طَوْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَوْف (به فتح طاء و سکون واو) از
واژگان نهج البلاغه به معنای دور کردن بر چیزی است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه به کار رفته است؛ مانند:
• طائِفه (به فتح طاء و کسر همزه) قسمتی از مردم و قطعهای از شیء است.
• طائِف (به فتح طاء و کسر همزه) به معنای طواف کننده است.
• طَواف (به فتح طاء) به معنی نزدیکی با زنان است.
حضرت علی (علیهالسلام) در وقفنامه خویش از این واژه استفاده نموده است.
طَوْف به معنای دور کردن بر چیزی آمده است.
«
طافَ حَول الشَیء: دار حَوله.»
همچنین
طائِفة قسمتی از مردم و قطعهای از شیء است.
و
طائف به معنای طواف کننده است و نزدیکی به زنان را نیز
طَواف گویند.
به برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه)در وقفنامه خویش فرموده است:
«وَ مَنْ كانَ مِنْ إِمائي ـ اللاّتي أَطوفُ عَلَيْهِنَّ ـ لَها وَلَدٌ .. فَتُمْسَكُ عَلَى وَلَدِها وَ هِيَ مِنْ حَظِّهِ.» «و هر كدام از كنيزانم- كه با او همبستر شدهام و - صاحب فرزند يا حامله است، از فروش او به خاطر سهم فرزندش خوددارى شود.»
این ماده نه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طوف»، ج۲، ص۶۸۶.