳۹
زمانی‌ که فرمان حق برای‌ جدایی‌ بین حق و باطل فرود آید



(وَ خَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ)(۱)۴۰
«که در آنجا تبهکاران خسارت کنند.»



«شَهِدَ عَلَى ذلِكَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَی،»۴۱
بر این سند گواهی‌ دهد عقلی‌ که از اسارت هوا خارج شده،



«وَ سَلِمَ مِنْ عَلاَئِقِ الدُّنْیَا۴۲
و از وابستگی‌ های‌ دنیا سالم مانده باشد.



(۱) غافر/سوره۴۰، آیه۷۸.    




جعبه ابزار