• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طوف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





طَوْف (به فتح طاء و سکون واو) از واژگان نهج البلاغه به معنای دور کردن بر چیزی است این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به کار رفته است؛ مانند:طائِفه (به فتح طاء و کسر همزه) قسمتی از مردم و قطعه‌ای از شی‌ء، طائِف (به فتح طاء و کسر همزه) به معنای طواف کننده، طَواف (به فتح طاء) به معنی نزدیکی با زنان است. حضرت علی (علیه‌السلام) در وقف‌نامه خویش از این واژه استفاده نموده است.



طَوْف به معنای دور کردن بر چیزی آمده است. «طاف حَول الشَی‌ء: دار حَوله»
همچنین طائِفة قسمتی از مردم و قطعه‌ای از شی‌ء است. و طائف به معنای طواف کننده است و نزدیکی به زنان را نیز طَواف گویند.


• امام (صلوات‌الله‌علیه)در وقف‌نامه خویش فرموده است: «وَمَنْ كَانَ مِنْ إِمَائِي ـ اللاَّتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ ـ لَهَا وَلَدٌ ...، فَتُمْسَكُ عَلَى وَلَدِهَا وَهِيَ مِنْ حَظِّهِ» (و هر كدام از كنيزانم- كه با او همبستر شده‌ام و - صاحب فرزند يا حامله است، از فروش او به خاطر سهم فرزندش خوددارى شود.) (شرح‌های خطبه: )


این ماده نه بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۶۸۶.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۹۰.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۴۰۳.    
۴. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۴، ص۱۳۹۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۴۰۴.    
۶. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۶۰۹، نامه ۲۴.    
۷. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۲۶، نامه ۲۴.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۸۰، نامه ۲۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۹۳.    
۱۰. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۰۱.    
۱۱. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۰۶.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۹، ص۲۹۰.    
۱۳. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۶۷.    
۱۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۱۴۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طوف»، ج۲، ص۶۸۶.    






جعبه ابزار