گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدی ، سياسی
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
كَلَّمَ بِهِ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرَ بَعْدَ بَيَعْتِهِ بِالخِلافَةِ وَ قَدْ عَتَبا عَلَيْهِ مِـنْ تَـرْكِ مَشُورَتِهِـما وَ الْإِسْتِعانَـةِ فِى الْأُمُـورِ بِهِـما
که بعد از بیعت طلحه و زبیر به آنها فرمود، و آنان از اینکه حضرت آنها را طرف مشورت قرار نداده و در امور حکومت از آنها یاری نجسته شکایت داشتند.
مواجهة قادة الناكثين
«لَقَدْ نَقَمْتُمَا یَسِیراً،»۱برای چیزی اندک خشم گرفتید،
«وَ أَرْجَأْتُمَا کَثِیراً.»۲و فراوان را واگذاشتید.
«أَلَا تُخْبِرَانِی، أَيُّ شَیْء کَانَ لَكُمَا فِيهِ حَقٌّدَفَعْتُکُمَا عَنْهُ؟»۳به من نمی گویید که در چه چیزی حق داشته اید که شما را از آن منع کردم؟
«أَمْ أَيُّ قَسْم اسْتَأْثَرْتُ عَلَيْكُمَا بِهِ؟»۴یا در کدام سهم خود را بر شما پیش انداختم؟
«أَمْ أَيُّ حَقٍّ رَفَعَهُ إِلَيَّ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ضَعُفْتُ عَنْهُ،»۵یا کدام دعوا را مسلمانی به من رجوع کرده که نسبت به حلّش عاجز بوده
«أَمْ جَهِلْتُهُ،»۶یا حکمش را نمی دانستم
«أَمْ أَخْطَأْتُ بَابَهُ!»۷یا راه قضاوتش را اشتباه کردم؟
«وَاللهِ مَا کَانَتْ لِي فِي الْخِلاَفَةِ رَغْبَةٌ،»۸به خدا قسم نسبت به حکومت رغبتی نداشتم،
«وَ لَا فِي الْوِلاَیَةِ إِرْبَةٌ،»۹و مرا در حکومت نیازی نبود،
«وَ لكِنَّكُمْ دَعَوْتُمُونِی إِلَيْهَا،»۱۰شما مرا به آن خواندید،
«وَ حَمَلْتُمُونِی عَلَيْهَا،»۱۱و شما بار آن را بر دوشم نهادید.
«فَلَمَّا أَفْضَتْ إِلَيَّ نَظَرْتُ إِلَى کِتَابِ اللهِ وَ مَا وَضَعَ لَنَا، وَ أَمَرَنَا بِالْحُکْمِ بِهِ فَاتَّبَعْتُهُ، وَ مَا اسْتَنَّ النَّبِیُّ (صلىاللهعليهوآلهوسلم) فَاقْتَدَیْتُهُ،»۱۲پس زمانی که حکومت به من رسید به کتاب خدا و دستوری که برای ما وضع کرده بود و ما را به آن فرمان داده بود، و به آنچه پیامبر (صلىاللهعليهوآله) سنّت قرار داده بود نظر انداختم و از آن پیروی کردم،
«فَلَمْ أَحْتَجْ فِي ذلِكَ إِلَى رَأْیِکُمَا، وَ لاَ رَأْیِ غَیْرِکُمَا،»۱۳و در این زمینه به رأی شما و غیر شما نیازمند نبودم،
«وَ لَا وَقَعَ حُکْمٌ جَهِلْتُهُ،»۱۴و حکمی واقع نشد که به آن جاهل بوده
«فَأَسْتَشِیرَکُمَا وَ إِخْوَانِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ;»۱۵تا از شما و دیگر مسلمانان خواهان مشورت باشم،
«وَ لَوْ کَانَ ذلِكَ لَمْ أَرْغَبْ عَنْكُمَا، وَ لَا عَنْ غَیْرِکُمَا.»۱۶که اگر حکمی را آگاه نبودم از شما و دیگران رویگردان نمی شدم.
«وَ أَمَّا مَا ذَکَرْتُمَا مِنْ أَمْرِ الْأُسْوَةِ،»۱۷و اما آنچه یاد کردید که چرا در مسأله بیت المال به طور مساوی عمل کرده ام،
«فَإِنَّ ذلِكَ أَمْرٌ لَمْ أَحْکُمْ أَنَا فِيهِ بَرَأْیِی،»۱۸این مطلبی است که در آن به رأی خود حکم نکردم،
«وَ لَا وَلِیتُهُ هَوًی مِنِّي،»۱۹و بر اساس خواسته خویش عمل ننمودم،
«بَلْ وَجَدْتُ أَنَا وَ أَنْتَُما مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللهِ (صلىاللهعليهوآلهوسلم) قَدْ فُرِغَ مِنْهُ،»۲۰بلکه من و شما دریافته ایم که این رویّه همان است که رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) قرار داده و حکمی قطعی است،
«فَلَمْ أَحْتَجْ إِلَيْكُمَا فِيَما قَدْ فَرَغَ اللهُ مِنْ قَسْمِهِ، وَ أَمْضَی فِيهِ حُکْمَهُ،»۲۱و من در آنچه که خداوند از تقسیم بیت المال به آن فرمان داده، و حکمش را امضاء نموده نیازمند به رأی شما نبودم.
«فَلَيْسَ لَكُمَا، وَاللهِ، عِنْدِي وَ لَا لِغَیْرِکُمَا فِي هذَا عُتْبَی.»۲۲سوگند به حق که برای شما و غیر شما نزد من حقّی نیست تا از آن پوزش بخواهم.
«أَخَذَ اللهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِکُمْ إِلَى الْحَقِّ،»۲۳خداوند دلهای ما و شما را متوجه حق کند،
«وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْرَ.»۲۴و به ما و شما صبر عنایت فرماید.
ثُمَّ قالَ (عَلَيْهِالسَّلامُ):
آن گاه فرمود:
«رَحِمَ اللهُ رَجُلاً رَأَی حَقّاً فَأَعَانَ عَلَيْهِ،»۲۵خداوند رحمت کند کسی را که چون حقّی دید آن را کمک کند،
«أَوْ رَأَی جَوْراً فَرَدَّهُ،»۲۶یا ستمی را مشاهده نمود از آن باز دارد،
«وَ کَانَ عَوْناً بِالْحَقِّ عَلَى صَاحِبِهِ.»۲۷و یار ستمدیده باشد تا جایی که او را به حقّش برساند.