شَعَث (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَعَث (مانند شرف) یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای ژولیدگی، پراکنده شدن و پراکنده کردن به صورت
لازم و
متعدی آمده است و
اَشْعَث به معنای ژولیده مو و نیز کسی که موی سیاه و سفید دارد است.
حضرت علی (علیهالسلام) هنگام سخن گفتن با
خوارج و بیان ماجرای برادرش
عقیل از این واژه استفاده نموده است.
شَعَث (مانند شرف)
به معنای ژولیدگی، پراکنده شدن و پراکنده کردن لازم و متعدی هر دو آمده است و «اَشْعَث» به معنای ژولیده مو و نیز کسی که موی سیاه و سفید دارد آمده است.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در هنگام سخن گفتن با خوارج فرمود:
«فَإِذَا طَمِعْنَا فِی خَصْلَهٍ یَلُمُّ اللَّهُ بِهَا شَعَثَنَا وَ نَتَدَانَی بِهَا إِلَی الْبَقِیَّهِ فِیمَا بَیْنَنَا رَغِبْنَا فِیهَا وَ أَمْسَکْنَا عَمَّا سِوَاهَا»؛
«ما به وضعی رسیدیم که با برادران خود میجنگیم به علت انحرافی که در آنها به وجود آمده است. اگر در وسیلهای
طمع کردیم که
خدا به وسیله آن پراکندگی ما را به اتفاق مبدّل کند و با آن به
صلح برسیم به آن رغبت میکنیم و از
جنگ دست برمیداریم».
منظور از «شعث» اختلاف و پراکندگی است.
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره برادرش عقیل که چیزی اضافه از
بیت المال خواست و به او نداد فرموده است:
«رأَیْتُ صِبْیَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ کَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ»؛
«بچههای عقیل را دیدم که ژولیده مو و سیاه رنگ از فقر، گویی چهرهشان را با نیل رنگ کردهاند».
«شعث» (مثل قفل) جمع اشعث است مراد از آن ژولیدگی موی در اثر چرک و
فقر است. عقیل از حضرت چیزی از سهمیه مردم میخواسته و امام (علیهالسّلام) نمیتوانست بپردازد.
این واژه شش بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شعث»، ج۲، ص۵۹۷.