• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۲۱ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



عقائدي ، سياسي


وَ مِنْ كَلام لَهُ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ)
از سخنان آن حضرت است

قالَهُ لِلْخَوارِجِ وَ قَدْ خَرَجَ اِلى مُعَسْكَرِهِمْ وَ هُمْ مُقيمُونَ عَلى اِنْكارِ الْحُكُومَةِ،
در خطاب به خوارج، وقتى به لشگرگاه آنان رفت در حالى که بر انکار داورى حَکَمین اصرار داشتند،

فَقالَ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ): اَكُلُّكُمْ شَهِدَ مَعَنا صِفّينَ؟
فــرمــود : آیا همه شما در صفّین حاضر بودید؟

فَقالُوا: مِنّا مَنْ شَهِدَ، وَ مِنّا مَنْ لَمْ يَشْهَدْ.
گفتند: گروهى حاضر بودیم و عده اى حضور نداشتیم.

قالَ: فَامْتازُوا فِرْقَتَيْنِ، فَلْيَكُنْ مَنْ شَهِدَ صِفّينَ فِرْقَةً، وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْها فِرْقَةً حَتّى اُكَلِّمَ كُلاًّ مِنْكُمْ بِكَلامِهِ.
فرمود: پس دو گروه شوید، آنان که در صفّین بودند گروهى، و آنان که نبودند گروه دیگر، تا با هر گروه سخن مناسب با آن را بگویم.

وَ نادَى النّاسَ فَقالَ: اَمْسِكُوا عَنِ الْكَلامِ وَ اَنْصِتُوا لِقَوْلى وَ اَقْبِلُوا بِاَفْئِدَتِكُمْ اِلَىَّ فَمَنْ نَشَدْناهُ شَهادَةً فَلْيَقُلْ بِعِلْمِهِ فيها.
سپس مردم را صدا زد و فرمود: ساکت باشید و به سخنان من توجه کنید، روى دلتان با من باشد، هر که را براى شهادت دادن خواستم برابر آگاهى خود سخن گوید.

ثُمَّ كَلَّمَهُمْ (عَلَيْهِ‌السَّلامُ) بِكَلام طَويل; مِنْ جُمْلَتِهِ اَنْ قالَ:
سپس خطبه اى طولانى ایراد کرد که قسمتى از آن این قطعه است:

۱. سياسية رفع المصاحف الماكرة

«اَلَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصاحِفَ حیلَةً وَ غیلَةً، وَ مَکْراً وَ خَدیعَةً۱
آیا زمانى که از باب حیله و فریبکارى و مکر و خدعه قرآنها را بر نیزه کردند فریاد نزدید:



«اِخْوانُنا وَ اَهْلُ دَعْوَتِنا»۲
اینان برادران ما و اهل دعوت اسلامى ما هستند،



«اسْتَقالُونا وَ اسْتَراحُوا اِلى کِتابِ اللّهِ سُبْحانَهُ،»۳
و اینان رو به قرآن کرده خواهان آرامش‌اند،



«فَالرَّأْیُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَ التَّنْفیسُ عَنْهُمْ؟ »۴
رأى ما این است که خواسته آنان را قبول کنیم و از این مضیقه نجاتشان دهیم؟



«فَقُلْتُ لَكُمْ: هذا اَمْرٌ ظاهِرُهُ ایمانٌ وَ باطِنُهُ عُدْوانٌ»۵
من به شما گفتم: ظاهر این برنامه ایمان، و باطنش دشمنى با خداست،



«وَ اَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ آخِرُهُ نَدامَةٌ،»۶
ابتدایش رحمت و نهایتش ندامت است.



