عَبْدُالْمُطَّلِب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَبْدُالْمُطَّلِب از
واژگان نهج البلاغه و جد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هستند.
نام ایشان سه بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
عَبْدُالْمُطَّلِب (سلاماللهعلیه) پدر
عبدالله بن عبد المطلب و جد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که روایات زیادی در عظمت وی وارد شده و از اساطین
توحید در
مکّه بود.
یعقوبی در تاریخ خود فرموده:
«عبد المطلب، موحّد بود و ضدّ
عبادت اصنام، او وفا به
نذر کرد، سنتهایی گذاشت که اکثر آنها را
قرآن مجید و
سنت تثبیت نمود... از
نکاح محارم منع کرد، دست
سارق را برید، از قتل دختران مانع شد،
شرب خمر و
زنا را تحریم کرد و بر آن
حدّ قرار داد، و گفت نباید کسی عریان
طواف کند و باید از مال حلال
حجّ آورد.
و
ماههای حرام (
رجب،
ذو القعده،
ذو الحجّه،
محرم) را تعظیم فرمود، زنان زناکار را که بر پشت بامهای خود
پرچم میافراشتند از
مکّه تبعید نمود.»
و نقل است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از وفات او فرمود:
انَّ الله یَبعَث جَدّی عَبدُالمُطَّلب اُمَّة واحِدَة فی هَیئَةِ الاَبنِیاء وَ زیّ المُلوک.
مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
راجع به انتقام از قاتلش فرموده:
«يا بَني عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، لا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخوضونَ دِماءَ الْمُسْلِمينَ خَوْضاً، تَقولونَ: قُتِلَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ. أَلا لا تَقْتُلُنَّ بي إِلاّ قاتِلي.» «ای فرزندان عبد المطلب نبینم شما را که خون مسلمانها را ریخته و میگوئید: چون
امیرالمؤمنین کشته شده است بدانید به علت قتل من جز قاتلم را نکشید.»
دیگری در
نامه ۱۷ به
معاویه که گفته بود: ما همه فرزندان
عبد مناف هستیم فرموده:
«وَ أَمّا قَوْلُكَ: إِنّا بَنو عَبْدِ مَناف، فَكَذلِكَ نَحْنُ، وَ لكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهاشِمَ، وَ لا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا أَبوسُفْيانَ كَأَبي طالِب، وَ لا المُهاجرُ كَالطَّليقِ.» «و اما اين كه گفتهاى: «ما همه فرزندان عبد مناف هستيم» بلى چنين است! امّا «
امیّه» چون «
هاشم» و «
حرب» چون «
عبدالمطلّب» و «
ابوسفیان» مانند «
ابوطالب» نخواهند بود و هرگز
مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند.»
سوّم بار به معاویه مینویسد:
«مَتَى أُلْفِيَتْ بَنو عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَنِ الاَْعْداءِ ناكِلينَ، و بِالسُّيوفِ مُخَوَّفينَ؟!» یعنی «کجا یافتهای که فرزندان عبدالمطلب از دشمن عقب نشینند و با شمشیر ترسیده شوند.»
نام عبد المطلب سه بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طلب»، ج۲، ص۶۷۸.