گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، عقائدي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
اِلى مُعاوِيَةَ جَواباً عَنْ كِتاب مِنْهُ اِلَيْهِ
در جـواب نامه معـاویه
۱. فضح بني اميّة و فضائل اهل البيت (عليهمالسلام)
«وَ أَمَّا طَلَبُکَ إِلَيَّ الشَّامَ»۱اینکه حکومت شام را از من خواستی،
«فَإِنِّي لَمْ أَکُنْ لاُِعْطِیَکَ الْیَوْمَ مَا مَنَعْتُکَ أَمْسِ.»۲من آنچه را دیروز در اختیارت قرار ندادم امروز هم به دستت نمی دهم.
«وَ أَمَّا قَوْلُکَ:»۳اما گفته ات:
«إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَکَلَتِ الْعَرَبَ إِلاَّ حُشَاشَاتِ أَنْفُس بَقِیَتْ،»۴که «جنگْ عرب را به کام خود فرو برده، و از او جز نیمه جانی باقی نمانده»،
«أَلاَ وَ مَنْ أَکَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَى الْجَنَّةِ،»۵آگاه باش آن که در راه حق بمیرد مسیرش به جانب بهشت،
«وَ مَنْ أَکَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَى النَّارِ (فالنّار أولى به).»۶و هر که در طریق باطل فنا شود راهش به سوی آتش است.
«وَ أَمَّا اسْتِوَاؤُنَا فِي الْحَرْبِ وَ الرِّجالِ»۷ما اینکه گفته بودی: «ما و تو در وضع جنگ و نفرات برابریم»
«فَلَسْتَ بِأَمْضَی عَلَى الشَّکِّ مِنِّي عَلَى الْیَقِینِ،»۸تو در شک و تردید تیزروتر از من در عرصه یقین نیستی،
«وَ لَيْسَ أَهْلُ الشَّامِ بِأَحْرَصَ عَلَى الدُّنْیَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ عَلَى الاْخِرَةِ.»۹و نه اهل شام به دنیا حریص تر از اهل عراق به آخرتند.
۲. خصائص اهل البيت (عليهمالسلام)
«وَ أَمَّا قَوْلُکَ:»۱۰و این که گفتی:
«إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَاف،»۱۱«ما از فرزندان عبدمنافیم»
«فَكَذلِكَ نَحْنُ،»۱۲آری ما هم چنین هستیم،
«وَ لكِنْ لَيْسَ أُمَیَّةُ کَهَاشِمِ،»۱۳ولی با این فرق که نه امیّه مثل هاشم است،
«وَ لاَ حَرْبٌ کَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ،»۱۴نه حرب همچون عبدالمطّلب،
«وَ لاَ أَبُو سُفْیَانَ كَأَبِي طَالِب،»۱۵و نه ابوسفیان مانند ابوطالب،
«وَ لاَ الْمُهَاجِرُ کَالطَّلِیقِ،»۱۶و نه مهاجر الی اللّه چون اسیر آزاد شده،
«وَ لاَ الصَّرِیحُ کَاللَّصِیقِ،»۱۷و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر،
«وَ لاَ الُْمحِقُّ کَالْمُبْطِلِ،»۱۸و نه اهل حق مانند اهل باطل،
«وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کَالْمُدْغِلِ.»۱۹و نه مؤمن چون مفسد.
«وَ لَبِئْسَ الْخَلْفُ خَلْفٌ یَتْبَعُ سَلَفاً هَوَی فِي نَارِ جَهَنَّمَ.»۲۰و چه بازماندگان بدی هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمی خود می باشند!
«وَ فِي أَیْدِینَا بَعْدُ فَضْلُ النُّبُوَّةِ»۲۱از این گذشته فضیلت نبوت به دست ماست
«الَّتِي أَذْلَلْنَا بِهَا الْعَزِیزَ،»۲۲که با آن عزیز را خوار،
«وَ نَعَشْنَا بِهَا الذَّلِیلَ.»۲۳و ذلیل را بلندمقام ساختیم.
«وَ لَمَّا أَدْخَلَ اللهُ الْعَرَبَ فِي دِینِهِ أَفْوَاجاً،»۲۴خداوند چون عرب را دسته دسته وارد دین خود کرد،
«وَ أَسْلَمَتْ لَهُ هذِهِ الاُْمَّةُ طَوْعاً وَ کَرَهاً،»۲۵و این امت خواه و ناخواه تسلیم حق شدند،
«کُنْتُمْ مِمَّنْ دَخَلَ فِي الدِّینِ:»۲۶شما به دو علت اسلام آوردید:
«إِمَّا رَغْبَةً وَ إِمَّا رَهْبَةً،»۲۷محض دنیا، یا ترس از جان،
«عَلَى حِینَ فَازَ (فات) أَهْلُ السَّبْقِ بِسَبْقِهِمْ،»۲۸آنهم در زمانی که پیشی گرفتگان به اسلام پیروزی یافته بودند،
«وَ ذَهَبَ الْمُهَاجِرُونَ الاَْوَّلُونَ بِفَضْلِهِمْ،»۲۹و اولین مهاجران را فضل و برتری بود.
«فَلاَ تَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطَانِ فِيكَ نَصِیباً،»۳۰پس برای شیطان در وجودت بهره قرار مده،
«وَ لاَ عَلَى نَفْسِکَ سَبِیلا،»۳۱و راهش را به روی خود باز مگذار.
«وَ السَّلام.»۳۲و السلام.