گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسيی
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
در شکایت از قریش
الشّكوى من قريش
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِیکَ عَلَى قُرَیْش وَ مَنْ أَعَانَهُمْ;»۱خداوندا، از تو بر قریش و کمک دهندگانشان یاری می خواهم،
«فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِی،»۲زیرا قریش با من قطع رحم کردند،
«وَ أَکْفَؤُوا إِنَائِی،»۳و پیمانه حکومتم را واژگون نمودند،
«وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِی حَقّاً کُنْتُ أَوْلَی بِهِ مِنْ غَیْرِی،»۴و برای نزاع با من در حقّی که از دیگران به آن سزاوارتر بودم اجتماع کردند،
«وَ قَالُوا: أَلَا إِنَّ فِي الْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ،»۵و گفتند: آگاه باش، حق آن است که آن را بگیری،
«وَ فِي الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ،»۶و حق آن است که از آن ممنوع شوی،
«فَاصْبِرْ مَغْمُوماً،»۷پس بر غصه و اندوه صبر کن،
«أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً.»۸یا با تأسّف بمیر!
«فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ، وَ لَا ذَابٌّ وَ لَا مُساعِدٌ، إِلَّا أَهْلَ بَیْتِی;»۹در آن هنگام دیدم مرا جز اهل بیتم یار و مدافع و همیاری نیست،
«فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَنِیَّةِ،»۱۰که روا نداشتم آنان را به ورطه مرگ اندازم،
«فَأَغْضَیْتُ عَلَى الْقَذَی،»۱۱پس چشم خاشاک رفته را برهم گذاشتم،
«وَ جَرِعْتُ رِیقِی عَلَى الشَّجَا،»۱۲و با استخوان مانده در گلو آب دهن فرو دادم،
«وَ صَبَرْتُ مِنْ کَظْمِ الْغَیْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ،»۱۳و برای فرو بردن خشم بر چیزی صبر کردم که از حنظل تلخ تر،
«وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ.»۱۴و دردش برای قلب از بریدن کاردهای بزرگ سخت تر بود.
وَ قَدْ مَضى هذَا الْكَلامُ فى اَثْناءِ خُطْبَة مُتَقَدِّمَة اِلّا اَنّى كَرَّرْتُهُ ههُنا لِإِخْتِلافِ الرِّوايَتَيْنِ.
این سخن بین خطبه ای که پیشتر گذشت (خطبه ۱۷۱) آمده بود، ولی من برای اختلافی که در دو روایت بود دوباره آوردم. وَ مِنْـهُ
و از این خطبه است
في ذكر السائرين إلى البصرة لحربه (عليه السلام)
فضح خيانة الناكثين
«فَقَدِمُوا عَلَى عُمَّالِی وَ خُزَّانِ بَیْتِ الْمُسْلِمِینَ الَّذِي فِي یَدَیَّ، وَ عَلَى أَهْلِ مِصْر، كُلُّهُمْ فِي طَاعَتِی وَ عَلَى بَیْعَتِی;»۱۵بر عاملان من و خزانه داران بیت المال مسلمانان که در دست من بود و بر اهل شهری که تمامشان در طاعت و بیعت من بودند هجوم بردند،
«فَشَتَّتُوا کَلِمَتَهُمْ،»۱۶آنها را از هم پراکنده کردند،
«وَ أَفْسَدُوا عَلَيَّ جَمَاعَتَهُمْ،»۱۷و اتفاق ایشان را علیه من به فساد کشیدند،
«وَ وَثَبُوا عَلَى شِیعَتِی،»۱۸بر شیعیانم تاختند،
«فَقَتَلُوا طَائِفَةً مِنْهُمْ غَدْراً;»۱۹گروهی از آنان را با مکر و حیله کشتند،
«وَ طَائِفَةٌ عَضُّوا عَلَى أَسْیَافِهِمْ،»۲۰و گروهی با شمشیر برای جنگ با آنان به پا خاستند،
«فَضَارَبُوا بِهَا حَتَّى لَقُوا اللهَ صَادِقِینَ.»۲۱و به زد و خورد پرداختند تا صادقانه خدا را ملاقات نمودند.