گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، عسكري ، عقائدي
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
لِعُمَرَبْنِ الْخَطّابِ وَ قَدِ اسْتَشارَهُ فِى الشُّخُوصِ لِقِتالِ الْفُرْسِ بِنَفْسِهِ
به عمر بن خطاب وقتی که برای رفتن به جنگ ایرانیان با حضرت مشورت کرد
۱. علل انتصار الاسلام
«إِنَّ هذَا الاَْمْرَ لَمْ یَکُنْ نَصْرُهُ وَ لاَ خِذْلاَنُهُ بِکَثْرَة وَ لاَ بِقِلَّة.»۱پیروزی و شکست اسلام به فراوانی لشکر و اندکی آن نبود،
«وَ هُوَ دِینُ اللهِ الَّذِي أَظْهَرَهُ،»۲آن دین خداست که خدایش پیروز کرد،
«وَ جُنْدُهُ الَّذِي أَعَدَّهُ (أعزّه) وَ أَمَدَّهُ (أیّده)،»۳و ارتش حق است که آن را مهیّا نمود و یاری داد،
«حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ،»۴تا رسید به آنجا که باید برسد،
«وَ طَلَعَ حَيْثُ طَلَعَ;»۵و طلوع کرد تا جایی که باید طلوع کند.
«وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُود مِنَ اللهِ،»۶ما را از جانب حق وعده پیروزی است،
«وَ اللهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ،»۷و خداوند وفاکننده به وعده خویش است،
«وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ.»۸و لشکرش را یاری می دهد.
«وَ مَکَانُ الْقَیِّمِ بِالاَْمْرِ مَکَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ یَجْمَعُهُ وَ یَضُمُّهُ:»۹مرتبه زمامدار در این محور مرتبه رشته ای است که مهره ها را جمع می کند و به هم ارتباط می دهد،
«فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ،»۱۰اگر رشته بگسلد مهره ها پراکنده شده و هر یک به جایی می رود،
«ثُمَّ لَمْ یَجْتَمِعْ بِحَذَافِیرِهِ أَبَداً.»۱۱پس از آن هرگز همه آنها جمع نشود.
«وَ الْعَرَبُ الْیَوْمَ، وَ إِنْ کَانُوا قَلِیلا،»۱۲عرب اگرچه امروز در شمار و عدد اندک است
«فَهُمْ کَثِیرُونَ بِالاِْسْلاَمِ،»۱۳اما با بستگی به رشته اسلام بسیار،
«عَزِیزُونَ بِالاِْجْتَِماعِ!»۱۴و به خاطر اتحاد نیرومند است.
«فَکُنْ قُطْباً،»۱۵پس تو همچون محور آسیا باش،
«وَ اسْتَدِرِ الرَّحَا بِالْعَرَبِ،»۱۶و به وسیله
عرب آسیا را بگردان،
«وَ أَصْلِهِمْ دُونَکَ نَارَ الْحَرْبِ،»۱۷و آنان را در دل آتش جنگ بیفکن و خود به جبهه جنگ مرو،
«فَإِنَّكَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هذِهِ الاَْرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَيْكَ الْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا،»۱۸زیرا اگر بیرون روی
عرب از همه طرف پیمان با تو را بگسلند،
«حَتَّى یَکُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَکَ مِنَ الْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَيْكَ مِمَّا بَیْنَ یَدَیْکَ.»۱۹تا جایی که حفظ مرزهایی که پشت سر گذاشته ای برای تو از رفتن به کارزار مهم تر شود.
۲. المشورة العسكريّة
«إِنَّ الاَْعَاجِمَ إِنْ یَنْظُرُوا إِلَيْكَ غَداً»۲۰بی شک اگر ایرانیها فردا تو را ببینند
«یَقُولُوا: هذَا أَصْلُ (رجل) الْعَرَبِ،»۲۱می گویند این ریشه
عرب است،
«فَإِذَا اقْتَطَعْتُمُوهُ اسْتَرَحْتُمْ،»۲۲اگر آن را قطع کنید آسوده می شوید،
«فَیَکُونَ ذلِكَ أَشَدَّ لِکَلَبِهِمْ عَلَيْكَ، وَ طَمَعِهِمْ فِيكَ.»۲۳و این اندیشه باعث می شود که آنها را در جنگ با تو و طمع در ازبین بردنت حریص تر و سرسخت تر کند.
«فَأَمَّا مَا ذَکَرْتَ مِنْ مَسِیرِ الْقَوْمِ إِلَى قِتَالِ الْمُسْلِمِینَ،»۲۴اما آنچه در رابطه با آمدن ایرانیان به جنگ بامسلمانان گفتی،
«فَإِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ هُوَ أَکْرَهُ لِمَسِیرِهِمْ مِنْكَ،»۲۵خداوند سبحان بیش از تو از آمدن آنان ناخشنود است،
«وَ هُوَ أَقْدَرُ عَلَى تَغْیِیرِ مَا یَکْرَهُ.»۲۶و خود بر تغییر آنچه خوش نمی دارد تواناتر است.
«وَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ،»۲۷اما آنچه درباره کثرت عددشان گفتی،
«فَإِنَّا لَمْ نَکُنْ نُقَاتِلُ فِيَما مَضَی بِالْکَثْرَةِ،»۲۸ما در زمان پیامبر با لشگر انبوه با کفّار نمی جنگیدیم،
«وَ إِنَّمَا کُنَّا نُقَاتِلُ بالنَّصْرِ وَ الْمَعُونَةِ!»۲۹بلکه با نصرت و یاری خداوند وارد کارزار می شدیم.