گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
كَتَبَهُ اِلى اَهْلِ الاَْمْصارِ، يَقُصُّ فيهِ ماجَرى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَهْلِ صِفّينَ.
به اهـالی شـهرها، که در آن جریـان صفّیـن را گزارش نمـوده.
فضح حوادث صفّين
«وَ کَانَ بَدْءُ أَمْرِنَا أَنَّا الْتَقَیْنَا وَ الْقَوْمُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ،»۱آغاز برنامه ما این بود که با شامیان روبرو شدیم،
«وَ الظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ، وَ نَبِیُّنَا وَاحِدٌ، وَ دَعْوَتَنَا فِي الاِْسْلاَمِ وَاحِدَةٌ،»۲ظاهر امر این بود که پروردگارمان و پیامبرمان و دعوتمان به اسلام یکی بود،
«وَ لاَ نَسْتَزِیدُهُمْ فِي الاِْیمَانِ بِاللهِ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِهِ وَ لاَ یَسْتَزِیدُونَنَا:»۳نه ما زیاد کردن ایمان به خدا و تصدیق به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را از آنان خواستیم و نه آنان از ما،
«الاَْمْرُ وَاحِدٌ إِلاَّ مَا اخْتَلَفْنَا فِيهِ مِنْ دَمِ عُثَْمانَ،»۴برنامه واحد بود جز اینکه اختلاف ما با یکدیگر در خون عثمان بود
«وَ نَحْنُ مِنْهُ بَرَاءٌ!»۵که دامن ما از آن پاک بود،
«فَقُلْنَا: تَعَالَوْا نُدَاوِ مَا لاَ نُدْرِکُ الْیَوْمَ بِإِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ تَسْکِینِ الْعَامَّةِ،»۶گفتیم: بیایید با خاموش کردن آتش فتنه و آرام نمودن مردم به چاره چیزی برخیزیم که پس از این نمی توان چاره کرد،
«حَتَّى یَشْتَدَّ الاَْمْرُ وَ یَسْتَجْمِعَ،»۷تا امر خلافت استوار شود و مسلمانان متحد گردند،
«فَنَقْوَی عَلَى وَضْعِ الْحَقِّ مَوَاضِعَهُ.»۸و قدرت پیدا کنیم که حق را در جایگاههای خودش قرار دهیم.
«فَقَالُوا: بَلْ نُدَاوِیهِ بِالْمُکَابَرَةِ!»۹در جواب ما گفتند: این کار را با زد و خورد علاج می کنیم.
«فَأَبَوْا حَتَّى جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَ رَکَدَتْ،»۱۰از پیشنهاد ما روی گرداندند تا جنگ بالش را گشود و استوار و محکم شد،
«وَ وَقَدَتْ نِیرَانُهَا وَ حَمِشَتْ.»۱۱و شعله هایش برافروخت و زبانه کشید.
«فَلَمَّا ضَرَّسَتْنَا وَ إِيَّاهُمْ،»۱۲چون جنگ دندانش را در ما و آنان فرو برد،
«وَ وَضَعَتْ مَخَالِبَهَا فِينَا وَ فِيهِمْ،»۱۳و چنگالش را در دو طرف گذاشت،
«أَجَابُوا عِنْدَ ذلِكَ إِلَى الَّذِي دَعَوْنَاهُمْ إِلَيْهِ،»۱۴به آنچه آنان را دعوت می کردیم گردن نهادند،
«فَأَجَبْنَاهُمْ إِلَى مَا دَعَوْا،»۱۵ما نیز دعوتشان را پاسخ گفتیم،
«وَ سَارَعْنَاهُمْ إِلَى مَا طَلَبُوا،»۱۶و خواسته آنان را به سرعت پذیرفتیم،
«حَتَّى اسْتَبَانَتْ عَلَيْهِمُ الْحُجَّةُ،»۱۷تا حجت بر آنان ظاهر شد،
«وَ انْقَطَعَتْ مِنْهُمُ الْمَعْذِرَةُ.»۱۸و عذرشان قطع گردید.
«فَمَنْ تَمَّ عَلَى ذلِكَ مِنْهُمْ»۱۹پس هر یک از اینان بر این سخن پایدار ماند
«فَهُوَ الَّذِي أَنْقَذَهُ اللهُ مِنَ الْهَلَکَةِ،»۲۰خداوند او را از هلاکت رهانده،
«وَ مَنْ لَجَّ وَ تَمَادَی»۲۱و کسی که لجاجت کرد و بر گمراهیش ماند (خوارج)
«فَهُوَ الرَّاکِسُ الَّذِي رَانَ اللهُ عَلَى قَلْبِهِ،»۲۲او سرنگونی است که خداوند بر دلش پرده افکنده،
«وَ صَارَتْ دَائِرَةُ السَّوْءِ عَلَى رَأْسِهِ.»۲۳و پیشامد بدی به گرد سرش چرخیده.