«فَاَقیمُوا عَلى شَأْنِکُمْ»۷
پس بر موقعیت خویش پابرجا باشید



«وَ الْزَمُوا طَریقَتَکُمْ»۸
و راهتان را ادامه دهید



«وَ عَضُّوا عَلَى الْجِهادِ بِنَواجِذِکُمْ، »۹
و براى جنگ دندان به هم بفشارید،



«وَ لا تَلْتَفِتُوا اِلى ناعِق نَعَقَ، »۱۰
و توجهى به فریاد فریادکننده نکنید،



«اِنْ اُجیبَ اَضَلَّ، »۱۱
که اگر جوابش دهند گمراه کند،



«وَ اِنْ تُرِکَ ذَلَّ. »۱۲
و اگر رهایش سازند خوار و بى اعتبار شود.



«وَ قَدْ کانَتْ هذِهِ الْفَعْلَةُ،»۱۳
ولى وضع چنان شد که شد،



«وَ قَدْ رَاَیْتُکُمْ اَعْطَیْتُمُوها،»۱۴
و دیدم که به حکمیت تن دادید.



«وَاللّهِ لَئِنْ اَبَیْتُها ما وَجَبَتْ عَلَىَّ فَریضَتُها،»۱۵
قسم به خدا اگر حکمیت را نمى پذیرفتم قانونى از آن بر من واجب نمى شد،



«وَ لا حَمَّلَنِی اللّهُ ذَنْبَها۱۶
و خداوند گناهى از آن بر دوشم نمى گذاشت.



«وَ وَاللّهِ اِنْ جِئْتُها اِنّى لَلْمُحِقُّ الَّذى یُتَّبَعُ»۱۷
و به خدا قسم اگر مى پذیرفتم باز حق با من بود و باید از من اطاعت مى شد



«وَ اِنَّ الْکِتابَ لَمَعى،»۱۸
و کتاب خدا با من است،



«ما فارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ»۱۹
از وقتى با آن مأنوس شدم هرگز از آن جدا نشده ام

۲. صفات المجاهدين من اصحاب النبىّ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم)

«فَلَقَدْ کُنّا مَعَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»۲۰
ما با پیامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) بودیم



«وَ اِنَّ الْقَتْلَ لَیَدُورُ عَلَى الاْباءِ وَ الاَْبْناءِ وَ الاِْخْوانِ وَ الْقَراباتِ،»۲۱
و کشتار حول پدران و فرزندان و برادران و اقوام دور مى زد،



«فَما نَزْدادُ عَلى كُلِّ مُصیبَة وَ شِدَّة اِلاّ ایماناً»۲۲
و هر مصیبت و بلایى چیزى جز افزایش ایمان،



«وَ مُضِیّاً عَلَى الْحَقِّ، »۲۳
و حرکت در راه حق،



«وَ تَسْلیماً لِلاَْمْرِ، »۲۴
و تسلیم به امر رب،



«وَ صَبْراً عَلى مَضَضِ الْجِراحِ،»۲۵
و صبر بر سوزش جراحتها براى ما نداشت،

۳. علل مقاتلة اهل الشام

«وَ لكِنّا اِنَّما اَصْبَحْنا نُقاتِلُ اِخْوانَنا فِى الاِْسْلامِ عَلى ما دَخَلَ فيهِ مِنَ الزَّیْغِ وَ الاِْعْوِجاجِ، وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْویلِ. »۲۶
اما امروز با برادران اسلامى خود به خاطر لغزش و کژى و شبهه و تأویلى که در دین راه یافته مى جنگیم.



«فَاِذا طَمِعْنا فى خَصْلَة یَلُمُّ اللّهُ بِها شَعَثَنا»۲۷
هرگاه راهى بیابیم که خداوند به وسیله آن پراکندگى ما را جمع کند



«وَ نَتَدانی بِها اِلَى الْبَقِيَّةِ فيما بَیْنَنا»۲۸
و به سبب آن روابط ما برقرار شده به هم نزدیک شویم



«رَغِبْنا فيها، »۲۹
به آن رغبت مى کنیم،



«وَ اَمْسَکْنا عَمّا سِواها۳۰
و از غیر آن خوددارى مى نماییم.




جعبه ابزار